غول مرحله آخر!
تردیدها را کنار بگذارید، دنیای فوتبال حالا صاحب یک سوپراستار جدید شده است
برخلاف تصور بیشتر آدمها، اگر در یک خانواده فوتبالی به دنیا آمده باشی، کار سادهای برای فوتبالیستشدن نداری؛ چراکه باید در سایه انتظار سنگین، مقایسههای همیشگی و سختگیریهای قابلتوجهی رشد کنی. برای ارلینگ هالند اما، همه دیوارها فروریختنی بهنظر میرسند. او بیشتر از استعداد، با یک «انگیزه» بزرگ متولد شد؛ با یک نقشه که انگار همیشه توی جیبهایش بودند. او میخواست حق پدرش را از فوتبال بگیرد؛ پدری که نتوانسته بود به همه خواستههای فوتبالیاش برسد؛ پدری که در لباس سیتی در برخورد با یک منچستری، آسیب دید و خیلی زود ناچار شد فوتبال را کنار بگذارد. ارلینگ، بیصبرانه در انتظار نخستین برخورد با منچستریونایتد بود. وقتی که در اتریش فوتبال بازی میکرد، یونایتد و مربی هموطن او سولسشر برای خریدش قدم جلو گذاشتند اما پاسخ هالند، یک «نه» بزرگ و قاطع به سمتِ قرمزرنگ شهر منچستر بود. او به دورتموند رفت، با شرایط بازی در لیگهای معتبر اروپایی منطبق شد، به لحاظ ذهنی و فیزیکی پیشرفت کرد و به تیم سابق پدرش پیوست. پدر او زمانی پیراهن کوچک سیتی را برایش هدیه گرفته بود و حالا هالندِ دوم، پیراهن باشگاه را به پدرش هدیه داد. کمی قبل از شروع فصل، ارلینگ در گردهمایی هواداران سیتی در پاسخ به هواداری که پرسیده بود: «بیشتر از همه، منتظر کدام حریف هستی؟»، به سراغ جواب جالبی رفت: «شاید خوب نیست که این کلمه را بگویم... اما منچستریونایتد!». او در نخستین برخوردش با منچستریونایتد، یک توفان بزرگ در اتحاد به پا کرد. هالند مثل یک موج سهمگین آمد و همهچیز را از بین برد. او مثل آوار، روی سر یونایتدیها خراب شد و در پایان مسابقه، یک جمله کنایهآمیز برای تیم رقیب کنار گذاشت: «منچستر، آبی است!»
کاری که هالند در دربی منچستر انجام داد، بازی با اعداد و ارقام بود؛ مهارنشدنی و اعجابآور. او تبدیل به نخستین بازیکن تاریخ لیگ برتر شد که در نخستین تجربه حضور در دربی منچستر هتتریک میکند. از سال1970 و بعد از فرانسیس لی، هیچکدام از ستارههای سیتی موفق نشده بودند در لیگ برتر 3بار دروازه منچستر را باز کنند و هالند بهسادگی آب خوردن چنین کاری انجام داد. سیاهه رکوردهای استثنایی او در این بازی، همینجا تمام نمیشود. هالند در این نبرد نخستین فوتبالیست تاریخ لیگ برتر لقب گرفت که در 3دیدار خانگی پیاپی برای تیمش هتتریک میکند. این روزها اگر بلیت ورزشگاه اتحاد را داشته باشید، شانس تماشای هتتریک ستاره نروژی حتی بیشتر از احتمال تماشای باران در شهر منچستر است! او همچنین در این نبرد به دومین گلزن جوان تاریخ دربیهای منچستر تبدیل شد و پشت سر کلچی ایهاناچو قرار گرفت. 3هتتریک در 8مسابقه لیگ برتر، همه شک و تردیدها را در مورد هالند از بین برده است. او همین حالا توانسته به اندازه کریستیانو رونالدو در لیگ برتر هتتریک کند و سریعترین زمان رسیدن یک مهاجم به 3هتتریک در تاریخ لیگ برتر را رقم بزند. حالا دیگر هیچکس درباره نام آقای گل این فصل لیگ برتر تردیدی ندارد. حالا دیگر هیچکس او را رقیب هری کین و داروین نونیز نمیداند. هالند در کلاس دیگری فوتبال بازی میکند. قبل از انتقال این ستاره به لیگ برتر، خیلیها درخشش او را به بوندسلیگا ربط میدادند و باور داشتند که این ستاره در انگلیس، هرگز به اندازه دوران حضورش در آلمان گل نمیزند. رسیدن به 14گل در 8بازی لیگ برتری اما چیز دیگری میگوید. هالند ابهت فوتبال انگلیس را به بازی گرفته است. بازیکنی که در زمین فوتبال، انگار پشت میز صبحانه نشسته و مشغول بلعیدن همهچیز شده است!
دنیای فوتبال در عصر افول مسی و رونالدو، ستارهای نداشت که اینچنین چشمها را خیره کند. شاید تصور میشد کیلیان امباپه همان ستارهای است که در این عصر بیشتر از همه میدرخشد اما شاید این ارلینگ هالند باشد که به عدد و رقمهای حیرتآور دوران مسی و رونالدو حمله میکند. او میتواند پادشاه جدید فوتبال اروپا لقب بگیرد؛ یک فوتبالیست کامل که هم قدمهای بلندی دارد، هم سریع است، هم شوتهای خوبی میزند، هم ضربههای سر درخشانی دارد و هم روبهروی دروازه حریف، مهارش عملا ممکن نیست. جای خالی این ستاره در جام جهانی قطر، کاملا احساس خواهد شد. شاید اگر او در یک کشور مدعی به دنیا میآمد، چندبار فاتح جام جهانی میشد اما فعلا ماموریت بزرگ زندگیاش، رساندن نروژ به دوره بعدی جام جهانی خواهد بود.
ارلینگ به سیتی آمده تا منچستر و اروپا را «آبی» کند اما نیامده که یک اسطوره همیشگی برای این باشگاه باشد. پدر او مدتی قبل فاش کرد که پسر جاهطلبش، میخواهد در همه لیگهای معتبر دنیا بازی کند و هر چند فصل یکبار تیمش را تغییر بدهد. او فعلا در بوندسلیگا یک ستاره بوده و در لیگ برتر هم احتمالا جامهای زیادی را درو خواهد کرد. همهچیز برای هالند، مثل یک فیلم سینمایی پیش میرود؛ فیلمی با یک نقشِ اول ضدضربه. هنوز قرار است سکانسهای جذاب زیادی به این فیلم اضافه شود.