بشقاب سبز من
وقتی میشنویم کسی گیاهخوار است، نخستین چیزی که به ذهنمان میرسد، تصویر یک آدم لاغر است که پشت میز نشسته و زل زده به بشقاب پر از سبزی آب پز! بعد هم بوی کلم و کدوی آب پز توی سرمان میپیچد و قیافهمان در هم میرود. اینکه چرا بعضی ها گیاهخوار میشوند و چطور در دنیای کلمها و کدوهای آب پز دوام میآورند، سؤالی است که جواب دادنش هم سخت است هم آسان؛ دلیلهایی که گیاهخوارها برای گیاهخوار شدنشان میآورند، ظاهرا هم انسانی است، هم بهداشتی و البته روشنفکرانه. ولی همیشه یک سؤال بزرگ برای آدم باقی میماند که اگر قرار بود انسان گیاهخوار باشد، پس چرا خدا گوشت برخی از حیوانات را حلال کرده است؟
باید اعتراف کرد که یک جور پز روشنفکری هم در گیاهخواری هست؛ اینکه فلانی به مقاماتی رسیده که نهتنها برای جان آدمها حرمت قائل است، بلکه به حق حیات حیوانات هم احترام میگذارد. ولی مسلما این نمیتواند تنها دلیل گیاهخواری باشد. آدمها به دلایل متفاوتی ممکن است گیاهخوار شوند. قابل دفاعترین این دلایل میتواند یک رژیم غذایی برای حفظ تندرستی باشد. ضمن اینکه در زمانهای که آدمها همهچیزخوار شدهاند، گیاهخواری یک جور دیسیپلین به آدم میدهد. وقتی آدمها در 365روز سال 365جور غذا میخورند، گیاهخواری کمی آنها را محدود میکند و این مدل محدودیتها که آدم برای خودش درنظر میگیرد، اگر با خودآگاهی همراه باشند، همیشه سازندهاند.
امروز، یکم اکتبر و نهم مهر، روز جهانی گیاهخواری است. جامعه گیاهخواران آمریکای شمالی این روز را در سال1977 پایهریزی کردند و در سال1978 اتحادیه بینالمللی گیاه خواری از آن حمایت کرد. هدف از نام گذاری این روز هم معلوم است؛ ترویج فرصتهای بهبود زندگی در گیاهخواری. این روز سعی دارد تا میزان آگاهی نسبت به فواید اخلاقی، محیطی، سلامتی و انسانی سبک زندگی گیاهخواری را افزایش دهد.
با همه اینها و با وجود اینکه در کشور ما هم تا حدودی این سبک از زندگی جاافتاده و حتی رستورانهای مخصوصی برای گیاهخواران وجود دارد، اما این رژیم غذایی در کنار فواید زیادش، مضراتی هم دارد که افراد قبل از تصمیم به گیاهخوار شدن، باید بدانند تا به جای کمک به تندرستیشان، سلامتیشان را به خطر نیندازند.