گنجینه مقدس در تیررس تحریف
مهدی سعیدی؛ کارشناس مسائل سیاسی
در تاریخ ملتها روزگارانی هست که بهمثابه منبعی هویتبخش، نسلهایی را سیراب کرده و به آنها معنا، امید، پویایی و حرکت میدهد؛ دورانی مملو از شجاعت، مردانگی، ایثار، عزت، غرور و سربلندی. در تاریخ ایرانزمین ماجرای 8سال دفاعمقدس از چنین جایگاهی برخوردار است. در طول دفاع 8ساله، آنچنان ارزشهای اخلاقی و انسانی تجلی یافت که مرور آن میتواند برای سالیان متمادی به نسلهایی از این سرزمین شخصیت بخشد و راه حرکت، تکاپو و تعالی را نشان دهد.
در این میان، دشمنان این ملت سالیان متمادی است که در تلاشند تا این رابطه تاریخی را قطع کرده و اجازه ندهند نسل جوان امروز به این منبع لایزال هویتبخشی دسترسی یابد و آنان را به شاخهای جدا شده از ریشه بدل کنند که پذیرای فرهنگی دیگر خواهند بود. این فرایند البته با شگردهای مختلفی دنبال شده که مهمترین آن، تحریف دفاعمقدس است. تحریف یکی از خطوط اصلی فعالیت جریان ضدانقلاب در طول 4دهه گذشته بوده و از همه ابزارها و توانمندیهای خود برای تقدسزدایی از دفاعمقدس بهره برده است. در این میان برخی از مهمترین محورهای تحریف را چنین میتوان دنبال کرد:
1-خط تحریف جنگ پیشاز شهریور1359 آغاز شد؛ از همان زمانی که دشمن بعثی در سناریوی بینالمللی ماموریت یافت تا انقلاب نوپای اسلامی ملت ایران را در همان ابتدای راه نابود کند. جنگ با تحریفی بزرگ باید آغاز میشد و آن هم القای این دروغ بزرگ به افکار عمومی مردم منطقه و جهان که «انقلاب نوپا با اتخاذ سیاستهای زیادهخواهانه و تجاوزطلبانه، تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه بهحساب میآید.» جمهوریاسلامی متهم شد که با اتخاذ سیاست صدور انقلاب، درصدد خرابکاری و براندازی در کشورهای منطقه است؛ این درحالی بود که صدور انقلاب هیچگاه در ذهن ملت ایران و بزرگان انقلاب اسلامی معنا نیافت و هیچگاه به عنوان اولویتی در اراده نظام اسلامی قرار نگرفت. انقلاب نوپا آنقدر درگیر مشکلات امنیتی و سیاسی داخلی بود که فرصت دخالت و تهدید نظامی همسایگان را نداشته باشد؛ ضمن آنکه آموزههای اسلامی این انقلاب اجازه کشورگشایی را نمیداد. همه توان کشور درگیر ایجاد ثبات و امنیت و استقرار جمهوریاسلامی بود تا هرچه زودتر عقبماندگیهای حاصل از نیمقرن حکومت فاسد و وابسته پهلوی جبران شود.
انقلاب اسلامی، حقیقت نوپایی بود که آشنایی با آن ملتهای دربند منطقه را بر سر شوق آورده بود. انقلاب آشکار کرده بود که میتوان فارغ از ایدئولوژیهای شرقی و غربی و مبتنی بر اندیشه اسلامی، حکومتهای مقتدر دستنشانده را با دستهای خالی و تنها با اراده ملت مسلمان سرنگون کرد. ازسویی دیگر خانه ارتجاع عرب از پایبست ویران و با نسیمی در معرض فروپاشی بود. رعب و وحشت دربار حکام دستنشانده منطقه و حامیان غربی و شرقی آن را فراگرفته بود. آنان معتقد بودند جمهوریاسلامی اگر بتواند از پس مشکلات بعد از انقلاب سر بلند کند و الگویی از کشورداری اسلامی ارائه دهد، بدونشک دیگر نمیشود جلوی انقلاب ملتهای منطقه را گرفت.
2-تحریفکنندگان در طول جنگ تلاش کردند نگذارند ملت آنگونه که لازمه یک دفاع همهجانبه است، در خدمت دفاع قرارگیرند؛ لذا با ابزارهای رسانهای و شگردهای تبلیغاتی خود، در میدان حاضر بودند. جهان نباید متوجه عظمت دفاعمقدس این ملت میشد و بههمینخاطر فتوحات بزرگ این ملت در طول جنگ همواره مخفی ماند و بسیاری از ملتهای جهان متوجه عظمت عملیاتها و فتوحات رزمندگان نشدند؛ رزمندگانی که با دستهای خالی به مصاف ارتش تا دندان مسلح بعثی میرفتند و سرزمینهای اشغالی را یکی پساز دیگری فتح میکردند.
دستاندرکاران تحریف، ارتش عراق را پرقدرت و شکستناپذیر جلوه میدادند، سپاه اسلام را ضعیف و ضربهپذیر معرفی میکردند، با سیاست ایجاد رعب و وحشت ملت را میترساندند، موفقیتهای بزرگ در عملیاتهای غرورآفرین را پنهان میکردند، فرماندهان جنگ را تخریب و تضعیف و ناکارآمد معرفی میکردند، ایستادگی را بیثمر جلوه میدانند، اختلافات را بزرگنمایی میکردند و تلاش داشتند با شگردهای خود مردم را در مسیر ایستادگی و مقاومت بیتاب و خسته جلوه دهند.
3- موفقیت ملت ایران در دفاع 8ساله، مهمترین سرمایه ملتی بود که هنوز تا پیشرفت و آبادانی کشورش فاصله بسیار داشت. جنگ 8ساله سرمایه بزرگی بود که اگر ابعاد آن برای ملت خوب ترسیم میشد، میتوانست پیشرفت کشور را تضمین کند؛ لذا ناکامان جنگ تحمیلی با همه توان خود به میدان آمدهاند تا نگذارند میراث گرانسنگ دفاعمقدس به دهه هفتادیها و هشتادیها به ارث رسد. آنان در تلاشند برای نسل امروز اینگونه جا بیندازند که «دفاع موفقیتآمیز نبود و ما پیروز جنگ نشدیم، بلد نبودیم که از شروع جنگ جلوگیری کنیم، مدیریتمان در جنگ خیلی ضعیف بود، اختلافاتمان درون جنگ زیاد بود، برخی کاسبان جنگ بودند و دوست داشتند تا جنگ تداوم داشته باشد، جنگ عقلانی و مدبرانه هدایت نشد و سرمایههای کشور بیدلیل به هدررفت و... در مجموع 8سال دفاعمقدس دوران تیره و تاری است که اگر کشور بخواهد پیشرفت کند، باید از حافظه این ملت به فراموشی سپرده شود.»
4- مهمترین عنصر معنوی جنگ در این میان بیش از همه مولفههای دیگر در معرض تهاجم خط تحریف است و آن فرهنگی است که از دل آن هزاران جوان مومن انقلابی متولد شدند، دربرابر همه جهانیان ایستادند و از انقلاب و سرزمین خود حراست کردند. فرهنگ ایثار و شهادت که در کنار مدیریتی جهادی معجزه قرن را رقم زد. بهواقع به فرموده رهبرمعظم انقلاب: «دفاعمقدس عرصهای شد برای بروز برترین سجایای ملت ایران؛ این گذشتها، این مجاهدتها، این دینباوریها.» (30شهریور1401) الگویی که تداوم آن در زمانه ما میتواند به مهمترین موتور تحول در جامعه و عامل پیشرفت و آبادانی کشور و عبور از تنگناهای تحریم دشمنان منجر شود.
5- جوانان امروز این سرزمین میپرسند که «چرا جنگیدیم؟» و این سؤال یعنی که هنوز جنگ در منظومه فکری آنان حائز اهمیت است. این دغدغه با جوابهای متقن و گزارش صحیح از دفاعمقدس همواره باید زنده نگه داشته شده و این مسئله باید فهم شود که نگاه نسل دهه 70 و 80 به گذشته انتقادی و پرسشگرانه است؛ خلقوخویی مقدس که میتواند موجب پیوند این نسل با نسل گذشته شود. درمقابل خط تحریف در تلاش است تا کار را بدانجا بکشاند که دیگر پرسشگری حتی سؤال نکند که چرا جنگیدیم؟ از نگاه دستهای پشتپرده جنگ تحریف، گنجینه دفاعمقدس با همه گوهرهایش باید به وادی فراموشی سپرده شود و جای آن را دغدغههای جدیدی که مولود سبک زندگی غربی است پر کند که اگر چنین شود دشمن پیروز میدان جنگ تحریف شدهاست. راهکار مقابله با خط تحریف اجازه دادن، به رسمیت شمردن و جراتدادن به جوانان این سرزمین است که با روحیه پرسشگرانه از همه ابعاد دفاعمقدس بپرسند و بکاوند و حتی انتقاد کنند و در مواجهه با آن، ارائه پاسخهایی که جوان پرشور و پرتلاطم این روزها را به آرامش، فهم، یقین و ثبات برساند؛ آرامشی که محصول آن پیوند خوردن و عجین شدن با فرهنگ ایستادگی، مقاومت و جهاد است؛ پیوندی که آثار آن را در رویش جوانان مومن انقلابی در عرصههای مختلف دفاعمقدس این روزها در عرصههای مختلف علمی، نظامی، ورزشی، فرهنگی و هنری و... میتوان مشاهده کرد؛ رویشی که گلهای معطری چون شهید مجید شهریاریها، مصطفی احمدیروشنها، محسن حججیها و صدها شهید مدافع حرم را در دهه چهارم و پنجم انقلاب برای این سرزمین به ارمغان آورده است.