کشف و شهود رها و کولیوار
نوا بورنگ- خبرنگار
از زمانی که «کولی کوبی»با فضایی متفاوت از اصوات و ریتمها و با عنوانی برآمده از ذهن مؤلف منتشر شد تا آلبوم «شمسجان» که جهانی متفاوت از مثنوی معنوی را باز زبانی موسیقایی بیان کرده، میتوان سیر و سلوک هنری عماد توحیدی را در مقام آهنگساز مشاهده کرد؛ جهانی بر آمده از مطالعات ادبی و کشف و شهودی هنری با سبک و سیاقی خاص ... .
ریتم و بهرهمندی از سازهای کوبهای درآثار عماد توحیدی حرف اول را میزند و نقش پررنگی درکارنامه موسیقایی او چه در ساخت آلبومهای مستقل و چه موسیقی فیلمها و تئاترهایش دارد و نمونه بارز این توجه، حضور بیش از ۵۰ساز کوبهای از فرهنگهای سراسر جهان در قالب ارکستری بزرگ و در غیاب سازهای زهی و بادی در آلبوم «کولی کوبی» است. در این نخستین اثر مستقل، آهنگساز مسیر حرکت خود در دنیای موسیقی را کاملا از دیگران جدا میکند و اثری را خلق میکند که در آن سالهای اولیه دهه۸۰ حرکتی جسورانه و پیشرو بهحساب میآمد چرا که آثار موسیقایی با غلبه محض سازهای ملودیک تولید میشد و سازهای کوبهای نقشی همراهیکننده ایفا میکردند. اما عماد توحیدی در نخستین آلبومش شخصیت بسیار متفاوتی از سازهای کوبهای ارائه داد و تجربه شنیداری تازهای برای شنونده موسیقی رقم زد. حضور کمرنگ خوانندگان یکی از شاخصههای بارز«کولی کوبی» بود. آن هم در روزگاری که همه آثار بر محور صدای خواننده ساخته میشدند و بروز خوانندهسالاری در موسیقی ایران به بالاترین حد خود رسیده بود اما عماد توحیدی از اجرای خواننده تنها برای سایه روشنی گذرا بهرهبرد و این صدا تنها بخشی از مجموعه بزرگ و رنگارنگ صداهای موجود در موسیقیاش بود. این اندیشه و تفکر موسیقایی آهنگساز با خلق آلبوم «ذوالجناح» ادامه یافت و آن بیقراری شورانگیز در مضمونی دیگر مطرح و جان گرفت. مخاطب در این اثر که گونهای از موسیقی روحانی است بار دیگر با صدای سازهای کوبهای فرهنگهای گوناگون در نقشآفرینی جدید و تابوشکن روبهرو شد. در این اثر دغدغه عماد توحیدی خوانشی براساس سنت موسیقی دینی در اشکال متنوع و مشروعیت دادن آن در فضایی مدرن و تجربهنشده بود. همنشینی مقامهای خراسانی، بوشهری، کردی، آذری، عربی و آفریقایی، سنتهای عزاداری کرمان و حتی موسیقی کلیسایی و اشاراتی به موسیقی جز در حد فیگور از نکات قابل ذکر این اثر است. نکته قابل توجهتر در این آلبوم استفاده از دوبیتیخوانیهای عروسیهای بوشهر وگاهی بهرهگیری از آواهای ماهیگیری و موسیقی کار و همچنین استفاده از ریتمهای ۶/۸ و ۵/۸ در بطن یک موسیقی مذهبی است. آواها و ریتمهایی که در سنت عزاداری مرسوم نیست و جسارت آهنگساز را در ورود به مبحثی چالشبرانگیز محک میزد. وجه تشابه این اثر با «کولی کوبی» عنصر آواز است که باز هم بهصورت کمرنگ بهکار گرفته شده است. در «ذوالجناح» بار دیگر عماد توحیدی گروه همسرایان را جایگزین تک صدای مسلط خواننده در اثرش کرده است که نشان از همترازی صدای انسان با صدای سازها در ذهن سازنده اثر دارد. بعد از انتشار آلبوم «قلندروار» مخاطب در عین تشخیص امضا و نشان آهنگساز که همان استفاده مناسب و بجا از سازهای کوبهای و ریتمیک بود با وجهی از صدای خواننده مواجه شد که تا آن زمان بیسابقه بود. در واقع رهایی کولیوار موسیقی عماد توحیدی (کولی را شاید بتوان مجموعهای از موسیقیهای ذهن آهنگساز در بستر اصواتی بکر دانست) این بار در صدای علیرضا افتخاری در مقام خواننده به خوبی متجلی شد و شاید همین مسئله درکنار دیگر شاخصهای برجسته اثر باعث شد که در اواسط دهه ۸۰، «قلندروار» یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی ایران شد. عماد توحیدی در آلبوم«ازدحام سکوت» با اشعار زندهیاد ارفع کرمانی نمونهای از طراحی موسیقی براساس دکلمه اشعار را به مخاطب خود نشان داد و برای خوانش 17 غزل توسط بهروز رضوی 17 قطعه موسیقی مستقل آفرید. این تجربه همنشینی دکلماسیون شعر و موسیقی در آلبوم «در بهار تو را صدا کردم» تکرار شد و موسیقیهای عمادتوحیدی بر خوانش خاطره انگیز احمدرضا احمدی نشست و 13 قطعه از اشعار این شاعر نامدار معاصر با موضوع بهار منتشر شد. «شمس جان»، آخرین اثر منتشر شده عماد توحیدی در مقام آهنگساز است. آلبومی که همانند دیگر آثار او فارغ از مرزهای فرهنگی موسیقی، با اجرای حکایت کنیزک و پادشاه از دفتر اول مثنوی معنوی و اتکا بر اندیشه ناب و بیمرز مولانا خلق شد. موسیقی رازآلودی که با ترکیبی از سازهای کوبهای و عود و رباب و قیچک و آواهایی غریب ساخته شده است. این آهنگساز و نوازنده سازهای کوبهای در آخرین اثرش از قابلیتهای صدای داوودآزاد در شکلی جدید و فضایی شنیده نشده بهره گرفت؛ کاری که یک دهه قبل از آن در همکاری با علیرضا افتخاری موفق به انجامش شده بود. بهرهگیری از صدای خوانندگان موسیقی ایران وتوجه به بخشهای پنهان صداهای آنها تبحر عماد توحیدی است بهطوری که درهر اثر با صدا و اجرای دیگری از خواننده روبهرو میشویم. این بار نیز با توجه به انتشار یک قطعه از آلبوم در دست تولید «هزار آرزو» و تحلیل نقش و اجرای خواننده بهنظر میآید جلوهای تازه و روایتی نو از صدای محمد معتمدی به مخاطب ارائه شود.
یکی از نکات قابل ذکر در تمامی آثار عماد توحیدی وجه تصویری بودن ساختههای اوست که شاید منبعث از تحصیلات او در حوزه سینماست. فضایی که مخاطب از شنیدن ملودیهای او و نحوه پردازش آنها در ذهنش میسازد با ارجاعات نشانه شناسانه به تداعیهای فرهنگی است. در واقع او با هوشمندی آدرسهایی کدوار از جغرافیای فرهنگی موسیقی مدنظرش میدهد ولی بیهیچ الزام و توقفی از جایی به جای دیگر سفر میکند و لذت این کشف و شهود هنری کولیوار را نصیب مخاطب میکند.