روش آل زبیر در حکومتداری مستبدانه است ولی اطراف خود مشاوران و بادمجان دورقابچینهایی دارند که اگر کار، آنطور که میپسندند، پیش نرفت، گناه را به گردن آنها بیندازند و آنها را ملامت و تنبیه کنند. این استبداد رأی در صحنه پس از مذاکره با حصین بن نمیر بهوضوح معلوم میشود؛ پسر زبیر در میان فرماندهان سپاه مکه، در پاسخ به اعتراض نجده بن عامر که مخالف صلح با لشکر شام است، میگوید: «بدون تعارف و بیاطاله کلام، تف به قبر بابای آن کسی که بخواهد زین پس حرفی از شور و مشورت و ریش سفیدبازی بزند. حکومت خشک و خودرأی معاویه همیشه برای من شبههبرانگیز بود؛ حال میفهمم کار درست را او میکرده؛ نور به قبرش ببارد؛ نور! شور و مشاوره به ماها نمیآید، این وصلهها زیبنده همان رومیان باشعوری است که حد خودشان را میشناسند. ما که به هر کس تکیه کردیم کرمو درآمد و خراب. از فردا میخواهم به خلفای خلفم اقتدا کنم، شما اعتراضی دارید؟»
آل زبیر که برای هر اقدام و حرکت کلی دسیسهچینی و توطئه در آستین دارد از مشاورانی مانند خود بهره میبرد. عبدالله که جویای نظر مشاورش بن سهل (مجید گلبابایی) درخصوص چرایی نپذیرفتن حکومت عراق عرب ازسوی مختار شده، جواب میشنود که تا روشن شدن فرجام حرکت توابین و قیام سلیمان صرد خزاعی (شادروان ولیالله شیراندامی)، مختار قصد کوفه ندارد؛ اما پس از آنکه از سپهسالار لشکرش رودست میخورد و مختار شبانه از مکه به سمت کوفه میگریزد، دق و دلیاش را سر بن سهل خالی میکند و او را به ملامت و ریشخند، و اطرافیانش را به باد تحقیر واستهزاء میگیرد.
مثل همه خودکامگان
در همینه زمینه :
پلان 3