![مهدکودک استاندارد به نفع تربیت کودک است](/img/newspaper_pages/1397/02%20ORDIBEHESHT/30/IRANSHAHR/1502.jpg)
مهدکودک استاندارد به نفع تربیت کودک است
![مهدکودک استاندارد به نفع تربیت کودک است](/img/newspaper_pages/1397/02%20ORDIBEHESHT/30/IRANSHAHR/1502.jpg)
آزیتا محمدکریمی| روانشناس کودک:
در دنیای امروز لازم است کودکان فارغ از شاغل بودن یا نبودن مادرانشان از سن خاصی به مهدکودک بروند. این مورد جزو ضروریات رشد کودکان محسوب میشود. پیچیدگیهای ارتباطی دهههای اخیر موجب شده کودکان برخلاف گذشته زودتر از موعد، مهارتهای ارتباطی را فراگیرند و در جامعه مستقر شوند.
با توجه به اینکه جامعه روزبهروز به سمت پیشرفت و صنعتی شدن پیش میرود لازم است کودکان نسبت به گذشته مهارتهای بیشتری را یاد بگیرند. در این صورت کودک امروز میتواند در آینده ارتباطهای مؤثری داشتهباشد و گلیماش را راحتتر از آب بیرون بکشد. از آنجا که والدین نمیتوانند به تنهایی کودکشان را آموزش دهند مهدهای کودک به کمک آنها میآیند.
با این حال با توجه به شرایط، ممکن است مادران شاغل ناچار شوند فرزندانشان را زودتر از دوسالگی و حتی در 6ماهگی به مهدکودک بسپارند. بهتر است این خانوادهها بهدنبال مهدکودکی باشند که از استانداردهای لازم بهرهمند باشد. چون بسیاری از مهدها و مراکز نگهداری کودک که با نامهای گوناگونی مانند خانه اسباببازی یا خانه کتاب یا باغ کتاب و... از کودکان نگهداری میکنند و آنها را آموزش میدهند هیچ استانداردی را رعایت نمیکنند و متاسفانه هیچ نهادی نیز بر کارشان نظارت نمیکند.
وقتی در یک محل، استانداردهای فیزیکی رعایت نشود قطعا استانداردهای آموزشی هم رعایت نخواهدشد. شعارهای زیادی داده میشود اما طی بازدیدهایی که شخصا از مهدهای کودک داشتهام دیدهام که چه بلاهایی به سر بچهها میآورند؛ سرشان داد میزنند، برخوردهای نامناسب دارند و آنها تحت فشار میگذارند و آموزشهایشان کاملا نامناسب است؛ آموزشهایی که مناسب گروه سنی کودکان نیست. رفتار بعضی از مربیان نیز نامناسب است و برای کودک زیر 6سال بسیار آسیبزاست. برای کودکی در این سن، صرف جدایی از مادر اتفاق دردناکی است پس نباید با ایجاد فضای نامناسب و غیراستاندارد او را وارد محیطی کنیم که درد دیگریی بر درد جدایی از مادرش اضافه شود.
توصیه من بهعنوان یک روانشناس به والدین این است که روی مهدکودکی که فرزندشان را به آنجا میسپارند نظارت کافی داشتهباشند و ببینند که استانداردهای لازم را رعایت میکند یا خیر. البته والدین نباید از آنطرف بام هم بیفتند و فرزندان خود را به مهدهای کودکی بسپارند که با تبلیغات دو زبانه و سهزبانه بودن و شرایط فانتزیشان پولهای هنگفت دریافت کنند. این مهدها بهصورت غیراستاندارد کودکان را تحت فشار آموزشی قرار میدهند که این موضوع نیز بسیار آسیبزاست. مهدکودک، مدرسه نیست. بابت آموزش نباید به کودکان فشار آورد. آموزشهای مختلف نباید باعث برتری یک مهدکودک باشد و متولیان بهزیستی باید توجه لازم را به این موضوع داشتهباشند.
مدیر یک مهد باید فعالیتهایی را که در مرکزش انجام میدهد براساس اصول انسانمحور پایهریزی کند و به این موضوع فکر کند که هدفاش از تاسیس یک مهدکودک چیست. او باید مراحل رشد کودک را بشناسد و بهتواناییها و ضعف کودکان در سنین مختلف آگاهی داشتهباشد. مربیها باید بدانند که چه آموزشهایی را به این کودکان بدهند. آنها باید بتوانند دنیا را از نگاه کودکان ببینند و بدانند که چگونه باید با کودکان کار کنند. محیط مهد نیز باید محیطی شاد و مفرح باشد، جایی که کودک بتواند برای ساعاتی دوری مادرش را تاب بیاورد.
موضوع دیگری که بسیار حائز اهمیت است درباره کودکآزاریها به شکل کلان است که والدین و مربیها باید در این زمینه آموزشهای لازم را ببینند و با نشانههای هر نوع کودکآزاری آشنایی پیداکنند. والدین میتوانند با توجه نشان دادن به هر تغییری که در کودکان میبینند مانند تغییرات خلقی، ترسهای ناگهانی، مقاومتهای شدید برای نرفتن به مهدکودک و... دریابند که کودکشان به هر نحوی مورد کودکآزاری قرار گرفتهاست؛ مخصوصا کودکی که قبلا بدون مشکل به مهدکودک میرفته اما بعد از مدتی از رفتن امتناع میکند. این موارد زنگهای خطریاست که خانوادهها و مربیها نباید به سادگی از کنارشان عبور کنند.
والدین باید درصورت مشاهده هریک از این علائم هشیار شوند و از حقوق خود و کودکشان اطلاعات کافی بهدستآورند. ضمن اینکه پدر و مادرها باید به کودکشان آموزش دهند تا هر اتفاقی را که برایشان میافتد بدون ترس و واهمه با والدین در میان بگذارد و درصورت اتفاق افتادن هر حادثهای آنها را در جریان بگذارد. کودکی که بتواند صحبت کند بهتر میتواند در این زمینه خانوادهاش را مطلع کند. به همین جهت والدین باید با مربیان مهد و مسئولان آن مرکز ارتباط مستمر داشته باشند تا در جریان هر اتفاقی که در آن مرکز میافتد قرار گیرند.
در نهایت پیشنهاد میکنم در این زمینه صورت مسئله را پاک نکنیم یا تصمیم قطعی صفر و یکی نگیریم که بهعنوان مثال کودک از فلان سن باید مهد برود یا اصلا مهدکودک رفتن خوب است یا بد. قطعا یک مهدکودک استاندارد در رشد یک کودک هم از لحاظ کلامی، همشناختی و رشد اجتماعی و روانی تأثیر بسیار مثبتی میگذارد. بهطوری که تأثیر آن از مدرسه هم بیشتر است اما به شرط آنکه مهد آگاهانه انتخاب شود و بدانیم با چه هدفی کودک را به مهد میسپاریم. همچنین باید بدانیم خودمان چه انتظاری از مهد داریم. در این شرایط میتوان این اطمینان را به والدین داد که رفتن کودکشان به مهدهای کودک در نحوه تربیتشان تأثیر مثبت خواهد گذاشت.