ضرورت شور و شعور در عزاداریها
سیدمحمدرضا واحدی- کارشناس فرهنگی
بدون تردید عزاداری بر امامان معصوم و اشک ریختن بر مظلومیت آنان یکی از مظاهر فرهنگ شیعی است. اینکه دلیل و فلسفه این کار چیست و چه اهدافی دارد، مباحثی است که همواره موردبحث و گفتوگوی علما و اندیشمندان بوده و از 2زاویه قابلتوجه و دقت است:
1-از نقطهنظر عاطفی: ما شیعیان امامان خود را از پدرانمان بیشتر دوست داریم و خواهناخواه در شادی و حزن آنان شریک هستیم که خودشان فرمودند: شیعیان ما از گل ما آفریده شدهاند؛ در شادی ما شاد هستند و در اندوه ما اندوهناک.
2- از نقطهنظر سیاسی و اجتماعی: آنچه مسلم است احیای این عزاداریها و بزرگداشت همهساله آن عزیزان، باعث پایداری و تداوم ذکر و نامشان و ترویج مکتب اعتقادی و اخلاقی و عملی آنان است. در این مناسبتها و مراسم است که شیعیان، زندگی پیشوایانشان را بیش از هر وقت دیگری مورد دقت، مطالعه و گفتوگو قرار میدهند و از آنها درس های لازم را میگیرند. همین عامل موجب سفارش بزرگانی چون امام خمینی(ره) به زنده نگهداشتن محرم و صفر بود؛ چون همین محرم و صفر و همین عزاداریهاست که اسلام را زنده نگهداشته است. همه اینها درصورتی است که در عزاداریها اکتفا به شور محض نشود و شعور حسینی بنمایه اصلی آن باشد. گاهی دیده میشود که شکل و محتوای این یادبودها و عزاداریها دچار بدعت و انحرافات خطرناکی شده و رو بهسویی میرود که به یقین با فرهنگ اصیل شیعی نهتنها سازگاری ندارد که حتی منافات و تعارض هم دارد. استفاده از چهرهنگاری خیالی و غیرمستند امامان، اشعار پوچ و مداحیهایی که جز اهانت به ساحت مقدس معصومان چیز دیگری در بر ندارد، شیوههای مدرن و پستمدرن عزاداری و تعزیهگردانی، افراط و تفریط در مقدار و طول زمان عزاداریها، استفاده نابهجا از احساسات و عواطف جوانان و چشم و همچشمی در برگزاری هیئتها و دستهجات و نمایش بعضی از این منظرههای موهن در رسانهها جز وهن اسلام و تشیع را در پی ندارد. شیعه آنقدر منطق و استدلال دارد که نیازی به این خرافهها و بدعتها نداشته باشد. اتفاقاً سفارش بزرگان به احیای مراسم عزاداری، برای ترویج و تبین همین منطق و استدلال است. سنت عزاداری اصیل شیعی همواره اینگونه بوده است که در مجالس یادبود و روضهخوانیها غالب وقت شرکتکنندگان به بیان احکام دینی و معارف اسلامی، آموزش اعتقادات صحیح و همچنین تشریح سیره و روش زندگانی آن بزرگواران میگذشت و در پایان با ذکر مصایب آنان و یادآوری مظلومیتشان اشکی ریخته میشد. این بود که معمولاً حتی مردم عوام سرشار از اطلاعات دینی و اعتقادات محکم مذهبی بودند که در همین مجالس بهدست آورده بودند. در واقع مجالس عزاداری هم بهانهای برای آموزش دین و تبیین زندگی و سیره ائمهاطهار و الگوسازی مناسب برای مردم بود و هم شیوه و روش عزاداری و حتی نوع اشعار و محتوای آن آموزههای صحیح علمی و عملی عزاداران را در پی داشت.
اگر از ثواب عزاداری گفتهایم و شنیدهایم، به یقین مربوط به عزاداریهایی است که در آن نهتنها نظام تشیع و حرمت امامان و نیز دین مبین اسلام مورد هتک قرار نگیرد که حتی مستحکمتر نیز بشود. سابق بر این از مداحی و روضهخوانی، بهعنوان حسنختام یا بهعنوان نمک مجلس یاد میشد و عمده وقت مجالس عزاداری را خطابهها، وعظها، بیان احادیث و احکام پر میکرد. امروزه اما متأسفانه در بسیاری از مجالس عزاداری ما، نهتنها وعظ و ارشاد و بیان احکام و حقایق دینی جایی ندارد که شیوه عزاداریها هم اسباب دینگریزی خودیها و تمسخر بیگانگان را فراهم میآورد. واقعاً چه چیزی از اشعار و مداحیهای پوچ و بیمحتوا عاید جوانان و شرکتکنندگان میشود؟ آیا فکر کردهایم که این جوانان و این شرکتکنندگان بعد از یکدهه و یکسال عزاداری، چقدر دارای تغییر رفتار و روش در زندگی شدهاند؟ چقدر با شخصیت شخصی که بر وی گریه میکنند و ژرفای وجودی وی آشنا شدهاند؟ آیا سینهزنیهایی که گاه بیشتر موجب تخلیه هیجانهای جوانی است تا عزاداری و بصیرت، موردنظر ائمهاطهار است؟ آیا هر کس محکمتر پا بر زمین بکوبد، شیعهتر و وفادارتر است؟ آیا سر و صورت و سینه خراشدادن و قمه زدن و بر زنجیرها تیغ بستن و... امامان ما را خوشحال میکند؟
آیا امامان ما راضی هستند که تا بعد از نیمهشب صدای بلندگو و صدای گوشخراش طبل و سنج، آسایش مردم را بگیرد؟ آیا امامان ما راضی هستند که گذرگاههای عمومی و معابر و خیابانها جولانگاه رفتوآمد نامنظم و دلبخواه دستهجات عزاداری و برپایی تکیهها و سدمعبرهای عجیب و غریب بشود؟ آیا ما اجازه داریم به بهانه عزاداری، تمامی عرض خیابان را اشغال کنیم؟ آیا این نهایت بیمسئولیتی ما نیست که حتی راهی باریک برای گذر اتومبیلها باقی نگذاریم تا ترافیک وحشتناک نیمکیلومتری درست نکنیم؟ اگر در این ماشینهای پشت دسته عزاداری گیر کرده، مریض قلبی یا زن باردار پا به زایمان یا کسی که حامل داروی اورژانسی برای بیماری رو به موت است، وجود داشته باشد آیا امامان به این نوع ابراز ارادت و عشق راضی هستند؟ امیدوارم مجالی پیش آید تا در این زمینه و انحرافات شکلی و محتوایی عزاداریها بیشتر بنویسم.