مهمترین میراثی که برای فرزندتان میگذارید
در اینکه همه والدین، فرزندان خود را دوست میدارند البته شک و شبههای نیست اما مسئله اینجاست که بیشتر والدین با اینکه دلبندان خود را عاشقانه و بیرحمانه دوست دارند کمتر برای آینده آنها برنامهریزی میکنند. بیمه عمر؟ پسانداز بلندمدت سودمحور؟ خرید اسباببازی و خوراک و...؟ البته همه این موارد خوب هستند اما نکته اینجاست که میراث واقعی والدین برای فرزندان، نه داراییهای آنها که تواناییهای آنهاست. واقعا والدین در حال انتقال چه توانمندیها و باورهایی به فرزندانشان هستند؟
امروزه کتابهای قصه فراوانی برای سرگرمکردن فرزندان خریداری میشود اما کنترلی بر کارکرد این کتابها صورت نمیگیرد. واقعا قصهها و کتابها و شعرها و حتی اسباببازیها قرار است چه چیزهایی را به فرزندانمان منتقل کنند؟ اگر هر کتاب، قصه، اسباببازی، روایت، کلام و... را یک بذر بدانیم در این صورت در حال پاشیدن چه بذرهایی در سرزمین حاصلخیز آینده فرزندانمان هستیم؟
آموزش، مقدمه توانایی و توانایی، مقدمه اعتماد به نفس بالاست. آیا آموزشی در حال انتقال به فرزندان است؟ بهنظر میرسد که در کنار بیتوجهی نهادهای رسمی و تکیه بر روشهای سنتی آموزش و بیتوجهی به محتواهای منتقلشده، پدر و مادرها نیز دچار رخوتی بزرگ در این زمینه شدهاند. آیا دوست دارید فرزندان شما در آینده روی پای خودشان بایستند و تبدیل به افرادی توانمند شوند؟ پس در انتخاب قصهها دقت کنید؛ سعی کنید شخصیتهای اصلی قصه شما افرادی باشند که با قدرت اراده و کنشگری خود توانستهاند بر موانع غلبه کنند.
سعی کنید بازیهای هوشمندانهای برای تقویت قدرت اجرایی و خلاقیت فرزندانتان تدارک ببینید. حتی میتوانید این بازیها را ابداع کنید.
میتوانید از طریق شعر و داستان، قدرت واژگان فرزندانتان را بهشدت تقویت کنید. تونی بازان در کتاب «هوش کلامی» خود، ثابت کرده است که افزایش واژگان، نسبت مستقیمی با افزایش موفقیتهای افراد دارد.
از کلام منفی و از لحنهای تحقیرکننده و تضعیفکننده برای خطاب کردن فرزندانتان استفاده نکنید.
سعی کنید ارزش سختکوشی و پسانداز و... را به آنها منتقل و فرزندان خود را در این مسیر بهشدت تشویق کنید.
حواستان به استعدادها و تواناییهای ویژه فرزندانتان باشد. البته آنها را مجبور به انجام کاری نکنید ولی حواستان به استعدادهایشان باشد تا خلاف این توانمندیهای ویژه کاری انجام ندهید.