گلایههای ایران خانم
ایران درودی: قدردان شهردار هستم اما میترسم افتتاح موزهام را نبینم
مسعود میر/ خبرنگار:
روز گذشته خبری منتشر شد به نقل از ایران درودی درباره گلایههای این بانوی نقاش از عدمپیشرفت پروژه موزه شخصی اش.درودی از این گفته بود که مشکلات افتتاح موزه طاقتش را طاق کرده است؛ از اینکه پروژه ساخت موزه شهریورماه سال گذشته همزمان با روز تولدش کلنگ خورده ولی هنوز هیچ پیشرفتی حاصل نشده است.
این نقاش که براساس تصمیم شخصی و علاقهاش سالهاست بسیاری از نقاشی هایش را نفروخته تا روزی در یک موزه در معرض دید هموطنانش قرار گیرد در گفتوگو با همشهری درباره متن گلایهآمیز منتشر شده از او در رسانهها چنین میگوید:« مسئله من گلایه از شهردار و تیم همکارانش نیست. محمدعلی نجفی در دانشگاه شریف دانشجوی من بوده و همیشه هم به من لطف داشته است.ایشان زمانی که در سازمان میراث فرهنگی بودند هم به بنده لطف داشتند و من اصلا نه از ایشان و نه از مجموعه شهرداری و شورای شهر انتقادی ندارم. گلایه من از وضع موجود است که من را مدام نگران میکند. من 81سالهام و دوست دارم قبل از اینکه اتفاقی برایم بیفتد افتتاح این موزه را ببینم.الان هم میدانم که چون در دوره شهردار قبل مساعدت برای ساخت موزه بدون طی شدن تشریفات قانونی شهرداری و شورای شهر انجام شده موضوع کمی دچار بحران شده است.» درودی البته با اشاره به قول مساعد شخص شهردار تهران و مأمورکردن 2نفر بهطور مستقیم برای پیگیری موضوع واگذاری و اجازه ساختوساز در زمینی که شهرداری تهران برای ساخت موزه در منطقه6 درنظر گرفته، از مساعدتهای همیشگی احمد مسجدجامعی و محمدجواد حق شناس از اعضای شورای شهر تهران هم یاد میکند. با این همه اما او تأکید میکند:«بهرغم این نگاههای مثبت و موافق برای آغاز ساخت موزه واقعا نمیدانم چه دلیلی برای تعویق مداوم طی شدن سریع امور اداری وجود دارد.راستش اصلا نمیدانم مشکل در کدام بخش است و چون جوابهای متعدد شنیدهام خیلی برایم روشن نیست مشکل کجاست.» درودی در پایان حرف هایش با لحن خاص خودش میگوید:« من انسان حقشناسی هستم و تمام کسانی که من را میشناسند خیلی خوب میدانند که من حتی پایان متنهایی که مینویسم را هم با جمله «حق شناس قلبی شما هستم» امضا میکنم و اکنون هم تمام مساعدتها و احترامهای مجموعه شهرداری و شورای شهر را کاملا به یاد میآورم و فقط آرزو میکنم بتوانم قبل از مرگ این 195تابلوی نقاشی را که میتوانستم با شرایط مناسب در گالریها و حراجها عرضه کنم در موزه خودم به مردم نازنین کشورم تقدیم کنم. فراموش نکنید که من برای تحمل این همه سازو کارهای اداری و زمانبر، شرایط جسمانی و روحی مناسبی ندارم.»