شهرک نویسندگان چطور شکل گرفت؟
کوی کِلک وکتاب و کلمه
پریسا امیرقاسم خانی| خبرنگار:
وقتی از بزرگراه شیخ فضلالله نوری در سمت جنوب وارد شهرک آزمایش میشوید در نخستین دوربرگردان، زیر پل مجتمعی را مشاهده میکنید که به کوی نویسندگان شهرت پیدا کرده است. این مجتمع مجموع چند ساختمان با نمای تیره و سیمانی است. از دور که نگاه میکنید شبیه تمام ساختمانها در تهران هستند ولی یک تفاوت عمده با بقیه دارند. این ساختمانها جزو قدیمیترین ساختمانهایی هستند که توسط اصحاب رسانه شکل گرفته و مأوی و مأمن بزرگان ادبیات و مطبوعات کشورمان شدهاند؛ به نوعی که بخشی از تاریخ و هویت ما را رقم زدهاند.
122 نفرازاعضای سندیکای خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات سال 1352 تصمیم گرفتند با هم یک شرکت تعاونی مسکن را تشکیل بدهند. مدیران این شرکت با سرمایه اولیه و استفاده از وامهای بانکی خواستند برای اعضای خود در تهران تعدادی واحد مسکونی بسازند. آنها چند نقطه از تهران را در نظر گرفتند. تا اینکه بالاخره سال 1355 مکان مورد نظر، تأیید و مجتمع مسکونی در مکان فعلی توسط شرکت اکروپل ساخته شد.
این مجتمع از نظر اصول اولیه ساختوساز از استانداردهای جهانی برخوردار بود بهطوری که تا 7 ریشتر در برابر زلزله مقاومت داشت. آن زمان اطراف مجتمع بیابانی بود و بالاترین قیمت برای خرید یک واحد مسکونی آن به 180هزار تومان میرسید. در مدت کوتاهی خبرنگاران و نویسندگان بنام مطبوعات که به نوعی بزرگان ادبیات ایران به شمار میرفتند مانند خسرو شاهان، ذبیحاللهمنصوری، جواد مجابی، مسعود مهاجر، غلامرضا ثریا، نظام مافی و... در واحدهای مجتمع ساکن شدند و همین، وجه تمایز مجتمع با سایر واحدهای مسکونی در تهران شد. به همین دلیل به کوی نویسندگان شهرت پیدا کرد. مجتمعی که در آن بزرگان ادبیات و مطبوعات کشورمان ساکن شدند. هرچند که کوی نویسندگان کوچه بنبست کوتاهی بود.
کوی نویسندگان سبز نفس میکشد
کوی نویسندگان در یک کوچه بنبست با مساحت 10 هزارمترمربع و جمعیت 500 نفر، 7 بلوک و 122 واحد دارد که متراژ واحدها 95 تا 180مترمربع است. این روزها حدود 60درصد افراد ساکن در این مجتمع از بازنشستگان قدیمی مطبوعات ایران هستند. مجتمع یک در ورودی در قسمت شرقی و یک در اضطراری در قسمت غربی دارد. داخل کوی نویسندگان آنچه بیشتر از همه جلب توجه میکند فضای سبزی است که از حجم ساختمانها پیشی گرفته است.
در حالی که این کوی میان دو بزرگراه پر سر و صدای شهر یعنی جلال آل احمد و شیخ فضلاللهنوری قرار گرفته است شما وقتی میان ساختمانهای کوی قدم میزنید به راحتی صدای پرندگان کمنظیر را میشنوید و میتوانید از سایه درختان نارون، بید مجنون، عرعر، کاج، سرو و انواع درختان میوه مانند خرمالو، گیلاس، سیب، گلابی، زردآلو، شلیل و... بهرهمند شوید. در قسمت شرقی، زمین ورزشی به مساحت 5 هزارمترمربع وجود دارد که توسط مرحوم نظام مافی از ساکنان اولیه کوی وقف عموم شده است.
اینجا زندگی جریان دارد
فروشگاهی نیز برای خرید مایحتاج مردم در داخل کوی با فضای 120مترمربع هست که از حدود 20 سال پیش به علت نداشتن مجوز تجاری بهصورت متروکه درآمده است. قسمت جنوبی هم زمین خالی حدود 200مترمربع وجود دارد که به علت رها شدن، شبانه روز فضای ناامنی را برای اهالی به وجود آورده است. در بلوک یک باشگاهی به مساحت 100مترمربع برای برگزاری مجالس و برنامههای فرهنگی ساکنان در نظر گرفته شده که اغلب اوقات بدون استفاده است ولی با وجود فضاهای خالی و بدون استفاده و با اینکه به نظر میرسد کوی نویسندگان بعد از گذشت حدود 50 سال در اعماق تاریخ به فراموشی سپرده شده است ولی نشانههای زندگی را میتوان در بین اهالی کوی نویسندگان و فضای سبز آن لمس کرد.
همدلی و رفاقت از مطبوعاتیها تا اصناف دیگر
«غلامرضا ثریا» روزنامهنگار قدیمی میگوید:«نخستین ساکنان کوی مطبوعاتیهای قدیمی بودند که همه یکدیگر را میشناختند و در یک صنف فعالیت داشتند، برای همین کوی نویسندگان از نخستین شهرکها در تهران بود که از ویژگی بیگانگی میان اهالی که خاص زندگی آپارتماننشینی و شهرکنشینی است، مستثنا بود و یک نوع همدلی و رفاقت خاص بین ساکنان آن وجود داشت. به تدریج طی سالهای متمادی تعدادی از ساکنان اولیه فوت شدند یا از این مکان به مکان دیگری رفتند.
با تغییر ساکنان اولیه، شهروندان غیرمطبوعاتی به کوی آمدند. طوری که اکنون تعداد ساکنان غیرمطبوعاتی به مراتب بیشتر از ساکنان اولیه هستند. نکته قابل توجه این است که ساکنان غیرمطبوعاتی نیز همان خصلت ساکنان اولیه را به خود گرفتند و با اینکه غالباً از صنوف مختلف هستند، ولی باز هم بین آنها ویژگی همدلی و رفاقت وجود دارد. شما در کوی متوجه نمیشوید که در یک مجتمع یا شهرک زندگی میکنید. گویا یک خانواده بزرگ کنار هم زندگی میکنند. همین خصوصیت آن را از سایر مجتمعها یا شهرکها جدا میکند.»
تصمیم نهایی با اکثریت
«مسعود مهاجر» روزنامهنگار قدیمی میگوید:« درقانون آپارتماننشینی مهمترین مشکل این است که عملاً گروههای مختلف اجتماعی با رفتارها و برداشتهای متفاوت درکنار هم قرار میگیرند. درنتیجه نمیتوانند به الگوی یکنواختی برای مدیریت ساختمان متقاعد شوند. کشمکشها شروع میشود و در غالب موارد برخی همسایگان ناچار میشوند محل سکونت خود را عوض کنند. درکوی نویسندگان نه تنها به دلیل قدمت یا سکونت برخی چهرههای مطرح، بلکه به دلیل راه و رسم درستی که در مدیریت آن وجود دارد، به یک تجربه خوب آپارتماننشینی در شهرمان تبدیل شده است.
تجربهای که میتواند درسایر مجموعههای مسکونی نیز به کار گرفته شود. امروزه اگرچه ساکنان کوی، دیگر روزنامهنگار نیستند؛ اما همسایگانی را جانشین ساکنان قدیمی کردند که به همان سنتها در اداره کوی احترام میگذارند. اینجا مدیریت از قانون مشارکت در نحوه اداره کوی نشئت میگیرد. نظر همگان در مدیریت اهمیت دارد و تصمیم نهایی را اکثریت میگیرند نه اقلیت. به نظرم این همان اصول اولیهای است که در قانون مطبوعات وجود دارد. این اصول گویا در نوع زندگی مطبوعاتیهایی که در اینجا زندگی میکردند، به وجود آمده و با گذشت زمان نیز حفظ شده است. »