رضا وطنخواه، ملیپوش سالهای دور فوتبال، از ادامه تحصیل و عضویت در هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف میگوید
به علی پروین گفتم فوتبال برای شما
مهرداد رسولی
تماشاگران قدیمی فوتبال میدانند که «شاهین» صرفا نام یک باشگاه بزرگ در پایتخت نبود. شاهین مکتبی بود که مرامنامهاش درس بود و اخلاق و بسیاری از بزرگان و تحصیلکردههای فوتبال ایران در این باشگاه رشد کردند. رضا وطنخواه از نسل فوتبالیستهایی است که از جنوبیترین محلههای تهران فوتبالش را شروع کرد و در باشگاه شاهین به کمال رسید. او از نسل فوتبالیستهای تحصیلکردهای است که تا عضویت در هیأت علمی یکی از بهترین دانشگاههای ایران یعنی دانشگاه صنعتی شریف پیش رفت و در 75سالگی هنوز در این دانشگاه تدریس میکند. رضا وطنخواه میگوید اگر باشگاه شاهین وجود نداشت در خوشبینانهترین حالت دیپلم میگرفت و راهی بازار کار میشد اما دکتر اکرامی، مؤسس این باشگاه مسیر زندگیاش را تغییر داد. صحبتهای ملیپوش سالهای دور فوتبال ایران درباره فوتبال، ادامه تحصیل و تدریس در دانشگاه شنیدنی است.
آقای وطنخواه! شما جزو فوتبالیستهایی هستید که در باشگاه شاهین رشد کردید و علاوه بر فوتبال به مدارج بالای تحصیلی رسیدید. ظاهراً این حکم صادر شده بود که همه بازیکنان شاهین باید درس را در اولویت قرار بدهند.
همینطور است. باشگاه شاهین یکسری مقررات خاص خودش را داشت و برای همین الان همه میگویند فلان بازیکن در «مکتب» شاهین رشد کرد. باشگاه یک مرامنامهای داشت که طبق آن بازیکن اگر درس نمیخواند، اجازه تمرین پیدا نمیکرد. آن موقع بسیاری از باشگاهها مثل دارایی و هما روی ادامه تحصیل فوتبالیستها تأکید میکردند و به همین دلیل فوتبالیست تحصیلکرده زیاد داشتیم اما الان فوتبالیست ملیپوش داریم که تحصیلاتش زیر دیپلم است.
نسل فوتبالیستهای قبل از شما هم چنین ویژگیهایی داشتند یا این رویه از دهه 50شروع شد؟
قبل از ما هم امثال دکتر امیر مسعود برومند را داشتیم که نخبه بودند. دکتر برومند دکتری حقوق سیاسی داشت و از دانشگاه بیروت، فوقلیسانس علوم اداری گرفته بود. نسل قبل از ما بهخصوص فوتبالیستهایی که در باشگاههای شاهین و هما بازی میکردند هم جزو تحصیلکردهها بودند.
بنابراین باشگاهها بیش از خانواده در گرایش فوتبالیستها به ادامه تحصیل نقش داشتند. اینطور نیست؟
همینطور است. یادم هست دکتر اکرامی، بنیانگذار باشگاه که معاون وزیر فرهنگ هم بود، شخصاً به مدارس میرفت و پیگیر وضعیت درسی بازیکنان شاهین میشد. بازیکنی که درس نمیخواند و نمرات ضعیفی میگرفت حق نداشت با شاهین تمرین کند. دکتر اکرامی به گردن امثال من حق دارد. شاید اگر او نبود من، فریدون معینی و ابراهیم آشتیانی دیپلم میگرفتیم و در نهایت وارد بازار کار میشدیم اما او بود که ما را با مفهوم درس خواندن و تحصیل در دانشگاه آشنا کرد و پرواز کردن یادمان داد. ما در یکی از جنوبیترین محلههای تهران زندگی میکردیم و پدرم کارمند ساده راهآهن بود. ما که نمیدانستیم تحصیل در دانشگاه یعنی چه.
برای همین زود با فوتبال خداحافظی کردید؟ به هر حال خداحافظی با فوتبال در 31سالگی برای فوتبالیستهای قدیمی کمی نامتعارف بود.
بله، وقتی میخواستم فوتبال را کنار بگذارم، علی پروین خیلی با من صحبت کرد و گفت الان در اوج هستی و چند سال دیگر میتوانی برای پرسپولیس بازی کنی. من هم در جواب پروین گفتم دیگر از چمن ورزشگاه امجدیه خجالت میکشم از بس روی چمن پا کوبیدم. گفتم فوتبال برای شما، من میروم دنبال ادامه تحصیل.
البته علی پروین در فوتبال ماند و به هر چه میخواست رسید. حالا که به گذشته برمیگردید تصورتان این است که تصمیم درستی گرفتهاید؟
علی پروین بدون تحصیلات، میلیاردر است اما من یک زندگی معمولی دارم. البته طور دیگری هم میشود به این قضیه نگاه کرد؛ اینکه هر کسی میتواند فوتبالیست شود و پول هم دربیاورد اما هر کسی نمیتواند عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف شود. من چیزی نزدیک به 4دهه در هیأت علمی این دانشگاه فعالیت کردهام و شاگردان زیادی داشتهام. الان هم از زندگیام راضیام و چیزی نیست که بابت آن افسوس بخورم.
در این مواقع به جای سؤال کلیشهای و قدیمی «علم بهتر است یا ثروت» باید بگوییم «علم بهتر است یا ورزش» موافقید؟
الان زمانه عوض شده. اگر این سؤال را از بچههای امروزی بپرسید به شما میگویند اول ورزش، آخر هم ورزش. وقتی ما فوتبال بازی میکردیم پدر و مادرها گوش بچهها را میگرفتند و میگفتند درس بخوان اما الان خیلی از پدرها و مادرها از بچهها میخواهند به ورزش بیشتر اهمیت بدهند. یک دلیلش این است که وضع معیشتی مردم خوب نیست و همه میخواهند فرزندشان در ورزش به یک جایی برسد و پولدار شوند. دلیل دوم این است که سبک زندگیها تغییر کرده. وقتی ما جوان بودیم سن ازدواج پسرها از 25سال بیشتر نبود و دخترها زیر 20سال ازدواج میکردند اما حالا چه؟
الان اگر جوانی از شما بپرسد علم بهتر است یا ورزش چه پاسخی برایش دارید؟
در این مقطع زمانی کشور ما بیش از هر چیزی به علم نیاز دارد. مگر عمر قهرمانی بهترین ورزشکاران تاریخ این مملکت مثل تختی و امامعلی حبیبی و عبدالله موحد و... چند سال بوده است؟ اما دکتر هشترودیان را داشتیم که بهواسطه خدماتی که به این مملکت کرد نامش تا ابد از یاد مردم نمیرود. من یک سؤال دیگر دارم. سوئیس کشور بهتری است یا برزیل که چند دوره قهرمان جامجهانی شده است؟
آلمان هم کشوری است که در هر دو زمینه خوب عمل کرده است. هم چند دوره قهرمان جامجهانی شده هم یک کشور پیشرفته صنعتی است. اصلاً چرا علم را در تضاد با ورزش میدانید. مگر علی دایی خودمان مهندس متالورژی نیست و در دانشگاه صنعتیشریف تحصیل نکرده است؟
علی دایی یک استثنای به تمام معناست. او در دانشگاه صنعتیشریف شاگرد من بود و 2واحد تربیت بدنی را با من پاس کرد. من به شما میگویم مثل علی دایی دیگر در فوتبال و شاید در ورزش ایران پیدا نمیشود.
شاید الان در مقام استاد دانشگاه، بهتر بتوانید به سؤال علم بهتر است یا ورزش پاسخ بدهید.
اگر بسترهای علمی و امکانات لازم مهیا باشد علم بهتر است و در غیراین صورت این نسل و نسلهای بعدی ورزش را اولویت قرار خواهند داد. البته من همیشه معتقدم افتخارات ورزشی موقت است اما خدمات علمی تا ابد میماند. نمونهاش لوئیپاستور فرانسوی. شهرت و قوام کدام فوتبالیست فرانسوی با لوئی پاستور قابل مقایسه است؟
ما درباره یک نسل صحبت میکنیم. آیا نسل فوتبالیستهای تحصیلکردهای مثل شما در فوتبال ایران تکرار میشود؟
اگر ساختار باشگاهها درست باشد و مدیران و مربیان باشگاهها به تحصیل اهمیت بدهند، ممکن است تکرار شود. یکی از افتخارات من این است که با پرویز دهداری همبازی بودم و در تیم ملی هم بهعنوان دستیار با او کار کردم. مرحوم دهداری کسی بود که در مقام مربی همیشه به بچهها توصیه میکرد از تحصیل غافل نشوند. از بازیکنان قدیمی هما که بپرسید گواهی میدهند که پرویز دهداری گاهی هزینه ادامه تحصیل شاگردانش را میداد. مهدی خبیری، یکی از بازیکنان قدیمی هما بود که با مساعدت پرویز دهداری درس خواندن و مدرک دکتری گرفت. الان کدام مربی را سراغ دارید که چنین کاری بکند؟
از نسل بازیکنانی که در مکتب شاهین رشد کردند و ادامه تحصیل دادند چند نفر در قید حیات هستند؟
همه مردهاند جز من، برادرم بیوک وطنخواه، مهندس کلانی و محمود بیداریان.
در 75سالگی مشغول چه کاری هستید؟
در دانشگاه تدریس میکنم و در کنار تدریس از ورزش هم غافل نیستم. 3روز در هفته در سالن ورزشی دانشگاه ورزش میکنم و 3روز دیگر هم در پارک نزدیک خانهمان.