• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
چهار شنبه 22 تیر 1401
کد مطلب : 165782
+
-

حجاب مرد، حجاب زن

برشی از دیدگاه استادصفایی درباره زیربنای حجاب

خانمی که زندگی را جز این نمی‌داند که کار کند و حقوق بگیرد تا بتواند بهترین‌ها را تهیه کند و در بهترین‌ها آن را آماده کند و در بهترین‌ها از آن استفاده کند و نشان بدهد کسی که تمامی عمرش و عمق زندگی‌اش همین چند انگشت گرفتن و دوختن و پوشیدن و نمایش دادن و جالب بودن و درچشم‌ها نشستن است، آیا می‌تواند که خودش را در لباس محبوس کند و خودش را بپوشاند؟ پوشش از نظر او یعنی مرگ، یعنی تمام شدن، یعنی پوچ شدن و به بن‌بست رسیدن که اینها جز سرگرمی و تنوع و لذت و نمایش و جالب بودن و در چشم‌ها و دل‌ها نشستن چیزی نمی‌خواهند، چون خودشان را بیشتر از این نمی‌بینند و بالاتر نرفته‌اند. زیربنای حجاب همین دگرگون کردن بینش و عوض کردن تلقی و برداشت‌هاست. آن وقت آنچه سخت و رنج‌آلود است شیرین و مطلوب خواهد شد و راحت و آسان خواهد شد. هنگامی که من با مقایسه‌ها، ارزش‌های بیشتر خودم را یافتم و با شهادت استعدادهایم، کار بزرگ خودم را شناختم و از تنوع و تکرار و از لذت و خوشی، به تحرک و به خوبی‌ها رو انداختم، با این بینش دیگر هیچ تنوعی مرا ارضا نخواهد کرد و هیچ چشمی و هیچ دهانی و هیچ دلی، جایگاه من نخواهد بود که من در این تنگناها نمی‌گنجم و در این محدوده‌ها محبوس نمی‌شوم. هنگامی که با همین مقایسه، عظمت من مشخص شد و کار من نمودار گشت، ناچار من به شناخت دنیا راه می‌یابم. اگر نقش من تحرک باشد و کار من حرکت، ناچار دنیا راه من خواهد بود و در این راه من نباید گردی به پا کنم و دلی را بگندانم و کسی را به‌خود جلب کنم و خودم را در چشم‌ها بنشانم. با این توضیح می‌فهمیم که حجاب تنها مخصوص زن نیست که مردها هم باید حساب شده حرکت کنند و گرد و خاک بالا نیاورند و دل‌ها را به‌خود گره نزنند که هرکس در سر راه دل‌ها بنشیند، او راهزن است و طاغوت.
پی‌نوشت: برگرفته از کتاب روابط متکامل زن و مرد

این خبر را به اشتراک بگذارید