با کیروش کیسه گل نمیشویم؟
مروری بر شکستهای پرگل کیروش بهعنوان سرمربی
کیروش زیاد در تیمها دوام نمیآورد. او بهطور میانگین هر 1.92سال، یکتیم را هدایت کرده و این را هم حساب کنید که این مربی فقط 8سال پیاپی از عمرش را در ایران به مربیگری مشغول بوده و اگر این ثبات را از کارنامهاش بگیریم، میانگین دوام او در هر تیم به نصف میرسد. مدافعانش و بهویژه آنهایی که فوتبال را خیلی جدی دنبال نمیکنند، معتقدند که با آمدن کیروش تیم ملی ایران در جامجهانی کیسه گل نخواهد شد و از حریفانی مثل آمریکا، ولز و انگلیس حرف میزنند که حداقل 2تای آنها ید طولایی در کیسه گل کردن حریفانشان ندارند و ایران هم هرگز در بازیهای رسمی گلهای زیادی در یکبازی از حریفانش نخورده است. بله؛ کیروش با سبکی بازی میکند که توپ را به حریف میدهد و به دفاع میپردازد و برای همین اصلا ریسک نمیکند که دروازهاش با خطر روبهرو شود، چون همه بازیکنان مقابل دروازه خودی صفآرایی کردهاند. برای روشنشدن اذهان بد نیست به شکستهایی که کیروش بهعنوان سرمربی تیمهای مختلف متحمل شده و در آنها تیمش کیسه گل بوده، اشاره کنیم!
کیروش زمانی که هنوز این سبک مورینیویی را پیدا نکرده بود و تیمهایش با همه وجود دفاع نمیکردند، بیشتر گل میخورد. در دوران حضورش روی نیمکت تیم مترواستارز در لیگ حرفهای فوتبال آمریکا در سال1996 یکبار از تامپابی 4 بر یک شکست خورد، 3 بر صفر از لسآنجلس گلکسی باخت، دوباره و اینبار 4 بر صفر به همین تیم نتیجه را واگذار کرد و سپس برکنار شد.
در دوران حضورش روی نیمکت تیم ناگویا گرامپوسایت در لیگ ژاپن هم نتایج خوبی نگرفت. یکبار در 9آگوست1997 با نتیجه عجیب 7 بر صفر از کاشیما آنتلرز شکست خورد. از اوراواردز 3 بر صفر باخت و از شیمیزو اسپالس و آویسپا فوکوئوکا هم 3گل خورد. یکبار 4 بر 2 از سانفرس هیروشیما باخت و همین نتیجه را در بازی با کاشیما آنتلرز تکرار کرد.
او آفریقای جنوبی را به جامجهانی2002 رساند اما نتوانست در جامجهانی روی نیمکت این تیم بنشیند. کیروش در 10دیداری که هدایت این تیم را برعهده داشت، تنها یکبازی با تیمهای خارج از قاره آفریقا انجام داد که آن را هم با نتیجه 3 بر صفر به سوئد باخت. او بهتدریج آموخت که فوتبالش را دفاعیتر کند.
در سال2004 به کهکشانیترین تیم تاریخ رئالمادرید پیوست اما تنها یکسوپرجام داخلی گرفت و در اواخر لیگ اسپانیا شکستهای پیاپی باعث شد تا از سمتش برکنار شود. آخرین حضورش روی نیمکت این تیم باخت 4 بر یک خانگی مقابل سوسیداد بود. او در بازی قبلتر از مورسیا هم باخته بود. رئال با کیروش هر 5بازی آخر لالیگاییاش را با شکست پشت سر گذاشت تا تیمی که بکام، روبرتو کارلوس، زیدان، رائول، گوتی و کلی ستاره دیگر را در ترکیب داشت، قهرمان لالیگا نشود. البته در دوران کیروش رئال کم مقابل حریفان کیسه گل نشد؛ موناکو (3-1)، اوساسونا (3-0)، اتلتیک بیلبائو (4-2)، ساراگوسا (3-2) و سهویا (4-1).
کیروش یک دوره کوتاه هم در اسپورتینگ لیسبون مربیگری کرد اما تنها 7بازی دوام آورد؛ شکست 4 بر صفر از راپیدوین در جام برندگان جام اروپا در سال1995تنها نتیجه بد او در این تیم بود. از رئالمادرید هم در جام یوفا یک بر صفر باخت که نتیجه بدی نبود.
کیروش برای دومینبار در سال2008 هدایت تیم ملی پرتغال را برعهده گرفت و این تیم را در جامجهانی آفریقای جنوبی، جایی که زیاد در آنجا محبوب نبود، هدایت کرد. او اینبار یک برد 7 بر صفر مقابل کرهشمالی به دست آورد اما در سایر دیدارها سبکی شبیه دوران حضورش در ایران و مصر را پیاده کرد و برای گل نخوردن به میدان میرفت، درحالیکه تیمی پرستاره را در اختیار داشت. یکشکست سنگین 6 بر 2 در دیداری دوستانه در سال2008 مقابل برزیل تنها شکست پرگل او در دوران حضورش در تیم ملی پرتغال بود. لوئیس فابیانو در این دیدار هتتریک کرد. در نهایت کیروش با کریستیانو رونالدو و برخی ستارگان دیگر تیم به مشکل خورد و اختلافات او با فدراسیون فوتبال باعث شد تا پروندهاش در تیم ملی کشورش بسته شود. به این دلیل که با ورود نمایندگان مبارزه با دوپینگ به تیمش مخالفت کرد، مورد محرومیت قرار گرفت و مدتی بیکار بود تا اینکه پیشنهاد فدراسیون فوتبال ایران از راه رسید.
برسیم به دوران مربیگریاش در تیم ملی ایران که 8سال طول کشید. او 2جامملتها را از دست داد اما 2بار توانست ایران را به جامجهانی ببرد. شکست 3 بر صفر مقابل ژاپن در نیمهنهایی جام ملتها آخرین تجربهاش روی نیمکت تیم ما بود که این نتیجه ایران را از راهیابی به فینال باز داشت. غیر از شکست 3 بر یک مقابل بوسنی، سوئد، عمان و همین باخت 3 بر صفر از ژاپن، کیروش با ایران شکست سنگین دیگری نداشت. البته او غیر از 2جامجهانی که توانست مقابل آرژانتین، اسپانیا و پرتغال نتایج آبرومندی برای ما بگیرد و یکتساوی و 2شکست یک بر صفر بهدست آورد، با حریفان بزرگی بازی نمیکرد و با این توجیه که ممکن است شکست پرگل روحیه بازیکنان ایران را بههم بریزد، از بازی مقابل تیمهای بزرگ سر باز میزد.
کیروش پس از ایران به آمریکای جنوبی رفت و سرمربی تیم ملی کلمبیا شد. در کلمبیا اوضاع برایش بهخوبی پیش نرفت. شکست 6 بر یک مقابل تیم نهچندان بزرگ اکوادور، رؤیای پنجمین حضورش در جامجهانی را بر باد داد و مقدمات اخراجش را فراهم کرد. او با کلمبیا از اروگوئه هم 3 بر صفر باخت و باز هم نتوانست در یک جام ملتهای دیگر موفق شود. یک بازی دوستانه هم با الجزایر - همین تیمی که اخیرا ایران 2 بر یک به آن باخته- داشت که 3 بر صفر شکست خورد. کلمبیای کیروش از کرهجنوبی هم 2 بر یک شکست خورد اما ژاپن را در یک دیدار انتقامی یک بر صفر برد.
مرد پرتغالی برای محققکردن رؤیای پنجمین حضورش در جامجهانی به تیم ملی مصر رفت تا با محمد صلاح به اینرؤیا برسد. او در فینال جام ملتهای آفریقا با مصر به سنگال باخت و باز هم نتوانست جامی ببرد. در جام ملتهای کشورهای عرب هم در غیاب ستارگان تیمهای بزرگ نتوانست راهی فینال شود. در پلیآف صعود به جامجهانی هم به تور سنگال و سادیو مانه خورد و در ضربات پنالتی شکست خورد و نتوانست به جامجهانی راه یابد تا شاید رؤیای پنجمین جامجهانیاش را با ایران جستوجو کند.
نتیجهگیری
با این وضعیت دفاعی و در شرایطی که تنها 2دفاع میانی (کنعانیزادگان و شجاع خلیلزاده) مطمئن داریم که یکی از آنها یعنی شجاع با آمدن کیروش از لیست جامجهانی خط میخورد و با مدافعان کناری نامطمئن و هافبکهای دفاعی نهچندان قابلاطمینان، موفقیت در هر مسابقهای سخت خواهد بود. حتی اگر کیروش بیاید و در زمین خودی تجمع کنیم و تنها 2دیدار تدارکاتی و یکفیفادی برای آمادهسازی تیم برای جامجهانی قطر داشته باشیم. آیا با یا بدون کیروش در جامجهانی کیسه گل میشویم؟