جنگ اوکراین؛ جنگی فرسایشی
شواهد نشان میدهد جنگ اوکراین یک جنگ طولانیمدت است که دو طرف را فرسوده خواهد کرد
روسیه کنترل کامل شهر کلیدی «لیسیچانسک» در شرق اوکراین را بهدست گرفته است. پرچمهای روسیه در این شهر به اهتزاز درآمدند و نیروهای اوکراینی از مرزهای این شهر عقبنشینی کردند. روسیه در بیانیهای که پس از اشغال این شهر منتشر کرد، از «پیروزی فراتر از تصرف یک شهر کوچک» سخن گفت؛ زیرا تصرف این شهر، کلید پیروزی در مسیر تصرف کل منطقه دونباس در شرق اوکراین است. فتح دونباس در نهایت به مثابه تیغی دولبه در سرنوشت جنگ میان اوکراین و روسیه خواهد بود. زیرا ممکن است روسیه را تشویق به ادامه جنگ، یا اکتفا به سرزمینهای تصرف شده و آغاز مذاکرات صلح کند. هریک از این دو احتمال تبعات مختلفی در پی خواهند داشت، اما آنچه مسلم است، تداوم جنگی که هماکنون به یکی از طولانیترین جنگهای اروپا تبدیل شده، به نفع هیچیک از دو طرف جنگ و متحدان آنها نخواهد بود.
روسیه در آستانه فتح کامل دونباس
فتح دونباس، منطقهای متشکل از «لوهانسک» و «دونتسک» برای کرملین دستاوردی بزرگ محسوب میشود. روسیه کمی پس از آغاز جنگ عملیات نظامی خود را بر منطقه دونباس متمرکز ساخت؛ منطقهای که اگرچه تنها 9درصد از سرزمین اوکراین را بهخود اختصاص داده است، اما بهخاطر صنایع، موقعیت و قابلیتهایی که در آن نهفته است ابزار چانهزنی مهمی برای مسکو بهشمار میرود. اکنون بهگفته منابع اوکراینی، نیروهای روسیه و متحدان جداییطلب روسها در لوهانسک و دونتسک کنترل 80تا 90درصد منطقه دونباس را بهدست گرفتهاند. برای سلطه بر لوهانسک، روسیه طی هفتههای اخیر شهرهای دوقلوی «سیورودونتسک» و «لیسیچانسک» را هدف گرفت. این شهرها آخرین سنگرهای تحت کنترل اوکراین در استان لوهانسک بودند. روسیه پس از تسلط بر این شهرها، بر منطقه دونتسک متمرکز خواهد شد و شهرهای جنوب غرب ازجمله شهر «کراماتورسک» را هدف خواهد گرفت. کراماتورسک یکی از آخرین شهرهای اصلی تحت کنترل اوکراین در استان دونتسک است. در صورت سقوط این شهر، کنترل کامل دونباس بهدست روسیه خواهد افتاد؛ رویدادی که هم اهمیتی نمادین دارد و هم از نقطهنظر استراتژیک بسیار کلیدی خواهد بود. کرملین با تصرف کراماتورسک میتواند ادعای پیروزی در جنگ کرده و از منطقه دونباس بهعنوان اهرم فشار در هر مذاکره صلحی که با اوکراین در آینده رقم بخورد استفاده کند. اما این خوشبینانهترین آیندهای است که میتوان برای جنگ طولانی اروپا متصور شد.
تبعات طولانیشدن جنگ اوکراین
متوسط زمان جنگهای میان 2کشور در 2دهه گذشته اندکی بیش از 3ماه بوده است. آمریکا در سال2003 در عرض 20روز دولت عراق را سرنگون کرد. همچنین درگیری میان آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ در سال2020 در عرض 44روز به پایان رسید. با این همه، جنگ میان روسیه و اوکراین وارد پنجمین ماه خود شده و هیچ نشانهای از توقف در روند آن مشاهده نمیشود. بسیاری از رهبران جهان نسبت بهاحتمال طولانی شدن جنگ بارها هشدار دادهاند و علاوهبر این، نظرسنجیهای جدید که نتایج آنها از سوی اکونومیست منتشر شده نشان میدهند که نیمی از اوکراینیها معتقدند جنگ دستکم 6ماه دیگر ادامه خواهد داشت. متحدان غربی اوکراین هم از تبعات طولانی شدن جنگ در امان نخواهند ماند و عزم آنها برای کمک به اوکراین با موانعی نظیر افزایش قیمت مواد غذایی و انرژی، افزایش تورم و افزایش درخواست اوکراین برای سلاح و کمک نقدی به چالش کشیده خواهد شد. غیر از اینها، وابستگی اروپا به گاز روسیه، نقطهضعفی است که مسکو بهتازگی روی آن دست گذاشته است. قطع گاز در فصل زمستان به راحتی میتواند دولتهای اروپایی را به تحتفشار قراردادن اوکراین برای پذیرفتن صلح مورد نظر روسیه وادار سازد؛ تمایلی که هماکنون در میان کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا، فرانسه و آلمان احساس میشود.
مسیر سنگلاخ اوکراین
از آغاز جنگ تا به امروز اوکراین خسارات نظامی، جانی و اقتصادی فراوانی را متحمل شده است. براساس آمار اعلام شده توسط دولت این کشور، روزانه 200نفر در جنگ جان خود را از دست میدهند. تا اواسط ماه گذشته ارتش اوکراین هزار و 300خودروی زرهپوش، 400تانک و 700قبضه توپ از دست داده است. بهترین و حرفهایترین واحدهای نظامی ارتش اوکراین منهدم شده و نیروهای کمتجربه جایگزین آنها شدهاند و علاوهبر این، آمار فرار از ارتش در میان نیروها افزایش یافته است. مشکل بعدی اوکراین، اتکای مطلق این کشور به کمکهای خارجی برای تامین تسلیحات است؛ درحالیکه اوکراین هیچ ظرفیتی برای جایگزینی این تسلیحات در اختیار ندارد. در مقابل روسیه که زرادخانههایی عظیم در اختیار دارد، در نبردهایش به اندازهای گلوله و مهمات مصرف میکند که بهگفته «الکس ورشینین» افسر بازنشسته ارتش آمریکا، در عرض 2روز میتواند کل تولید مهمات سالانه آمریکا را مصرف کند. در چنین شرایطی، تلاش به مقابله به مثل اوکراین میتواند منجر به خرج بیرویه مهمات شده و کشورهای عضو ناتو را برای تامین مهمات مورد نیاز اوکراین به سختی بیندازد. این در حالی است که حامیان غربی اوکراین تمایلی ندارند انبارهای سلاحهای خود را بهخاطر این کشور خالی کنند. به نوشته نیویورکتایمز، آمریکا تاکنون 7هزار موشک ضدتانک در اختیار اوکراین قرار داده است؛ یعنی یکسوم کل ذخیرهای که داشته را برای کییف فرستاده است. این در حالی است که این کشور سالانه تنها قادر به تولید 2هزار و 100موشک از این نوع است. اگرچه اروپا و آمریکا اقتصادهایی بزرگ بوده و میتوانند نیازهای تسلیحاتی اوکراین را تامین کنند، اما قادر نیستند تولید گلوله و موشک خود را یکشبه 2برابر کنند. آموزش استفاده، حفظ و نگهداری از سلاحهای مدرن و پیشرفتهای که در اختیار اوکراین قرار میدهد هم فرایندی پیچیده و طولانی است. اقتصاد اوکراین هم بهشدت تحتتأثیر جنگ، ویران شده است. بانک مرکزی اوکراین و صندوق بینالمللی پول پیشبینی کردهاند که رشد اقتصادی اوکراین در سالجاری یکسوم کاهش خواهد داشت؛ کاهشی همتراز با کاهش رشد اقتصادی آمریکا در دوران رکود بزرگ در دهه1930. دولت اوکراین نهتنها برای اعضای ارتش، بلکه برای حمایت از قربانیان و بازماندگان جنگ هم مجبور به پرداخت هزینههای گزافی شده و حتی مجبور به قطع درآمد خود از محل مالیات شده است. نتیجه این اقدامات کسری بودجه 5میلیارد دلاری در ماه است. دولت در تلاش برای کاهش هزینههای خود، دست به اقداماتی نظیر کاهش حقوق بیکاری زده است. به نوشته اکونومیست، کمکهای غرب به اندازهای سریع نیستند که بتوانند توازن اقتصادی را به اوکراین برگردانند، از اینرو دولت اوکراین به چاپ پول رو آورده است؛ اقدامی که نرخ تورم را به بیش از 18درصد رسانده و دولت را مجبور کرده تا برای حفظ ارزش پول خود به برداشت از ذخایر ارزی رو آورد.
روزهای سخت پیشروی مسکو
روسیه با وجود پیروزیهایی که تاکنون بهدست آورده و با توجه به ثبات اقتصادی نسبی، با چالشهای زیادی مواجه است. اکونومیست به نقل از نهادهای اطلاعاتی غربی نوشته که روند پیشروی نیروهای روس پرهزینه، فرسایشی و کند شده و تنها با بمبارانهای گسترده امکانپذیر شده است. روحیه سربازان روس بسیار تضعیف شده و آمار درگیری مسلحانه میان سربازان و افسران ارتش روسیه رو به افزایش گذاشته است. تصرف سورودونتسک 2ماه طول کشید و انتظار میرود روند تصرف شهرهای بعدی بهدلیل وجود استحکامات بیشتر، طولانیتر شود. تحلیلگران باور دارند اگرچه روسیه مهمات زیادی در اختیار دارد و کارخانههای اسلحهسازی این کشور برای تامین سلاحهای مورد نیاز چند شیفت در روز کار میکنند، اما در درازمدت ارتش روسیه با کمبود تسلیحات مواجه خواهد شد که در نتیجه آن ممکن است مجبور به استفاده از سلاحهای کهنه و قدیمی شود. از سویی دیگر روسیه با چالش تامین نیرو مواجه است. روسیه تاکنون برای جذب نیرو فراخوان بسیج عمومی نداده است، اما برای تامین نیروی گردانهای ذخیره، فشار مالی زیادی متحمل شده است. دولت روسیه برای جذب نیرو وادار به افزایش 3برابری متوسط حقوق نظامیان شده و به مجروحان و خانوادههای کشتهشدگان وعدههای بسیار داده است. همچنین استراتژی روسیه برای سرعت دادن به روند تشکیل واحدهای آماده رزم منجر به فرسایش نیروهای باتجربه و منابع ارتش شده است. اقتصاد روسیه هم اگرچه پس از تلاطمی کوتاه تحتتأثیر تحریمهای اقتصادی غرب، در وضعیت مطلوبی بهسر میبرد، اما تداوم جنگ آسیبهایی هم به آن وارد کرده است. تولید و فروش خودرو در روسیه از ابتدای جنگ تاکنون بیش از 80درصد کاهش یافته است؛ کاهشی که بازتابی از چالشهای تامین قطعات وارداتی و کاهش تقاضاست. تولید دیگر واحدهای صنعتی هم روند کاهشی داشته است. براساس گزارش وزارت بازرگانی آمریکا، روسیه همچنین با بحران کمبود قطعات مواجه است؛ درحدی که برای ساخت سلاحهای خود به استفاده از تراشههایی رو آورده است که برای ساخت لوازم خانگی مصرف میشوند. اقتصاد روسیه به هر حال در مسیر یک جنگ طولانی، فرسوده خواهد شد.