ماموران پلیس که مرد معتادی را بازداشت کرده بودند وقتی فهمیدند 2دختر خردسال او در خانه حضور دارند و بهدلیل روشن بودن اجاق گاز خطر گازگرفتگی آنها را تهدید میکند خود را به آنجا رساندند و 2دختربچه را که بر اثر گازگرفتگی بیهوش شده بودند از مرگ نجات دادند.
به گزارش همشهری، این حادثه در شهرستان آبیک واقع در استان قزوین اتفاق افتاد. ماجرا از این قرار بود که مأموران واحد گشت خودرویی پلیس مبارزه با موادمخدر در حال گشتزنی بودند که با یک معتاد متجاهر مواجه شده و او را بازداشت کردند. ماموران در حال انتقال این متهم به مقر پلیس بودند که او گفت 2دخترش که 3و 5سال دارند در خانه هستند و او ساعتی قبل بعد از مصرف موادمخدر بدون اینکه اجاق گاز را خاموش کند از خانه بیرون آمده و ممکن است بچه هایش دچار گازگرفتگی شوند. در این شرایط بود که مأموران قبل از انتقال این متهم به مقر پلیس، او را به خانهاش منتقل کردند. وقتی او در خانه را باز کرد صدای بچهها نمیآمد و زمانی که مأموران وارد آشپرخانه شدند 2دختر خردسال را درحالیکه بیهوش شده و روی زمین افتاده بودند مشاهده کردند. این در حالی بود که اجاق گاز همچنان روشن بود و شواهد نشان میداد بچهها دچار گازگرفتگی شدهاند. به این ترتیب در کوتاهترین زمان ممکن هر دو کودک به مرکز درمانی منتقل شدند. آنها که بهشدت مسموم شده بودند تحت درمان قرار گرفتند و بعد از 24ساعت تحت مراقبت بودن به بهزیستی تحویل داده شدند. متهم درباره اینکه چرا دخترانش را در خانه رها کرده بود گفت: همسر اولم فوت شد و دوباره ازدواج کردم. امروز (روز حادثه) همسرم سر کار رفته بود و من هم مشغول مصرف موادمخدر بودم و اجاق گاز را روشن گذاشته بودم که بعد از چند دقیقه از خانه بیرون آمدم و بهخاطر وضعیتی که داشتم دستگیر شدم و بعد یادم افتاد که اجاق گاز را روشن گذاشتهام. سردار علی ابراهیمی، فرمانده انتظامی استان قزوین در اینباره گفت: 2 کودکی که دچار گازگرفتگی شده بودند وضعیتشان رضایت بخش گزارش شده است و بهدلیل اینکه پدر این کودکان به موادمخدر اعتیاد داشته و شرایط نگهداری از آنها را نداشت؛ بهطور موقت به بهزیستی سپرده شدند. او ضمن تقدیر از مأموران وظیفهشناس گفت: مأموران پلیس از هیچ تلاشی برای حفظ و حراست از جان، مال و ناموس هموطنان دریغ نخواهند کرد.
درگیری مرگبار 2دستفروش
2دستفروش بر سر جای پهن کردن بساطشان با هم درگیر شدند و دعوای آنها با قتل یکی از آنها و بازداشت دیگری به اتهام قتل پایان یافت.
به گزارش همشهری، عصر شنبه افرادی که از خیابان گلوبندک در حوالی پارکشهر تهران عبور میکردند، متوجه درگیری 2پسر جوان شدند. هر دو دستفروشی میکردند؛ یکی از آنها جوانی 21ساله بود و بساط فروش شال و روسری پهن کرده بود و دیگری که حدودا 23ساله بود، تیشرت و شلوار میفروخت. دعوای آنها بر سر جای بساط که بالا گرفت، شاهدان و کسبه محل مداخله کردند و با میانجیگری پایان یافت. اما دقایقی بعد پس از رفتن مردم، مجددا دعوا میان آنها از سر گرفته شد که ناگهان یکی از دستفروشان با چاقو ضربهای به دیگری زد و شاهدان با دیدن این وضعیت، با پلیس و اورژانس تماس گرفتند. ضارب که ترسیده بود پس از زخمی کردن دستفروش دیگر پا به فرار گذاشت، اما شاهدان بهدنبال او رفتند و مانع فرارش شدند. همزمان مأموران رسیدند و ضارب را دستگیر کردند که تحویل کلانتری 113بازار شد. از سوی دیگر جوان مجروح به بیمارستان انتقال یافت اما بهدلیل شدت جراحت و خونریزی جانش را از دست داد. در این شرایط بود که گزارش این درگیری مرگبار به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و با دستور وی متهم به قتل دیروز به دادسرا انتقال یافت و تحت بازجویی قرار گرفت. متهم گفت: من اهل تهران نیستم و مدتی قبل برای کار از شهرستان به پایتخت آمدم. مقتول از همولایتیهایم بود که او هم مانند من برای کار به تهران سفر کرده بود. وی ادامه داد: چند وقتی میشد که من و مقتول تصمیم گرفته بودیم برای کسب درآمد دستفروشی کنیم. پس از جستوجو در مناطق مختلف تهران متوجه شدیم که بازار تهران یکی از شلوغترین منطقههای تهران است که همه روزه افراد زیادی برای خرید به آن منطقه میروند؛ به همین دلیل من شال و روسری خریدم و در بازار تهران بساط کرده و میفروختم. مقتول هم لباس و شلوار بساط میکرد و هر دوی ما از صبح تا غروب سرگرم کار بودیم. وی گفت: معمولا هر دستفروش برای خودش جای مشخصی دارد، اما روز حادثه مقتول بساطش را درست در جایی که من همیشه بساط میکردم، پهن کرده بود. به او گفتم آنجا، جای من است، اما زیر بار نمیرفت و میگفت من اشتباه میکنم. هرچه تلاش کردم او را قانع کنم، فایدهای نداشت و ناگهان کار به جروبحث کشیده شد. ابتدا مردم وساطت کردند و دعوای اول که میان ما شکل گرفته بود، خاتمه یافت، اما من از دست دوستم که با زورگیری جای مرا گرفته بود، عصبانی بودم و از او خواستم تا جای مرا برگرداند. دعوای دوم که شروع شد بهشدت خشمگین بودم و نتوانستم عصبانیتم را کنترل کنم؛ چون مقتول حرف زور میزد. نمیدانم چه شد که با چاقو ضربهای به او زدم؛ درحالیکه اصلا قصد کشتن او را نداشتم.حالا هم باورم نمیشود که دوستم جان باخته است و من به زندگی او پایان دادهام. خیلی پشیمانم و میدانم عذاب وجدان تا زمانی که در این دنیا هستم و نفس میکشم، همراهم است. براساس این گزارش، متهم به قتل با دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
کوتاه از حادثه/نجات فرزندان مرد معتاد از مرگ حتمی
در همینه زمینه :