سنت در لغت بهمعنای راهی است که توسط عبور و مرور مکرر، رفته رفته به یک راه پرتردد مبدل شده است. همچنین در زبان عربی، به اثر برجای مانده روی چاقوتیزکن، «سنالحدید» میگویند. در توضیح همین لغت ابنفارس مینویسد: سنت جریان یافتن یک چیز و ادامه آن به سهولت و آسانی است. از اینرو واژه سنت در لغت بهمعنای «رویه و روش معمول» است که در واقع دو عنصر اصلی در آن وجود دارد: الف) عنصر دوام عمل. ب) عنصرانجام دادن بدون سختی. یعنی اگر شخصی کاری را با سهولت و بهصورت مداوم انجام دهد، میتوان گفت آن عمل سنت وی در زندگی است. ولی اگر عملی را با مشقت یا بهصورت اتفاقی و غیرمداوم انجام دهد، سنت خوانده نمیشود. از اینرو بر رفتاری که به مقتضای طبیعت انسان بهصورت معمول از وی سر میزند، سنت گفته شده است. اما سنت در اصطلاح برای چند مقصود بهکار میرود: الف) روش قدیمی و کهن. ب) رویه و سلوک اجتماعی منطبق بر روشهای گذشتگان. ج) گفتار و رفتار و تأیید معصوم. د) هر سلوک عملی مبتنی بر دین که در برابر آن بدعت قرار دارد. ه) قانون. منظور از سنت که در مباحث سنتمندی تاریخ یا سنن الهی بهکار میرود، همین معنای اخیر آن یعنی «قانون» است. از اینرو برخی جامعهشناسان تصریح کردهاند: «تمام قانونمندیهای اجتماعی، درست مانند قانونمندیهای فیزیولوژیکی، قانونمندیهای نظام آفرینش و سنهالله هستند.» لذا سنن الهی یعنی اینکه خداوند نظام اجتماعی و تحولات و دگرگونیهای تاریخ را براساس همین قوانین اداره میکند. به دیگر سخن سنت یعنی قانون تخلفناپذیری که بهصورت تکوینی در جامعه و تاریخ سریان دارد. در مقابل نظریه سنتمندی تاریخ، تصادم و اتفاق قرار دارد. یعنی برخی معتقدند حرکت تاریخ بهصورت صدفه و بیقاعده صورت میگیرد.
پینوشت: برگرفته از کتاب فلسفه تاریخ در قرآن
نوشته دکتر جواد سلیمانی
دو شنبه 13 تیر 1401
کد مطلب :
165129
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/VO1l1
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved