اهداف غرب از تلاش برای حفظ ساختار تحریمها
ابوالفضل ظهرهوند- کارشناس مسائل بینالملل
ارزیابی دور جدید مذاکرات برای لغو تحریمها که طی 2روز و در شهر دوحه قطر برگزار شد، دربردارنده نکات بسیاری است که مهمترین نکته، عدمصداقت طرفهای غربی و بهویژه آمریکا در ادعاهای خود مبنی بر ضرورت احیای توافق هستهای سال2015 است.
روند طیشده در این مذاکرات آنقدر روشن است که بهراحتی ثابت میکند طرفهای مقابل ارادهای برای حلوفصل تمام و کمال موضوع ندارند. تاکنون 8دور مذاکره باهدف لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام در وین انجام شدهاست، اما هربار شاهدیم که آمریکاییها در دقیقه90 زیر میز میزنند و بازی «مقصرنمایی ایران» را بهراه میاندازند؛ رویکردی که نشان میدهد آنها بیشاز هر چیز بهدنبال وقتکشی هستند تا از این فراخور، مذاکرات هستهای را به موضوعهای دیگر بسط دهند و جمهوریاسلامی را وادار به گفتوگو درباره حوزههایی ازجمله موشکی و منطقهای کنند؛ راهبردی که با هوشیاری دولت سیزدهم و مذاکرهکنندگان کشورمان به شکست انجامیدهاست.
در واقع اینگونه میتوان تحلیل کرد که طرفهای غربی از یکسو پروژه احیای برجام از مسیر وین را پیش میبرند و ازسوی دیگر بهدنبال حفظ نظام تحریمی علیه جمهوریاسلامی هستند. این راهبرد یک هدف غایی را پیگیری میکند که آن هم شرطیکردن اقتصاد ایران است. با شرطیشدن اقتصاد ایران، زمینه مناسب برای ثمربخشی تداوم فشارهای گذشته و همچنین آینده فراهم میشود.
پازلی که طرفهای غربی در مذاکرات هستهای پیشروی جمهوریاسلامی قرار دادهاند، بر این اساس تنظیم شدهاست که با حفظ ساختار اصلی تحریمها و بهدنبال آن، شرطیشدن اقتصاد کشور، ایران را به سمت توافق بعدی سوق دهد؛ توافقی که فعالیتهای موشکی ایران و همچنین حضور مثبت منطقهای ما را هدف گرفتهاست. باید توجه داشت که بازی در چنین پازلی به مفهوم تسلیم ایران است.
در چنین شرایطی اما دولت سیزدهم برخلاف گذشته، وارد چنین بازی خطرناکی نشد و با ترسیم راهبردهای اصولی و هدفمند مذاکرات را پیگیری کرد تا منافع ملی کشور بهطورکامل و با رعایت خطوط قرمز، تأمین شود. دولت سیزدهم از زمان آغاز بهکار خود نشان داده همواره آماده مذاکره است و از مسیر گفتوگو گریزان نیست؛ اما با رعایت منافع ملی و خطوط قرمز ترسیم شده.
بر این اساس انجام مذاکرات 2روزه در دوحه ثابت کرد جمهوریاسلامی زیر میز مذاکرات نمیزند و این طرفهای مقابل هستند که همچنان در مسیر بدعهدی و تناقضگویی گام برمیدارند. آنها در دوحه بهصراحت اعلام کردند که برای پیشبرد مذاکرات 3محدوده «سبز»، «زرد» و «قرمز» ترسیم کردهاند. محدوده سبز دربرگیرنده توافقهای گذشته است که در 6دور مذاکرات وین شاهد آن بودیم. محدوده زرد نیز بهمعنی توافقهای بعدی و بلندمدت است و منطقه قرمز که غیرقابل مذاکره بهحساب میآید، موضوعهایی مانند لغو تحریمهای بانک مرکزی ایران را دربرمیگیرد.
ترسیم چنین راهبردهایی نشان میدهد آنان ارادهای برای مذاکره باهدف دستیابی به «توافق مثبت» ندارند و تلاش برای حفظ ساختار تحریمها، شاهدی بر این مدعاست. حال سؤال اینجاست که میتوان با چنین رویکردهایی مذاکره کرد؟ قطعا پاسخ منفی است، چراکه طرفهای مقابل حسننیتی در این حوزه ندارند و صرفا مقاصد از پیش ترسیمشده خویش را پیگیری میکنند و بهدنبال ایجاد فضای مساعدی برای حصول یک توافق خوب نیستند.
در این میان نباید هوشمندی دولت سیزدهم در پیشبرد مذاکرات را از نظر دور داشت؛ با وجود اینکه مذاکرهکنندگان کشورمان برای پیشبرد گفتوگوها انعطاف مناسبی نشان دادهاند، اما هرگز از خطوط قرمز ترسیمی عبور نکردند. نکته مهم اینجاست که باید جامعه را در جریان جزئیات مذاکرات و زیادهخواهیهای طرفهای مقابل قرار داد، چراکه اکنون بحث منافعملی و همچنین امنیت ملی مطرح است و نباید اجازه داد افکارعمومی تحتتأثیر فضاسازیهای دشمنان قرار گیرد.
آنها قصد دارند مذاکرهکنندگان ایران را تحتفشار افکارعمومی قرار دهند تا از این مسیر به اهداف خود برسند، اما واقعیت این است که هیچ کشوری حاضر نیست خطوط قرمز منافع و امنیتملی خود را به مذاکره بگذارد. بنابراین باید برای افکارعمومی تشریح کرد که اگر برجام دوباره احیا شود هم قرار نیست اتفاق خاصی روی دهد.
نکته دیگری که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، این است که طرفهای غربی اکنون از سر استیصال به مذاکره روی آوردهاند و در شرایط کنونی بیشاز هر زمان دیگری به انرژی جمهوریاسلامی نیاز دارند. ازسوی دیگر آنها نگران کانون جدید قدرتی هستند که با مشارکت ایران، روسیه و چین درحال شکلگیری و تحتتأثیر قراردادن نظم کنونی جهان است. با توجه به این موضوع، معتقدم ما باید به مسیر خود ادامه دهیم؛ اگرچه مذاکره را قطع نخواهیم کرد، اما عجلهای هم برای توافق نداریم و از خطوط قرمز خود عبور نخواهیم کرد.
روند تحولات جهانی نشان میدهد طی 5ماه آینده، صحنه به ضرر طرفهای غربی تغییر خواهد کرد، چراکه انرژی رگ حیاتی غرب است. بنابراین معتقدم ماههای آینده زمان مناسبتری برای مذاکره با طرفهای غربی است. آنها اکنون بهدنبال این هستند که با حفظ ساختار تحریمها، انرژی ایران را به بازارهای جهانی بازگردانند. با توجه به این موضوع باید افکارعمومی را توجیه کنیم که با اندکی غفلت، هم تحریمها ادامه مییابد و هم اینکه آنها از زیر انجام تعهدات خود فرار میکنند.