سیستان و بلوچستان، مجموعهای از جاذبهها را در خود جای داده است
گنجینه گردشگری ایران
فهان عسگری
همیشه سفر به هندوستان و دیدن دنیای رنگارنگ این کشور و خوردن غذاهای تند و تیزش از آرزوهای اهالی گردشگری بوده. کشوری که لباسهای رنگارنگ مردم سبزه روی و موسیقیهای زیبای محلیاش همیشه جزو جذابیتهای سفر گردشگران است. اشتباه نکنید برنامه این هفته صفحه ایرانگردی، سفر به هندوستان و معرفی جاذبههای گردشگری این کشور نیست، بلکه همه اینها را گفتیم که یادآور شویم اگر دلتان هوای سفر به این کشور را کرد، بار و بنه ببندید و بدون هزینه اضافی در این وانفسای قیمت دلار و خرج و مخارج بالای سفرهای خارجی به هندوستان ایران سفر کنید. حتما میپرسید هندوستان ایران کجاست؟ هندوستان ایران همان سرزمین رستم است. استانی در دور ترین نقطه جنوب شرقی کشور. از استان سیستان و بلوچستان صحبت میکنیم. درست است تاج محل و جیپور و ساحل گوآ، ندارد اما غذاهای خوشمزه محلی، میوههای هندی و رنگارنگی لباسهای محلیاش در کنار موسیقی شاد و زیبای بومی، زیباییهای ساحل رویایی بندر چابهار و روستای ساحلی درک، کلکسیونی از جاذبههای دیدنی را برای گردشگران کنار هم ردیف کرده است. سیستان و بلوچستان جایی است که همهمان بیشتر اسم و آوازه محرومیتهایش را شنیدهایم غافل از این که این استان گنجینه گردشگری ایران است.
هزاران قصه و افسانه
حتما شاهنامه را خواندهاید و با قهرمانان قصههایش همذاتپنداریهایی هم کرده اید. شاهنامهای که نه قصههایش کهنهشدنی است نه قهرمانانش فراموش شدنی. جالب است که هرگاه این قصهها را میشنویم برایمان تازگی دارد و گل از گلمان میشکفد. حالا فکرش را بکنید این قصهها را در سرزمین رستم یعنی زابل بخوانید و بشنوید، آنهم وقتی به دیوارهای آجری و کهنه قلعه رستم دست میسایید و روی زمین خاکی و سفتش پای میزنید. برای رفتن به قلعه رستم باید به 70 کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل بروید. قلعه، هنوز ابهت و اقتدار خویش را با 15 برج دفاعی و نگهبانیاش حفظ کرده است. چشمها را که ببندید و در میانه قلعه نیمه مخروبه بایستید، میتوانید با مرور افسانههای شاهنامه حضور همه قهرمانانش را یک به یک حس کنید.
خاش، نگین سرسبز کویر شرق
خاش به همان اندازه که به خاطر سرسبزی و زیباییاش در دل کویر شهرت دارد، به خاطر زندگی مردمی که بومیهای منطقه به آنها اسپی سر یا همان سپید موها میگویند،هم مشهور است. مردمانی که به اعتقاد بومیهای محلی از نوادگان زال یکی از قهرمانان شاهنامه هستند. آنها که شاهنامه را خوانده اند میدانند سام نریمان یا همان امیر زابل وقتی خبر موسپیدی تنها فرزندش را میشنود چشم روی مهر پدری میبندد و او را دیو میخواند و از خود دور میکند. زال هر چند به جرم سپیدی مویی ناخواسته و به حکم پدر از خانه و کاشانه دور میشود تا زیر سایه سیمرغ بال و پر بگیرد اما این نامهربانیها پایان زندگی او نیست چرا که سالها بعد وقتی نریمان پیر میشود از کرده خود پشیمان و در پی او میگردد و میکوشد ظلم وارده بر پسر را جبران میکند. زال بر میگردد و عاقبت به خیر میشود. مثل همه آدمهای دیگر ازدواج میکند و صاحب اولاد میشود و حالا نشانههای این زندگی را میتوانید امروز و در عصر حاضر در سفر به خاش ببینید جایی که اکثر اهالیاش را همان زالها تشکیل میدهند. مردمانی که نسبشان را به همان زال نسبت میدهند. اهالی این شهر «تنورچه»های خوشمزهای درست میکنند و هم میتوانید پای سفره سرشار از مهربانی شان که برای مهمانها پهن میکنند طعم این کباب برههای خوشمزه را که به صورت درسته پخته میشوند، تجربه کنید. کبابی که به سیخهایی از چوب درخت خرما زده میشود و روی تنورهای ذغالی پخته میشود.
همسایگی شالیزارها و نخلستانها
همه ما وقتی اسم شالیزار و مزارع برنج به گوشمان میرسد ناخودآگاه فکرمان میرود سمت شمالی ترین شهرهای کشور و تصویری از کوهستانهای سرسبز آن منطقه در مقابل نگاهمان پدیدار میشود. اما اشتباه نکنید چرا که صفای شالیزارهای خاش در استان سیستان و بلوچستان چیزی کم از شالیزارهای شمال ندارد. اصلا خیلی منصفانه بخواهیم بگوییم این شالیزارها نه تنها چیزی کم از شالیزارهای شمال ایران ندارند که همسایگیشان با نخلستانهای خرما و سایه سار این نخیلات تصویری از بهشت را مقابل چشم به تصویر میکشد. اهالی بومی و همه کسانی که به این منطقه سفر کردهاند، بیجهت نام این منطقه را بهشت سیستان و بلوچستان نگذاشته اند. نقطهای که در آن هم میتوانید طعم غذاهای تند و خوشمزه را بچشید، هم طعم خوب برنجهای ترو تازه را
تجربه کنید. حتی میتوانید از خرماهای تره وتازه نخیلات بچینید و کنار دیگهای برنج بار بگذارید و خلاصه یک پلو خرمای حسابی نوش جان کنید.
خاش آتشفشان هم دارد
همه زیباییها و خوراکیهای خوشمزه خاش به یک طرف، کوه آتشفشان تفتانش یک طرف. کوه آتشفشان نیمه فعالی که در 35 کیلومتری شمال شرقی شهر خاش است و همواره به قلههای «چهل تن» و «تفتانش» نازیده است. همین فصل بهاری که در میانهاش هستیم بهترین زمان برای صعود به این قلههاست که از دهانه شان دود آتشفشان مرکب از بخار آب، خاک و گاز گوگرد خارج میشود. برف سفید و گوگرد زرد رنگ خارج شده از این قله زیباترین تصویر طبیعت را به رخ میکشد. در راه صعود به این کوه میتوانید هم از چشمه سارهای زیبایی چون چشمه آب معدنی جم چین، امنی و چشمه آب گرم برابک لذت ببرید و هم از پونههای معطر و گیاهان وحشی برای خود سوغات ارزشمندی جمع و جور کنید.
موزه مردم شناسی زابل
زابل را خیلیها سرزمین اساطیر و افسانهها میخوانند. به خاطر همین پیشنهاد میکنیم در ادامه سفر به این شهرستان حتما سری هم به موزه مردم شناسی زابل بزنید موزهای که ساختمانش را انگلیسیها در آغاز قرن 19 میلادی برای اهداف استعماری شان به عنوان کنسولگری انگلیس ساختند و در سال 1368 به عنوان گنجینه موقت و نمایندگی میراث فرهنگی شهرستان زابل معرفی شد. بعدها این ساختمان جایی شد برای آشنایی گردشگران با شیوههای زندگی مردم زابل و این روند موزه شدن کنسولگری سابق انگلیس هنوز ادامه دارد. با حضور در این موزه میتوانید خیلی راحت به 5هزار سال پیش سفر کنید تا با فرهنگ غنی مردم منطقه آشنا شوید. این موزه در خیابان فردوسی زابل
قرار دارد.
شهر سوخته
در مسیر برگشت از قلعه رستم و شنیدن قصههای آن میتوانید راهی «شهر سوخته» شوید. شهری تاریخی و باستانی در همسایگی همین قلعه قدیمی. شهری که وقتی سر از خاک بیرون آورد، از رازهای زیادی برای پژوهشگران تاریخی پرده برداشت. شهری که کارشناسان باستان شناسی معتقدند اولین شهر جهان از لحاظ بافت شهری، جمعیت، برنامه ریزی شهری و... بوده است. تاریخچه این شهر باستانی را که ورق میزنیم، قدمتش به 3200 سال قبل از میلاد مسیح میرسد. هر گوشه این شهر تاریخی برایتان از شگفتیهای بسیار سخن میگوید. برای نمونه میتوان از کشف نخستین چشم مصنوعی جهان اشاره کرد. چشمی که متعلق به یک زن 25 تا 30 ساله بوده و عمرش به 4 هزار و 800 سال پیش برمیگردد، جمجمه این زن هم اکنون در شهر سوخته وجود دارد و میتوانید از آن دیدن کنید. البته این چشم مصنوعی تنها شگفتی کشف شده در این شهر نیست چرا که بررسیهای کارشناسان میگوید حتی اولین جراحی مغز دنیا هم در این شهر انجام شده است. حقیقتی که بعد از کشف جمجمه یک دختر 13 ساله کشف شد. آنهایی که بازی تخته نرد را دوست دارند برای این که به قدمت این بازی پی میبرند میتوانند سری به شهر سوخته بزنند. چرا که از گور باستانی موسوم به شماره 761 در شهر سوخته، کهن ترین تخته نرد جهان همراه با 60 مهره کشف شده است. تخته نردی که خیلی قدیمی تر از تخته نرد کشف شده در گورستان سلطنتی «اور» در بین النهرین است.
پایتخت انیمیشن جهان
خیلیها شهر سوخته در 56 کیلومتری زابل را علاوه بر همه اینهایی که گفتیم، به عنوان پایتخت انیمیشن جهان میشناسند، آن هم به واسطه جامی که نقش یک بز و یک درخت بر رویش حک شده است. باستان شناسان این جام را هم از گوری 5 هزار ساله کشف کردهاند و با نزدیک کردن نقش و نگار رویش توانستند نمونهای از یک تصویر متحرک در قالب فیلمی 20 ثانیهای را بسازند. قصه اهالی شهر سوخته و هنرهایشان به این جام خلاصه نمیشود گواه حرفمان هم ابزار آلات جواهرسازی مردمانی است که بین سالهای 1800 تا 3200 قبل از میلاد در آن میزیسته اند. با وجود همه آنچه که تاکنون درباره این شهر کشف شده است، هنوز این شهر معمایی سربسته است و حتی این که چرا نام شهر سوخته را بر این منطقه گذاشته اند هنوز از رازهای بزرگ و سر بسته است. اما به قول «مهدی مرتضوی» باستان شناس وقتی اولین باستان شناسان کار کاوش در این شهر را شروع کردند با سطح وسیعی از خاکستر روبرو شدند به خاطر همین اولین لقبی که به این شهر دادند «شهر سوخته» بوده است.
در هندوستان اتراق کنید
درست است کل استان سیستان و بلوچستان با همه جذابیتهایش به عنوان هندوستان ایران شهرت گرفته است، اما «زرآباد» در این استان جایی است که به اعتراف همه حتی گردشگران هندی به عنوان هندوستان کوچک مشهور است. اگر نمی دانید کجاست، تامل کنید.
زرآباد در 170 کیلومتری شهرستان کنارک واقع شده، درست در جنوب غرب استان سیستان و بلوچستان. جایی که دسترسیهایش به آبهای آزاد و آب و هوای خوبش باعث شده تا پرندگان زیبایی در آن زندگی کنند. زرآباد را همه با کوههای مریخی و زیبایی که دورتا دورش قرار دارند، میشناسند. جایی که در آن هم میتوانید یک دل سیر انبه بخورید، هم بادام و چیکو، محصولاتی که فقط در هندوستان پیدا میشوند. آب و هوای زرآباد درست همانند آب و هوای هندوستان است. مردمش هم شیوههای زندگی و نوع لباس پوشیدنشان همانند هندیهاست. مردانی با چهرههای شبیه به مردم هندوستان و زنانی با لباسهای رنگ در رنگ و نقش و نگاری به دست و صورت. اگر به این شهر سفر کردید حسابی هوای زبانتان را با غذاهای تند و تیزش داشته باشید و قبل از این که بیمهابا غذاها را به دهان بگذارید آنها را کمی بچشید، چون غذاهای اینجا هم دقیقا شبیه هندوستان است. رنگواره لباسهای زیبای زنان و دستارهای سفید بسته شده به سر مردان برای لحظهای ممکن است شمارا به این اشتباه بیندازد که در یکی از شهرهای هند قدم میزنید. مردمی که هیچ وقت تا به حال دمایی کمتر از 18 درجه سانتیگراد را تجربه نکردهاند. درکنار ادویههای خوشمزه و معطر این منطقه میتوانید با حضور در باغات موز منطقه، کوله بارتان را پر کنید از موزههای ترو تازه و خوشمزه منطقه. باغاتی که نمیتوانید مشابهاش را در ایران پیدا کنید.
شاید ندانید که سیستان و بلوچستان به دلیل داشتن باغات موز متعدد در مناطق جنوبی و برداشت سالانه حدود 113 هزار تن محصول به عنوان قطب تولید موز بالاترین رتبه تولید این میوه را در کشور داراست. موز در تمام مناطق گرمسیری که از رطوبت مطلوبی برخوردار باشند کاشت میشود و بهترین محدوده درجه حرارت هوا برای رسیدن میوه این درخت حدود 32 تا 35 درجه سانتیگراد است. مناطق جنوبی استان سیستان و بلوچستان به سبب همجواری و نزدیکی به دریای عمان از توانمندی و ظرفیت بالایی در زمینه کاشت و برداشت موز برخوردار است. هم اکنون ظرفیتهای تولید موز در این استان به جایی رسید که ارقام با کیفیت موز این استان بخش عمده نیاز بازار داخلی را تامین میکند و حدود چهار هزار و 800 هکتار از زمینهای شهرستانهای چابهار، کنارک، سرباز و نیکشهر به باغات موز اختصاص یافته است.
از موز زرآباد به عنوان یکی از قطبها که بگذریم، زمینهای زیادی از مزارع زرآباد زیر کشت موز، چیکو، گوائا، کُنار، مرکبات، خرما و تمبرهندی قرار دارد.
بروید به درک
در سفر به هندوستان ایران حتی میتوانید رفتن به درک را هم تجربه کنید. بله بروید به درک!چرا که مطمئنیم وقتی به درک رفتید دیگر از شنیدن این جمله که میگویند برو به درک نه تنها ناراحت نمیشوید که حتی آرزوی همیشگیتان هم خواهد شد. شوخی نداریم! باور کنید، درک؛ بهشتی پنهان در دل زرآباد است. روستایی که در آن همسایگی کویر و دریایش تصویری رویاگونه را در نگاه همه گردشگران خلق میکند. مهمترین جاذبه این منطقه ساحل ماسهای بدون سنگ در کنار کوه و جنگل و نخلستان است. غروب سرخ دریا و تماشای آسمان از لابلای برگ نخیلات، همه و همه ساعاتی خوش و باورنکردنی برای گردشگران رقم میزنند. جالب است بدانید که اهالی این روستا در همسایگی دریا از آب شیرین بهره مند هستند و همین مسئله باعث شده تا در حوالی ساحل شاهد رویش انواع درختان گرمسیری باشیم.
رفتن به درک را به همه ورزشکاران و عاشقان گردشگری ورزشی پیشنهاد میکنیم. چرا که ساحل این منطقه جای بسیار مناسبی برای موج سواری، قایق سواری، شنا، غواصی و... است.البته این را هم بگوییم که شنهای کنار ساحل و تپههای ماسهای و رملهای سفید آن مامنی برای آرام کردن دردهای عضلانی و استخوانی است. به خاطر همین است که خیلی از افراد برای تسکین دردهایشان از صبح زود زیر این ماسههای گرم دراز میکشند و اینها تنها بخشی از توانمندیهای درک است که از این پس باید مدام آرزوی رفتن به آن را داشته باشیم.
هیرمند کهن و رنگارنگ
درست است زرآباد را همه به عنوان هندوستان کوچک میشناسند، اما شما با سفر به هیرمند هم میتوانید از بازارهایی مشابه بازارهای هند دیدن کنید. بازار پارچه فروشان هیرمند جایی است که شما از دیدن رنگهای شاد و پارچههای زیبایش به وجد میآیید. پارچههایی که تا پیش از سفر به هیرمند نمونههایش را تن زنان هندی در فیلمها دیده اید. خلیل صیاح یکی از کسبه این بازار میگوید بازار پارچه فروشان هیرمند به بهشت پارچه فروشان مشهور است چرا که زیبایی و تنوع رنگ این پارچهها را در هیچ کجا جز بازار هند نمیتوانید پیدا کنید.
آسباد رنده، قدیمی ترین سازه مکانیکی ایران
بعد از این که از بهشت پارچه فروشان در هیرمند دیدن کردید، نوبتی هم باشد وقت آن است که کوله بارتان را ببندید و خود را برای دیدن جاذبههای باستانی و تاریخی به جا مانده در این منطقه آماده کنید. پیشنهاد ما به شما در این بخش،«آسباد رنده» است. بنایی که با 12 متر ارتفاع، عنوان قدیمی ترین سازه مکانیکی ایران را به خود اختصاص داده است. باید رفت و «آسباد رنده» را از نزدیک دید چرا که تا وقتی به تزئینات روی جداره خارجیاش دست نکشید و ظرافت آنها را به چشم نبینید نمیتوانید این همه زیبایی را درک کنید. باستان شناسان معتقدند قدمت این بنای تاریخی به قرون میانه اسلامی میرسد و همین گواه خوبی بر پیشرفت مهندسی بومی در این نقطه از ایران است. خیلیها معتقدند که با توجه به این پیشینه میتوان هیرمند را به عنوان منطقه ویژه انرژی تبدیل کرد. برای دیدن از «آسباد رنده» که در کیلومتر 20 جاده زابل به دوست محمد قرار دارد، بهتر است خود را به مجاورت روستای شندل برسانید.
این را هم اضافه کنیم که دیدنیهای تاریخی و باستانی هیرمند به همین بنای جالب ختم نمیشود و شما میتوانید در این سفر از «آتشکده کرکو» و «ارگ جلالآباد» هم دیدن کنید. در ضمن میتوانید بعد از مرور تاریخ در این بناهای باستانی، راهی جنگل «نیاتک» شوید جایی که صدای شرشر آبشارهایش در لابه لای پوشش گیاهی انبوهش از درختان «قالبا، طاق و گز» میپیچد و ریتم زندگی رودخانه فصلی آن در میانه جنگل روحتان را شاداب و سرزنده میکند.
چشمههای آبگرم
یکی از ظرفیتهایی که هر ساله جمعیت گردشگر خارجی را روانه هندوستان میکند وجود چشمههای آب گرم در اقصی نقاط این کشور است، ظرفیتی که در استان سیستان و بلوچستان هم به عنوان هندوستان ایران به وفور پیدا میشود. جالب است بدانید تعدد و تمرکز این چشمهها در شهرستان نیکشهر بیش از هر نقطه دیگر استان است.
در استان سیستان و بلوچستان چشمههای آبگرم و معدنی دهستان «چانف» یکی از ظرفیتهای ناشناخته گردشگری کشور است. شهرستان گرمسیری ِ کم نظیری که در دل استان سیستان و بلوچستان قرار دارد و زیبایی حیرتبرانگیز آن همواره مورد توجه گردشگران خارجی بوده است. چشمههای آبگرم این منطقه به خاطر داشتن املاح معدنی به چشمههای شفابخش شهرت داشتهاند و کسب و کار اهالی بومی منطقه در این چشمهها از دیرباز رواج داشته است. یکی از دلایل ماندگاری مردم در روستاهای این منطقه وجود همین چشمههای آبگرم و امید درآمدی است که مردم از آنها دارند. چشمههایی که در 25 کیلومتری مرکز دهستان «چانف» در منطقه «اهوران» از توابع بخش لاشار قرار گرفته است.
گرچه توسعه صنعت گردشگری به نسبت استعدادها و تواناییهای منطقه آن طورکه باید رشد نکرده است. این چشمهها و جذابیتهای گردشگری شان از یک سو و رشد گیاهان دارویی در سایه خروشان آنها از سوی دیگر باعث شده تا هم کسب و کار مردم منطقه از دل طبیعت خوب باشد، هم زندگی برگرفته از طبیعتشان، دلنشین تر شود. مردمی که برای بهره مندی از آب چشمههای آب گرم نیکشهر دل به کوههای این منطقه میزنند محال است از گنجینه گیاهان دارویی این منطقه خود را بینصیب گذارند.
گنجینهای که حالا برای خیلی از مردم بومی شغل ایجاد کرده است. البته قدیمیهای منطقه سالهای سال است گذران زندگیشان از راه خشک کردن همین داروهای گیاهی داشته اند.
تنها شهراقیانوسی ایران
هر چه از زیباییهای هندوستان ایران بگوییم کم است. استانی که در دل خود تنها شهر اقیانوسی کشور را نیز جای داده است. صحبت از چابهار است. شهر بندری چابهار با آب و هوای همیشه بهاری خود همیشه انتخاب اول گردشگران به مناطق جنوبی بوده و هست. چابهاری که زمینش تشنه آب کافی برای سیراب شدن است جاذبههای گردشگری طبیعی زیادی را در دل خود جای داده است. مهمترین و زیباترین این جاذبهها که برای درمان بیماریها از سوی افراد انتخاب میشوند،چشمههای جوشان گِل افشان است. مهمترین گل افشانها در نقطهای نزدیک به کُنارک به نام بندر تَنگ قرار دارد. اهالی بومی منطقه برای درمان دردهای مفصلی خود راهی این کوه میشوند و به داخل چالههای پر از گل
آن میروند.
به چابهار که رفتید حتما در کنار «کوههای مینیاتوری»اش هم عکس یادگاری بگیرید. کوههایی که از دیدنیهای حیرت انگیز چابهارند و به موازات ساحل از منطقه کچو تا نزدیکی خلیج گواتر کشیده شده اند.
گردشگری وحشت را هم تجربه کنید
هندوستان ایران حتی برای آنها که دوست دارند گردشگری وحشت را هم تجربه کنند، جاذبه دارد. «گورستان جن» جایی است که عاشقان این نوع گردشگری میتوانند با سفر به روستای تیس در چابهار پا به وحشتناکترین قبرستان ایران بگذارند و حسابی بترسند. روستای تیس قدمتی ۲۳۰۰ ساله دارد. جایی که در آن اعتقادات و باورهای مردم بلوچ در کنار رازهای سربسته، سکوت ژرفناک طبیعت آن و آثار باستانی بر جای مانده پیوند خورده است. گورستان جن که بلوچها به آن «جن سنط» میگویند یکی از این رازهای سربسته است. در این گورستان قبرها همه روی سطح صخرهای حفر شده اند. از قدیم الایام این گورستان با سنگقبرهای عظیمالجثه مکانی جالب برای ماجراجویانی است که به دنیای ماوراءالطبیعه علاقه دارند. بومیهای منطقه میگویند سنگ قبرهای بزرگ و عجیب در این گورستان حکایت از آن دارد که این گورها محل دفن آدمیزاد نیست و البته این اعتقاد بومیان است و ما در اثبات آن ادعایی نداریم!
طبیعت سبز و تمساح پوزه کوتاه
چابهار همه مدل جاذبه دیدنی برای گردشگرانش دارد اگر بخواهیم در بخش جاذبههای طبیعی این منطقه برای شما نمونههایی را مثال بزنیم حیفمان میآید از «انجیر معابد» برایتان چیزی نگوییم. درختی که برای دیدنش باید راهی نوار ساحلی چابهار شوید. یکی از نکات جالب این درخت، گذشته از شیره سفیدرنگی که در آن جریان دارد، ریشههای نابه جایی است که از انشعابات آن آویزان است.این درخت که از درختان تیره کائوچویی به شمار میرود و دارای تاجی بزرگ است، اغلب عمری بیش از صد ساله دارد و شما میتوانید در روستاهای رمین، تیس، کوپان، ماشی، لیپار و کویان از این درخت بسیار ببینید. درختانی که بیشتر همسایه امامزادگان و مساجد بوده اند چرا که اهالی عادت داشتند بعد از اقامه نماز زیرسایه سارش ساعتی را دردورهمیهای دوستانهشان سپری کنند و از میوههای خوشمزه و نارنجی رنگشان لذت ببرند.
این بخشی از جاذبههای طبیعی و سبز چابهار است اما پیشنهاد بعدی ما برای لذت از این زیباییهای سبز رنگ حضور در جنگلهای حراست. جایی که برای رسیدن به آن باید به ناحیه ساحلی گواتر بروید. درختچههای رونده حرا به گفته کارشناسان کمک کننده به شیرین شدن آب هستند و در واقع به زندگی مردم این منطقه کمک کرده اند. جنگل حرا را میتوانید با قایق سواری طی کنید و از آب و هوای خوب منطقه لذت ببرید.
همه اینها که گفتیم به یک طرف آنچه در رودخانه «باهو کلات» میبینید یه یک طرف. رودخانه باهو کلات از دل روستایی به همین نام هم عبور میکند. فکرش را هم نمیتوانید بکنید. کمی صبر کنید، سفر به هندوستان ایران لازمهاش کمی صبوری است! در 90 کیلومتری شرق چابهار رودخانه باهوکلات است. جایی که در آن «تمساح پوزه کوتاه» یا «گاندو» زندگی میکند. جاذبه دیدن این گونه جانوری آن جاست که بگوییم این خزنده بینظیر و کمیاب باقی مانده نسل دایناسورهاست. ارزش ملی و بینالمللی این تمساح بر کسی پوشیده نیست. جانوری که طولش به چهارمتر هم میرسد.
ناحیه گردشگری تمساح پوزه کوتاه در جنوب سیستان و بلوچستان که در زبان بلوچی «گاندو» نامیده میشود علاوه بر باهوکلات در رودخانه سرباز هم هست و مجموعهای جاذب در حیات وحش ایران به وجود آورده است که علاوه بر همزیستی مسالمت آمیز تمساحها با مردمان این منطقه همه ساله تعداد بسیاری از مسافران را به خود جذب میکند. مردم بومی این حیوان را نماد برکت و آبادانی میدانند و معتقدند که با هجرت و مرگ این حیوان خشکسالی و قحطی بر زندگی آنها سایه میاندازد و لذا بر اساس همین باور تمامی تلاش خود را برای مراقبت و بقای حیات آن به کار میگیرند. برخلاف تصور مردم گاندو حیوانی بسیار خجالتی، محتاط و ترسو است و به سختی میتوان آن را مشاهده کرد و این حیوان باهوش به محض احساس خطر یا حضور مزاحم در آب فرورفته و مخفی میشود.
ادویه و سوزن دوزی؛ سوغات چابهار
در کنار همه زیباییهای طبیعی و بصری هندوستان کوچک ایران، نمیتوان چشم به روی غذاهای خوشمزه این خطه بست. منطقهای که ادویههای تند و تیزش شهرت جهانی دارد. کافیست وارد بازار قدیمی چابهار شوید تا بوی تند ادویههای اصل و مرغوبش برای چند وقتی مهمان شامهتان شود. ادویههایی که طعم غذاهای بومی و محلی سیستان و بلوچستان را ماندگار میکند. غذاهایی مانند بتوماش، شودوده، بتوهواری و ماشینگ و کورک که فقط مخصوص این منطقه وآب و هوای خاصش است. از بازار ادویه که برای خرید سوغاتی از چابهار بگذریم به سوزن دوزیهای زیبای زنان این خطه میرسیم. سوغات رنگارنگ و زیبایی که شما میتوانید با خرید آنها خاطره همیشگی سفر به این خطه را در ذهنتان ماندگار کنید. در سفر به چابهار یک پیشنهاد برای آن دسته از گردشگرانی داریم که از گرمای هوا فراری اند. این افراد میتوانند اواسط مرداد را برای سفر انتخاب کنند چرا که این ایام فصل وزش «بادهای مونسون» است و میتوانند هوایی خنک و بهاری را در کنار ساحل زیبا و پاک بندر چابهار تجربه کنند. با آمدن مونسون آسمان چابهار در تابستان میزبان ابرها میشود و گاه نم باران بر خاک خشک شده این سرزمین را زنده میکند. «مونسون» که میآید زندگی همه مردم چابهار تحت تاثیر آن قرار میگیرد از ماهیگیران گرفته تا هتل داران و صاحبان فروشگاههای منطقه آزاد.
میگو بخرید
میگو یکی از صیدهای اصلی صیادان چابهاری است. از شاه میگوهای این منطقه هر چه بگوییم کم است. بازار ماهی فروشان چابهار هر روز میزبان مشتریان زیادی از گوشه و کنار کشور است. چرا که همه میدانند شاه ماهیهای این جا را هیچ کجا ندارد. اگر به چابهار رفتید حتما سعی کنید یک وعده آبگوشت بومیان این جا را بخورید. مطمئن باشید مزهاش برایتان خاطره انگیز میشود.آبگوشتی که مردم اینجا میخورند با گوشت ماهی درست میشود و برای درست کردنش استخوان را از گوشت آن جدا نمیکنند. چرا که بعد از پخت غذا استخوان ماهی درسته خارج میشود. چابهاریها صبح را با شیرچای آغاز میکنند و در وعدههای غذاییشان ترجیح میدهند کرایی مرغ، کرایی ماهی، بریانی، یراتا و میگو را به اشکال مختلف درست کنند اما «دود پتی» یا همان شیر چای از آن دست خوراکیهایی است که در زندگی چابهاریها جایگاه ویژهای دارد.
عروسی با دهل و سورنا
عروسی مکرانیها و چابهاریها 7 شبانه روز به طول میکشد آنهم با دهل و سورنا. مردم اینجا عادت ندارند غیر از موسیقی سنتی خود، شادیهایشان را با ابزار آلات موسیقی دیگری به گوش دیگران برسانند. نوازنده که در سورنا میدمد غم از روی اهالی منطقه میرود.
سوغات کلپور فراموش نشود
در ادامه سفر به هندوستان ایران میتوانید بخشی از برنامه سفر را به روستاهای این منطقه اختصاص دهید. یکی از روستاهای جذاب ودیدنی استان روستای کلپورگان است. جایی که از قدیمالایام به خاطر سفال و سفالگری مردمش شهره عام و خاص بوده است. برای رفتن به این روستا باید از شهرستان سراوان در 390 کیلومتری جنوب زاهدان راهی شوید. مردم این روستا گرچه در گذشته همه سفالگر بودهاند، اما این روزها اکثرا به کار کشاورزی و کشت خرما و سبزیجات مشغولند. کارگاههای سفالگری که عمر هنرشان به حدود 6 هزار سال قبل برمی گردد و ظاهر زیبا و خاص سفالهایشان هم حکایت از همین قدمت دیرینه دارد. نکته جالب توجه این سفالها این است که فقط بخش حمل خاک آن بر عهده مردان است و پس از آن از ساختن سفال و پختن و نقش و نگار کردن بر آن همگی کار زنان است در واقع این سفال زنانه است و بس ظریف و زیبا. امروزه کارگاههایی تحت نظارت افراد فعال با حضور زنان در گوشه و کنار کلپورگان دایر است. بیشتر سفالهای کلپورگان صادر میشود! پس تا قبل از این که این هنر صنعت زیبا برای همیشه از این منطقه رخت ببندد بهتر است راهی آن شوید و تعدادی از این ظروف گلی و زیبا را به یادگار تهیه کنید.
رمز و راز یک قبرستان باستانی
شاید بد نباشد در انتهای سفر به هندوستان ایران اگر خواستید راه برگشت را از زاهدان انتخاب کنید و در این مسیر حتما از قبرستان هفتاد ملا در این منطقه هم دیدن کنید. البته این قبرستان در زاهدان قرار ندارد، بلکه خارج از زاهدان و در 63 کیلومتری میرجاوه است، درست نزدیک روستای تمین. خیلی راحت میتوانید با ماشین شخصی خود را به این قبرستان برسانید. حتما میپرسید چه چیز این قبرستان جذاب و دیدنی است. آنچه در نگاه نخست این قبرستان قدیمی را جذاب و دیدنی کرده است موقعیت قرار گرفتن آن است. در قسمتی از کوههای روستا تورفتگیهای تصنعی و عجیبی دیده میشود که میگویند به دفن شدگان در این قبرستان ربط دارد! هفتاد ملا قبرستانی با سنگهای متفاوت و عجیب است که همه قبرهای آن سوراخهایی دایره شکل به رنگهای قرمز دارند. قبرهایی که نه رنگ آفتاب را میبینند نه باد و باران گزندی به آنها وارد میکند. اهالی بومی منطقه قصهها و افسانههای زیادی برای گفتن درباره این قبرستان دارند. یکی میگوید در گذشته مردم بومی را بالای کوه دفن میکردند تا در مسیر رودخانه اجساد را آب نبرد، دیگری میگوید اینجا محل دفن موبدان زرتشتی است که بعد از حمله اعراب به این منطقه پناه بردند و... قصهها و افسانهها هر چه باشند چیزی از قدمت این قبرسان کم نمیکند قبرستانی که حدودا 800 سال سن دارد.
دیدنیهای تاریخی و طبیعی و باستانی هندوستان ایران تمامی ندارد. استانی که برای رفتن به آن و گشت وگذار در میان جاذبههای دیدنیاش باید دست کم یک هفتهای وقت بگذارید تا بتوانید حداقل مهمترین جاذبههایش را ازنزدیک ببینید. این سفر از آن سفرهایی است که قدیمیها میگویند رفتنش با خودتان است و برگشتتان با خدا چون محال است به آسانی دل از زیباییها و جاذبههای دیدنیاش بکنید. پس تا خیلی هوا گرم نشده زودتر بار و بنه ببندید و راهی هندوستان ایران شوید.