تقویم / شهادت/ مردی که بهشتی شد
روزهای اول سال تحصیلی1330 است. بچهها سر کلاس نشستهاند و منتظرند تا معلم انگلیسیشان بیاید. در باز میشود و یک روحانی جوان عمامهمشکی وارد کلاس میشود. بچهها متعجب همدیگر را نگاه میکنند. یکی که از بقیه شجاعتر است، میگوید: آقا، ما انگلیسی داریم.» و آن جوان عمامهمشکی سرش را تکان میدهد که «من هم معلم انگلیسی شما هستم.»
«سیدمحمدحسین بهشتی» همان جوان عمامهمشکی آن روزها کارهایی میکرد که برای خیلی از آدمهای حوزه علمیه عجیب بود. دیپلم ادبیاش را گرفته بود و در امتحان ورودی دانشگاه معقول و منقول (همان دانشگاه الهیات) دانشگاه تهران شرکت کرده و شده بود دانشجوی آنجا. زبان انگلیسیاش را هم کامل کرده بود و غیر از روزهایی که برای کلاسهای دانشگاهش میرفت تهران، باقی روزها را در دبیرستانهای قم، زبان انگلیسی درس میداد. همزمان با همه اینها، تحصیلاتش را هم در حوزه علمیه قم ادامه میداد. بعد هم رفت دنبال فلسفه و شد شاگرد درس فلسفه علامه طباطبایی.
شاید مهمترین کاری که سیدمحمدحسین بهشتی برای انقلاب انجام داد، همین درس خواندنها و تلاشهای زیادش بود. او بعد از پیروزی انقلاب، شد مسئول تدوین قانون اساسی و خیلی زود کار تدوین را به پایان رساند؛ قانون اساسیای که از نظر کیفیت و زمان تدوین، بینظیر بود.
هفتم تیر1360، بهشتی در ساختمان حزب جمهوری در سرچشمه سخنرانی داشت. آن شب بحث درباره انتخابات جدید و شرایط کشور بعد از فرار بنیصدر بود. بهشتی عادت داشت وسط صحبت مثل معلمها، بحث را قطع و سؤال کند. آن موقع همین کار را کرد. نگاهی به اطراف کرد و گفت: «بوی بهشت میآید، نه؟» به دقیقه هم نکشید که بمب منفجر شد و بهشتی و 72نفر از یارانش شهید شدند.