پروژه فارابی دنیای اسلام است
دکتر قاسم پورحسن، مؤلف کتاب «خوانشی نو از فلسفه فارابی» طی مصاحبهای در سال ۱۳۹۷ درخصوص پروژه فارابی و کارکرد او در دنیای امروز بیان داشت: فارابی، «عقلانیت اسلامی» را شروع کرد و ابنسینا آن را بسط داد. این دو فیلسوف صرفا دغدغههای انتزاعی نداشتند بلکه دغدغه آنها ظهور دادن تمدن اسلامی بود. تمدن اسلامی بر بنیانهای عقلانیت فلسفی مستقر است و با فارابی شروع میشود و این طرح با ابنسینا، بسط مییابد لذا برای ما که دغدغه آینده ایران را داریم، مهمترین عنصر (برخلاف دیدگاه مورخان یا متفکرانی همانند الجابری) نه سنت عربی یا نژادی یا قومی بلکه «سنت فلسفی» است. اگر آینده ایران میتواند مبنایی برای صلح جهانی، برای صلح در حوزه اسلامی یا برای ظهور دادن تمدن باشد، باید با خوانش مجدد «سنت فلسفی» این کار را انجام داد. بنابراین من در کتاب «خوانشی نو از فلسفه فارابی» این اقدام را شروع میکنم و به این پرسش پاسخ میدهم که چرا فارابی اهمیت دارد؟ چرا فارابی فیلسوف انتزاعی نیست؟ چرا طرح فارابی اتوپیای صرف نیست؟ چرا فارابی ناخرسند از وضعیت جامعه اسلامی است و از شرق تمدن اسلامی حرکت کرده و از خراسان بزرگ به غربیترین نقطه آمده است (چه مصر رفته باشد و نرفته باشد)؟ پس پروژه فارابی دنیای اسلام است. طبیعی است وقتی پرسش او دنیای اسلام است طرح فلسفی او متفاوت از سنت یونانی باشد. این نکته اول بود که من در جایجای این بحث اعم از مقدمه و بابهای دیگر نشان دادم.