• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
پنج شنبه 2 تیر 1401
کد مطلب : 164109
+
-

چگونه از کارمندی و خویش‌فرمایی به سرمایه‌گذاری و ایجاد کسب‌وکار برویم

در چهارراه ثروت‌سازی

در چهارراه ثروت‌سازی

شاید بپرسید که در این وضعیت اقتصادی، چه‌کسی به فکر کسب ثروت است که حالا چنین چیزهایی هم باید نوشته شود؟ درست مثل این است که بگوییم چون الان حال روحی‌مان خوب نیست، پس ورزش نباید بکنیم و مسواک هم نباید بزنیم و ایضاً غذا هم نباید بخوریم و.... به‌نظرتان چنین چیزهایی درست است؟ کسب ثروت هم، عادتی است درست مثل همه اینها؛ اساسا به همین دلیل است که می‌توان به آن امیدوار بود. به همین دلیل در هر وضعیتی باید دنبال شود؛ درست مثل راه‌رفتن، نفس‌کشیدن و غذا‌خوردن. اگر قرار باشد همیشه منتظر بهترین شرایط بنشینیم، احتمالا هیچ وقت هم دست به‌کار نخواهیم شد. با همین رویکرد، نکته‌هایی از رابرت کیوساکی، از بزرگ‌ترین آموزگاران کسب استقلال مالی در دنیا درباره چهارراه ثروت‌سازی و راز و رمزهای استقلال مالی با شما در میان بگذاریم؛ امیدواریم که حسابی به دردتان بخورد.

1-مهم‌ترین نکته‌ای که کیوساکی مطرح می‌کند نسبت آزادی و استقلال مالی است. اول اینکه باید بدانید استقلال مالی یعنی چه. تعریفش چنین است: اگر همین امروز دست از کار بکشید، چند صباح دیگر می‌توانید با همین کیفیتی که الان زندگی می‌کنید، به زندگی‌تان ادامه بدهید؟ هرقدر که این زمان طولانی‌تر باشد، نمره استقلال مالی شما بالاتر خواهد بود. تعریف دیگر استقلال مالی هم چنین است که آیا دارید زمان را در عوض پول پرداخت می‌کنید؟ در این صورت زندگی کارمندی و غیرمستقلانه از نظر مالی دارید. پس اگر خلاف این عمل کنید، یعنی در حال حرکت به سمت و سوی استقلال مالی هستید.

2-اما نسبت استقلال مالی با آزادی چیست؟ خیلی ساده است؛ شما زمان‌تان را تحت مدیریت خودتان دارید و طوری که دوست دارید مدیریتش می‌کنید. اما وقتی که استقلال مالی نداشته باشید، ناچارید که زمان‌تان را هر طوری که کار ثابت‌تان تعریف می‌کند، درنظر بگیرید. در این صورت احساس در قفس‌ماندگی دارید. از سوی دیگر استقلال مالی کمک می‌کند تا تجربه‌های زیادی را عملی کنید؛ تجربه‌هایی که بدون داشتن ثروت و استقلال مالی شدنی نبود. این اگر اسمش آزادی نیست، پس چیست؟ همین‌ها باعث می‌شوند تا استقلال مالی و کسب ثروت به این منظور، جزو خوشی‌های پایان‌ناپذیر زندگی ما تلقی شود.

3 -اما چهارراه پولسازی چیست؟ طبیعی است که هر کدام از ما برای پول درآوردن، راهی را انتخاب می‌کنیم. این راه‌ها از این چهار خانه فراتر نمی‌رود: کارمندی، خویش‌فرمایی، مالکیت کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری. تقریبا همه‌شان هم مشخص است که چیست. کارمندی که تعریف مشخصی دارد. خویش‌فرمایی مثل وکلا و پزشکان و تعمیرکاران و.... مالکیت کسب‌وکار هم شامل کارخانه‌دارها و کارآفرین‌ها و... سرمایه‌گذارها هم کسانی هستند که با سرمایه و پول‌شان و صرف آنها در جاهای سودده به سود بیشتر می‌رسند. در نهایت هر کدام از این راه‌ها، مسیری که باید طی شود و نتیجه نهایی را مشخص می‌کند.

4-این چهارراه پولسازی، 2 قسمت چپ و راست دارد. در قسمت چپ، کارمندها و خویش‌فرماها هستند. در قسمت راست، مالکان کسب‌وکار و سرمایه‌گذارها. خب، شما الان دقیقا در کجا هستید؟ درست حدس زدید؛ بیشتر ما در بخش سمت چپ هستیم؛ یا برای دیگران کار می‌کنیم یا در نهایت خیلی به‌خودمان لطف کرده باشیم، خویش‌فرما هستیم و با تخصصی که کسب کرده‌ایم داریم روزگار می‌گذرانیم. اما نکته این‌جاست وقتی که زمان به کارمان اختصاص ندهیم، خبری از درآمد هم نخواهد بود. این، نکته تلخ ماجراست. همین نکته تلخ است که زندگی‌های زیادی را به انحطاط کشانده و خیلی‌ها تا دم مرگ نیز باید به سختی کار کنند.

5-خب، یعنی کارمند یا خویش‌فرما از استقلال مالی دور است؟ نه، بخشی از کارمندان و خویش‌فرماها، از درآمدهای خوبی برخوردارند و این درآمدها را کامل خرج نمی‌کنند و بخشی از آن را برای آینده‌شان سرمایه‌گذاری می‌کنند. پس ماندن در این دو خانه است که امری منفی در حوزه استقلال مالی محسوب می‌شود؛ نه اینکه الزاما کار‌کردن در این دو خانه منفی باشد. ولی نکته این‌جاست که خانه‌های سمت راست، یعنی مالکیت کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری، باعث می‌شود تا از میان‌بر به استقلال مالی برسید و بتوانید وضعیت خودتان را بهبود ببخشید. اینها، همان نکته‌هایی است که باید دقت داشته باشید با هم خلط نشود.

6-برای حرکت از سمت چپ این چهار خانه به سمت راست، شما نیازمند به دانش هوش مالی هستید. در واقع شما وقتی که در خانه کارمندی و خویش‌فرمایی هستید، صرفا برای موفقیت بیشتر و سخت‌تر کار می‌کنید. البته ما مخالف سختکوشی نیستیم، اما بهتر آن است که این سختکوشی در مسیر هوشمندی باشد. هرقدر که در مسیر کارمندی و خویش‌فرمایی سخت‌تر کار می‌کنید، اساسا به این وضعیت بیشتر عادت می‌کنید و دیگر زمانی می‌رسد که میل ندارید تا وضعیت را تغییر دهید. به قول معروف، سیمان این اتفاق در شما محکم بسته شده و دیگر تغییر حالت آن کار سختی می‌شود.

7-کیوساکی در کتاب چهارراه پولسازی خود، داستان جالبی از تعهدی که با همسرش داشت صحبت می‌کند. آنها تصمیم گرفته بودند که به استقلال مالی برسند، به همین دلیل از کار کارمندی و خویش‌فرمایی دوری کردند. حتی کار به بی‌خانمان‌شدن آنها هم کشید، ولی دست از هدف‌شان نکشیدند. شما آیا چنین اشتیاقی دارید؟ نه مدرک دانشگاهی و نه سرمایه و پول، برای استقلال مالی به قول کیوساکی، فقط باید مسلح به این باشید: «این مسئله نیازمند عزم راسخ، اشتیاق به یادگیری سریع، قابلیت استفاده از سرمایه‌های خدادادی و دانستن این مطلب است که کدام یک از ربع‌های چهارراه پولسازی‌ می‌تواند برای ما ایجاد درآمد کند.

8
-خب، مرحله بعدی آن است که ببینید چقدر نقدینگی وارد زندگی شما می‌شود و از کدام خانه. بله، غالبا از خانه کارمندی یا از خانه خویش‌فرمایی. چقدر از خانه مالکیت کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری می‌آید؟ غالبا هیچ یا خیلی کم. اما چرا؟ زمانی خیلی‌ها راهی بورس شدند، زمانی خیلی‌ها راهی بازار سکه و ارز و.... اینها فکری بود که به ذهن خیلی‌ها خطور کرد؛ به‌خاطر همین فکر خوبی نبود. ابتدا باید میزان پولی که از این خانه‌ها می‌آید شناسایی شده و بعد از آن مشخص کنید چه کارهایی باید بکنید تا جریان نقدینگی از دو‌خانه سمت راست جاری شود؛ ولو شروعش کم باشد.

9-کیوساکی مثال جالبی می‌زند. می‌گوید فرض کنید شما پزشک هستید. در این صورت چهار‌راه پیش‌روی شماست. یا بروید و در کلینیک و بیمارستان و درمانگاهی استخدام شده و کار کنید. یا برای خودتان مطب بزنید. یا اینکه به سمت راست رفته و کسب‌وکاری با موضوع پزشکی و سلامت ایجاد کنید؛ مثلا درمانگاه و کلینیک بزنید. یا اینکه با پولی که به‌دست می‌آورید، در بازار بورس و سرمایه و ملک و... سرمایه‌گذاری کنید تا پول برای‌تان پول بیاورد. مهم نیست کجا هستید؛ مهم این است که چطور پول به سمت زندگی شما می‌آید. حتی خود پول هم مهم نیست؛ نحوه به‌دست‌آوردن آن که در کدام یک از این مربع‌هاست، اهمیت دارد.

10-دقت داشته باشید که 70درصد افرادی که در دو خانه سمت راست چهارراه کسب ثروت هستند، از مسیر سرمایه‌گذاری و مالکیت، کسب‌وکار به‌دست می‌آید. این در حالی است که در افراد عادی این رقم 20درصد و کمتر است؛ یعنی 80درصد درآمدشان از مسیر کارمندی و خویش‌فرمایی است. همیشه به این سؤال فکر کنید که چه کار می‌توانید کنید تا پول و دیگران، به سختی برای شما کار کنند؟ باید اصول مدیریت و کارآفرینی یاد بگیرید؟ باید شهامت و ریسک‌پذیری‌تان را افزایش بدهید؟ باید دانش سرمایه‌گذاری را یاد بگیرید؟ باید بازار سرمایه را بیشتر بشناسید؟ باید از ملک چیزهای بیشتری بدانید؟ باید.... معطل چه هستید؟ بروید و همه اینها را یاد بگیرید.

این خبر را به اشتراک بگذارید