اینجا اما جای دیگر
شهنام صفاجو
آلزایمر، بیماری مزمنی است که 116سال پیش توسط دکتر آلویس آلزایمر روانپزشک آلمانی کشف شد؛ یک بیماری سخت پیشرونده که باعث از بین رفتن تدریجی نورونها در بخشهایی از مغز انسان میشود که تواناییهای خاصی مثل حافظه، تکلم، استدلال و توجه را مدیریت میکنند. به این ترتیب استقلال فرد بیمار کاهش یافته و با ایجاد مشکلات رفتاری و جسمانی، خانواده وی هم درگیر مستقیم این بیماری مرموز میشود.
ازجمله علل شناساییشده بیماری آلزایمر که در وبسایت فرانسوی آلزایمر www.francealzheimer.org درج شده، میتوان به سبک زندگی کمتحرک، بیماریهای قلبی- عروقی و تنهایی اشاره کرد و برخلاف نظریه عمومی، مطالعات نشان داده که در 99درصد موارد این بیماری ارثی نیست و آن یک درصد افرادی که وارث این ژن معیوب هستند نیز در سنین پایینتر از 65سال درگیر آلزایمر موروثی میشوند.
میانسالی مهمترین دوره زندگی هر فرد در مسیر جلوگیری از ابتلای تدریجی به آلزایمر است؛ بیماری کم و بیش ناشناختهای که مثل سایه در کمین انسان بوده و وقتی خود را نشان میدهد، شانسی برای بازگشت به زندگی نرمال وجود نخواهد داشت. سن ابتلا به زوال عقل هم متأسفانه رو به کاهش است و بهنظر تنها خود شخص میتواند مانع از بروز این مصیبت شود. ضمن اینکه فراگیری آنچه تاکنون افراد با آن همراه و ملازم نبودهاند (مثلا یادگیری زبان آلمانی) میتواند مانع از پیشرفت سریع بیماری شود.
آلزایمر در دنیای هنر مفهومی هم به شکلی جدی نقشآفرین بوده و برخی هنرمندان روی بوم نقاشی و یا صحنه اجرا و پرده سینما به آن پرداختهاند. ازجمله تابلوی «اینجا اما جای دیگر»
(ici mais ailleurs) «فابین روکرین» نقاش فرانسوی ساکن مونترال که نشان از آرامش و حرکت و سکوت و فریاد دارد؛ نیاز به ایستادگی و پرواز به جایی که باید رفت. رنگهای غالب این تابلو به سردی آبی و خاکستری بروز میکنند، اما نور زردرنگ پسزمینه آن، دریچه امید به ادامه راه در مسیری دیگر را نشان میدهد.
تابلوی قطعات Les Oeuvres «ژوزه سنآمان» هنرمند اهل کبک کانادا هم به زبان سیال و گاه سوررئالیستی، بین زمزمهها و فریادها در نوسان است که نشان از مهارت طراحی در اوج حساسیت موضوع دارد.