العجایب!
چگونه به هر قیمتی، یک مسابقه تدارکاتی داشته باشیم؟ تیم ملی امشب در اولین بازی دوستانهاش به مصاف الجزایر میرود که ستارههایش را در اختیار ندارد
سرانجام از نخستین حریف تدارکاتی تیم ملی در مسیر آمادهسازی برای جامجهانی رونمایی شد، اما هر چقدر جزئیات بیشتری را در مورد این مسابقه مرور میکنیم، بیشتر به این نتیجه میرسیم که تیم ملی یکی از عجیبترین دورههای تاریخاش را سپری میکند. بعد از مدت زیادی بلاتکلیفی و انتظار برای نخستین مسابقه دوستانه، حالا تیم ملی در حالی روبهروی الجزایر قرار میگیرد که شرایط برگزاری این مسابقه، اصلا شبیه نبردهای معمولی فوتبال نیست. چرا روبهروی الجزایر، با یک مسابقه عادی فوتبال روبهرو نیستیم؟ اول اینکه ساعت بازی تنها در فاصله یک روز با انجام آن قطعی شده است. دوم اینکه در صفحه رسمی فدراسیون فوتبال الجزایر یا صفحه ویکیپدیای تیم ملی این کشور، هیچ نشانی از این مسابقه وجود ندارد. ماجرا زمانی عجیبتر میشود که بدانیم حتی در تقویم تیم ملی ایران در سایت رسمی فیفا، بازی با انگلیس «نخستین» بازی است و نشانی از این نبرد تدارکاتی دیده نمیشود. اگر ماجرا تا همینجا به اندازه کافی شوکهکننده بهنظر نمیرسد، کافی است بدانیم که نرمافزارهای پوشش اینترنتی نتایج فوتبال که معمولا حتی زمان دیدار گمنامترین تیمهای دنیای فوتبال را منتشر میکنند، کوچکترین اطلاعاتی از این مسابقه منتشر نکردهاند. همه این جزئیات در کنار هم، نشان میدهند که این بازی شباهتی به نبردهای دوستانه معمول در دنیای فوتبال ندارد. تیم ملی در حالی برای انجام یک مسابقه، تا این حد زجر میکشد و به هر شرایطی تن میدهد که رقبای همگروهاش در جامجهانی در این فیفادی روی هم «13 بازی» در برنامه گنجاندهاند. رقابت با چنین تیمهایی برای ایران، یک رقابت نابرابر است و مسئولیت اصلی نابرابرشدن آن نیز، با فدراسیونی است که ظاهرا حتی برای بدیهیترین نیازهای تیم ملی قبل از شرکت در مهمترین تورنمنت دنیای فوتبال، برنامهای ندارد.
درست در روزهایی که کره و ژاپن فهرست ستارههای پرشمار رقبای تدارکاتیشان را مرور میکنند، فوتبال ایران باید با فهرست غایبان پرشمار تیمی مثل الجزایر قبل از نبرد دوستانه روبهرو شود. بسیاری از ستارههای کلیدی این تیم روبهروی ایران به میدان نمیروند. ریاض محرز که در ترکیب منسیتی فاتح لیگ برتر شده و مهمترین بازیکن حال حاضر الجزایر است، بخشی از ترکیب این مسابقه نخواهد بود. اسلام سلیمانی نیز که بهعنوان یکی دیگر از مهمترین ستارههای این سالهای الجزایر در اسپورتینگ پرتغال توپ میزند، فعلا به استراحت میپردازد و روبهروی ایران به میدان نمیرود. هشام بوداوی، سفیان بندیکه و رایس امبولهی نیز دیگر مهرههای مهمی هستند که روبهروی تیم ملی ایران در زمین دیده نمیشوند. در حقیقت بهنظر میرسد که تیم اسکوچیچ روبهروی تیمی نصفه و نیمه از الجزایر به زمین میرود. این مسابقه هم بیشتر از آنکه یک محک جدی برای تیم ملی ایران باشد، محکی برای مهرههای جوان الجزایر است که تجربه چندانی در تیم ملی ندارند. در واقع ایران بعد از مدتها انتظار، در مسابقهای ظاهر خواهد شد که بیشتر برای حریفاش مفید بهنظر میرسد!
همانند دوره قبلی، الجزایر به جامجهانی2022 نیز صعود نکرده است. بدون تردید اگر آنها راهی جامجهانی شده بودند، حالا یک برنامه تدارکاتی از پیش تعیینشده داشتند و بعید بود در یک نبرد ناگهانی روبهروی تیم ملی ایران قرار بگیرند. الجزایر در جامجهانی2014 نمایشهای خوبی داشت اما بعد از چهارمین صعود به رقابتهای جامجهانی، دیگر نتوانست خودش را در روسیه و قطر به این جام برساند. آخرین موفقیت بزرگ برای این تیم هم در سال2019 با دومین قهرمانی در جامملتهای آفریقا بهدست آمد. این تیم البته در سال2021 قهرمان عربکاپ هم شد اما بسیاری از تیمها با ترکیب اصلیشان در آن جام شرکت نکرده بودند. آنها صاحب یک نسل طلایی هستند که به آخرین سالهای دوران فوتبالشان نزدیک شدهاند. ستارههای این نسل طلایی البته روبهروی ایران در زمین مسابقه حضور نخواهند داشت. سفید و سبزها در رده چهلوچهارم رنکینگ فیفا هستند و در حقیقت 23پله پایینتر از تیم ملی ایران دیده میشوند. به هر حال تیمی که امروز روبهروی ایران قرار میگیرد، تنها سایهای از تیم ملی الجزایر است. این در حالی است که مدیران فدراسیون مدعی رویارویی با تیم اصلی این کشور هستند. ظاهرا طرف مقابل هم روی ناآشنایی فدراسیوننشینان نسبت به مهرههای ثابت تیمشان حساب باز کردهاند. تیمی که امروز در مقابل تیم ملی میایستد، هرگز نمیتواند این تیم را در معرض یک محک بزرگ و کلیدی قرار بدهد. ظاهرا قرار است همچنان نکات مبهم زیادی در مورد این تیم برای اعضای کادر فنی وجود داشته باشد. ناشناختهبودن البته تا حدی برای هر تیمی مفید بهنظر میرسد اما نه آنقدر که حتی خود سرمربی هم دیگر شناختی روی تیماش نداشته باشد.
برگزاری بازی دوستانه بدون یک برنامه مدون و درازمدت، معمولا چنین نتایج فاجعهباری به همراه دارد. پسران تیم ملی مدتها مشغول دریبلزدن موانع تمرینی بودهاند و با دیوارهای دفاعی پلاستیکی روبهرو شدهاند تا بالاخره روبهروی حریفی قرار بگیرند که احتمالا حتی به اندازه یک مسابقه تمرینی درون اردویی، به بازیکنان تیم فشار نخواهد آورد. این فرصت که از دست رفت اما کاش مدیران ارشد فوتبال ایران از همین حالا به فیفادی بعدی فکر کنند. آنها فعلا همهچیز را به بازگشت سرمربی تیم ملی به ایران ربط دادهاند و زمان همچنان به سرعت در حال سپریشدن است. بیشتر تیمهای حاضر در جامجهانی حداقل 4بازی را در این فیفادی طولانی در برنامه قرار دادهاند و سهم تیم ملی تنها یک مسابقه با ترکیبی نصفه و نیمه از الجزایر بوده است. اگر فیفادی بعدی در تقویم نیز به همین سادگی از دست برود، تیم ملی فاصله چندانی با زنگ تفریحشدن در جامجهانی نخواهد داشت. کنایهآمیز است که صعود زودهنگام تیم ملی به جامجهانی قرار بود نمایش اقتدار فوتبال ایران باشد اما عملا به ویترینی برای نمایش ضعفهای بزرگ ادارهکنندگان فوتبال در ایران بدل شده است.