عقلانیت ؛ بستر کنشگری انقلابی
آنچه به کنشگری انقلابی اعتبار میدهد حفظ عقلانیت در راستای دستاوردهای انقلاب است
صفیه رضایی، روزنامهنگار
از ویژگی کلی انقلابها در جهان میتوان به دگرگونی ساختاری و نیز تغییر سبک رفتاری انقلابیون همگام با خطمشی انقلاب نام برد. در میان انقلابهای ارزشمدار نیز این نحوه دگرگونی همراه با تعالی ساختاری و حفظ آرمانها و ارزشهای اصلی انقلاب در رفتار و کردار انقلابیون مورد تأکید است. در واقع انقلاب از لحظهای که حادث میشود تا مرحلهای که به شکلگیری نظام سیاسی و ساختارهای جدید میرسد و حتی زمانهای آتی دیگر، حفظ ارزشها و آرمانها باید مدنظر باشد. حالا اگر نسبت به ارزشهای انقلاب و الگوی راستین آن کمتوجهی شود، روند تحرک و توسعه نیز با چالش روبهرو خواهد شد. در واقع موتور محرکه تعالی و توسعه در هر انقلابی حفظ دستاوردها و غایتاندیشی به ارزشها و آرمانهاست. در واقع انقلابیون باید انقلابی بمانند و نسلهای آتی را انقلابی بخواهند و تربیت کنند تا هر آنچه بهعنوان دستاوردها، آرمانها و نتایج حصول شده است، پابرجا بماند. بنابراین میتوان گفت حدوث انقلاب گاه آسانتر از توالی آن است؛ بهویژه در انقلابهایی که بستر آن ارزشهای متعالی است. نکات گفتهشده بهانهای بود برای اشاره به بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب درباره موضوع انقلابیبودن و انقلابیماندن؛ ایشان فرمودهاند: «بعضی افراد در سالهای اول انقلاب بسیار پرشور و حرارت و به تعبیری سوپرانقلابی بودند اما استقامت و طاقت ماندن در این راه را نداشتند و نتوانستند در مسیر بمانند؛ بنابراین مشکلتر از انقلابیبودن، انقلابیماندن است.» سخنان رهبر حکیم انقلاب شاید این سؤال را در ذهن ایجاد کند که چرا انقلابیماندن مشکلتر است و چرا ممکن است عدهای انقلابی نمانند یا استقامت نداشته باشند؟ برای پاسخ به آنچه مطرح شد باید ابتدا بدانیم که شاخصههای انقلابیماندن چیست و چه کسانی میتوانند انقلابی بمانند؟ بهعبارتی انقلابیگری چطور میتواند در سیرت و صورت تداوم داشته باشد؟ قبل از هر چیز باید دانست که انقلابکردن و انقلابیگری در ابتدا با شور و هیجان همراه است اما اگر تداوم روند انقلابیگری و در ادامه انقلابیماندن باید با نوعی از عقلانیت همراه باشد در راستای حفظ منافع ملی تعریف میشود. در واقع انقلابیماندن میتواند در الگویی از مسیر راستین شامل ایثارگری، ازخودگذشتگی، اقدام بموقع، جلوگیری از نفوذ دشمن، تلاش برای حفظ اصول بازدارندگی و مردمیماندن و مردمگرایی باشد. رهبر معظم انقلاب بر چند اصل سادهزیستی و اسیر تجملات و اعیاننشینینشدن نیز در بیانات خود تأکید داشتند. بنابراین میتوان اینگونه گفت که آنچه میتواند انقلابیماندن را تضمین کند، عمل به آرمانهای واقعی انقلاب است. ضمن آنکه باید الگوهای انقلابیگری در مسیر تداوم، تولید و بازتولید شود. در واقع ما نیازمند الگوسازی اجتماعی در مسیر انقلابیگری هستیم. علی خضریان، نماینده مجلس معتقد است که رهنمودهای رهبر معظم انقلاب چشماندازی بهسوی آینده را پیش روی همه نیروهای انقلاب میگشاید که تنها محدود به زمان اکنون نمیشود و امکان خوانش مجدد در سالهای آینده را دارد.
لازم به یادآوری است که رهبر معظم انقلاب در سال1395 نیز، 5شاخصه انقلابیگری، انقلابیبودن و انقلابیماندن را در پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب، هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها، پایبندی به استقلال کشور، حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدمتبعیت از آن و تقوای سیاسی و دینی بیان کردند.
آنهایی که انقلابی نمیمانند
باید توجه داشت که آنهایی که انقلابی نمیمانند، معمولا صبر و تحمل ندارند یا در گامهای خود راستین نیستند. نمونههای آنهایی که پشت به انقلابیگری کردند و نهتنها انقلابی نماندند که همصدا با دشمن شدند، کم نیست؛ همانهایی که همین الان نیز از تریبون دشمن علیه انقلاب اسلامی عمل میکنند و با دست به دامان شدن به غرب، ضعف و دلالت خود را نشان دادند. نمونه روشن آن را در ماجرای فتنه88 شاهد بودیم که چگونه عدهای با دروغ میخواستند ارزشهای انقلاب را از بین ببرند یا در زمان دولت اصلاحات که چگونه عدهای پشت به ارزشها و تفکر امام خمینی(ره) کردند و گفتمان اصلاحطلبی خود را جایگزین ارزشهای واقعی انقلاب و رهبر کبیر انقلاب میدانستند؛ در واقع آنها نهتنها نمیتوانستند انقلابی بمانند که شایستگی انقلابیگری را نیز نداشتند. بهعبارتی، انقلابیماندن نوعی شایستگی میخواهد که باید درخور گفتمان اصیل انقلاب باشد. در کنار این شایستگی باید نوعی عقلانیت و رویکرد آیندهاندیشانه نیز وجود داشته باشد.
عقلانیت، محور انقلابیماندن
در نگاه رهبر معظم انقلاب همواره بر تعابیری مانند انقلابیگری واقعی، انقلابیون مثبت، انقلابیبودن، انقلابیماندن و ضرورت مدیریت و عمل انقلابی تأکید شده است. رهبر معظم انقلاب فرمودهاند: «انقلاب اسلامی عظیم ما ناشی از یک عقلانیت بود. اینطور نبود که مردم بدون حساب و کتاب به خیابان بیایند و بتوانند یک رژیم آنچنانی را ساقط کنند...» با توجه به بیانات ایشان مضامینی همچون دینمحوری، باهمبودگی، عدالتخواهی، استکبارستیزی و مردمسالاری دینی را میتوان در کلام ایشان در ارتباط با عقلانیت انقلابی مشاهده کرد، به این معنی که ایشان دینمحوری و اسلامیت را یکی از اجزای پایه عقلانیت میدانند. بهعبارتی، ایشان بر عقلانیت دینی تأکید دارند، همچنین ضرورت توجه به عقلانیت، معنویت و عدالت در کلام ایشان قابل تامل است. به اعتقاد رهبر معظم انقلاب، عدالت با عقلانیت و معنویت در پیوند است. در این راستا عقلانیتی که عصاره انقلابیماندن است، در تناسب با الگوی عدالتمحوری و معنویتگرایی همراه است. به راستی اگر معنویت، عدالتمحوری و مردمیبودن را از یک انقلابی بگیرند، چه تضمینی برای انقلابیماندن آن در آینده است؟ در مقابل اگر معنویت، عدالتمحوری و مردمگرایی از کردارها گرفته شود آنچه جای آن را میگیرد، ریا، خودخواهی، تجملگرایی و با مردم نبودن است که در نقطه مقابل انقلابیماندن است. بنابراین آنچه به کنشگری انقلابی اعتبار میدهد حفظ این عقلانیت در راستای آرمانها و ارزشهای انقلاب است.