• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
سه شنبه 20 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160146
+
-

آمیزه‌ای از احساس و نیکوکاری زنانه در ادوار تاریخی

نگاهی به نقش بانوان مسلمان ایرانی در گسترش فرهنگ وقف

گزارش
آمیزه‌ای از احساس و نیکوکاری زنانه در ادوار تاریخی

انوشه میرمرعشی، روزنامه‌نگار

 وقف در اسلام، یکی از اقدامات تحسین شده‌ای است که منافع فراوانی برای عموم مردم و جامعه اسلامی به‌دنبال دارد. از قرون اولیه اسلام، مسلمانان زیادی برای برآوردن نیازهای مردم، اموال و املاک خود را وقف می‌کرده‌اند. در ایران هم این سنت حسنه، از همان زمان جاری بوده است. در این میان اما، بانوان واقف زیادی نیز هستند که با نثار مایملک خویش، در پی کمک به نیازمندان بوده‌اند یا با ساخت مسجد، مدرسه و... و وقف مستغلات و منابعی برای آن، موجبات رشد ایمانی مسلمانان را فراهم می‌آورده‌اند. در مقاله پی آمده و به‌گونه‌ای مختصر، اشاره‌ای داشته‌ایم به زنان نیکوکاری که با وقف اموال و املاک خود، اثری در تاریخ دینی ما بر جای گذاشته‌اند.

موقوفات سیده‌النساءالعالمین(س)
«وقف» در لغت، به‌معنای حبس کردن، توقف، ایستادن و منحصر کردن چیزی به کسی است. اما وقف در اصطلاح فقهی، به‌معنای حبس مایملک و جلوگیری از نقل و انتقال آن به دیگری، چه از طریق خرید و فروش و چه از طریق بخشش است تا منافع آن برای تأمین نیازهای مردم مصرف شود.(1) «وقف» در اسلام، جایگاه بسیاری بالایی دارد و مسلما در طول تاریخ آن، زنان و مردان بسیاری بوده‌اند که با وقف اموال و املاک خود، سود و منافع زیادی به بندگان خدا رسانده‌اند و باعث پیشرفت مادی و معنوی مردم شده‌اند. براساس حدیثی از امام رضا(ع)،‌ام‌الائمه حضرت زهرای مرضیه(س)، یکی از بانوان پیشگام صدر اسلام در امر وقف بوده‌اند. در این حدیث، شخصی از امام رضا(ع) درباره باغ‌های هفت‌گانه‌ای که از حضرت رسول اعظم(ص) به حضرت زهرا(س) ارث رسید، می‌پرسد و حضرت در جواب سؤال او فرموده‌اند:
«آنها وقف بودند و رسول خدا از محل درآمد آنها، مخارج مهمان‌های خود را تأمین می‌کرد و هنگامی که رحلت کرد، عباس عموی پیامبر درباره آنها با حضرت فاطمه به خصومت پرداخت و حضرت علی(ع) و سایرین شهادت دادند که آنها وقف حضرت فاطمه بوده است و آنها عبارتند از: دلال، عواف، حسنی، صافیه، مال‌ام ابراهیم، مبیت و برقه». (کافی، جلد7، ص 47و 48) 

زنان ایلخانی، از وقف چاه و قنات تا مسجد
یکی از وقفیات مهم در قرون گذشته، حفر چاه، قنات، تأمین آب آشامیدنی و آب کشاورزی مردم در ایران بوده است. جالب است که نخستین سند وقفی در ایران که واقف آن یک خانم بوده نیز، مربوط به بانویی به نام «خدیجه بنت ربیعا» است که نزدیک به هزار سال پیش، در قزوین زندگی می‌کرده و قناتی را وقف کرده است. اما بعد از این سند، عمده سندهای قدیمی وقفی که توسط یک بانو وقف شده است، به زنان دوره ایلخانی به‌ویژه زنان درباری دوره تیموری تعلق دارد. «گوهرشادآغا» همسر شاهرخ تیموری، بانویی شیعه و بسیار معتقد بود. او دستور داده بود که معماران، به عمران حرم مطهر امام هشتم علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) بپردازند. همچنین به دستور او در داخل حرم، دارالحفاظ، دارالسیاره، دارالتوحید و دارالضیافه ساخته شد تا زوار جایی برای غذاخوردن، استراحت کردن و مکانی برای قرآن‌خوانی و پرسش و پاسخ دینی داشته باشند. این بانو همچنین در ابتدای قرن نهم هجری قمری، دستور ساخت مسجدی را در نزدیکی حرم مطهر داد. مسجدی که در سال 821ق، ساخت آن به اتمام رسید و بعدها به‌نام واقفش، «مسجد گوهرشاد» نام گرفت. البته گوهرشادآغا به غیراز این مسجد، مسجدی را هم در شهر هرات ساخت و برای آن مسجد هم مانند مسجد گوهرشاد، مستغلاتی را وقف کرد. اما نکته جالب این است که ظاهرا در سلسله تیموری، ساخت و وقف مستغلات توسط بانوان این خاندان مرسوم بوده است. زیرا همسر تیمور گورکانی نیز در سال 801ق ، مسجدی بزرگ و زیبا در شهر سمرقند ساخته بود و مستغلاتی هم برایش درنظر گرفته بود. این مسجد به نام «بی‌بی‌خانم» مشهور است.(2)

زنان واقف در دوره صفویه
وقف در ایران پس از اسلام، به‌ویژه در دوران آل بویه، سلجوقیان و ایلخانان رشد یافت اما در دوره صفویه به اوج رسید. در این دوره علاوه بر مردان، زنان هم در امور عام‌المنفعه مشارکتی فعال داشته و در ساخت مدارس، مساجد و تعمیر امامزادگان و بقاع متبرکه، نقش پررنگی داشتند. به‌طوریکه قدیمی‌ترین سند وقفی آستان قدس رضوی(ع)، نشان می‌دهد که بانویی به نام «بیگم آغاخانم ذوالفقار» در سال 997ه.ق [در زمان پادشاهی شاه‌طهماست اول]، تمامی موضع قریه سلیمان‌آباد قزوین را، برای آبادانی حرم امام‌رضا(ع) و توسعه حرم و رفاه زائران حضرت وقف کرده است.(3) یکی از مهم‌ترین زنان واقف عصر صفوی، زینب بیگم بود. او چهارمین دختر شاه‌طهماسب اول صفوی و عمه شاه عباس اول، مقتدرترین زن خاندان دربار او بود. این بانو بناها، راه‌ها، پل‌ها، کاروانسراها و شفاخانه‌های متعددی از خود به جای گذاشت و در آن زمان، نزدیک به صد هزار تومان در این راه خرج کرد! از آن جمله کاروانسرایی در راه قزوین به ساوه ساخت که به کاروانسرای بیگم معروف بود. علاوه بر آن حمام سه‌سوق در اصفهان نیز، توسط این بانو وقف شده بود. همچنین ایشان زمین‌های زیادی را، برای مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در شهرری وقف کرد. در مرحله بعد چهارمین دختر شاه عباس اول صفوی به نام «حوابیگم» همچون عمه‌اش، از بانوان واقف و نیکوکار بود. او همسر میرزارضی شهرستانی معروف به منشی‌الممالک بود و بیشتر کارهای خیر و عمرانی خود را، در شهر اصفهان دنبال می‌کرد. او یک مدرسه و مسجد در این شهر ساخت که متأسفانه هم‌اکنون از آنها، جز یک سنگ سقاخانه، اثری بر جای نمانده است. البته وی برای رفاه مردم، علاوه بر ساخت حمام، یک تیمچه هم ساخته بود که این دو اثر هم هم‌اکنون تخریب شده است. 
اما بانوی بعدی نیکوکار صفوی، «مریم بیگم» دختر شاه صفی جانشین شاه عباس اول بوده است. از اقدامات خیریه وی، می‌توان به تأسیس مدرسه مریم بیگم در مجاورت چهارراه نقاشی شهرستان خوانسار استان اصفهان اشاره کرد. این مدرسه بعدها به مدرسه راهنمایی حاتم بیگ مبدل شد و هم‌اکنون در اختیار مرکز تحقیقات معلمان آموزش و پرورش قرار دارد. مسجد مریم بیگم هم در دروازه دولت کوچه مقابل مسجد باب‌الرحمه، از دیگر موقوفات این بانوی نیکوکار است. وی همچنین موقوفات بسیاری برای آبادانی شهر و رفاه طلاب حوزه‌های علمیه معین کرد.(4) همچنین «دلارام خانم» مادربزرگ شاه عباس دوم(1052-1077ق) هم، از زنان واقف این سلسله به‌شمار می‌رود. او مدرسه جده کوچک و جده بزرگ را تأسیس و موقوفاتی نیز برای آن قرار داد. مدرسه جده بزرگ در بازار اصلی اصفهان واقع بود و نهر آبی از وسط آن می‌گذشت و اطراف صحن آن، کاشی‌کاری شده بود. همچنین بنای اطراف آن، در دو طبقه و با حجره‌هایی مخصوص طلبه‌ها ساخته شده بود.(5)

از وقف کتاب، تا ساخت دارالایتام
زنان درباری دوره قاجار نیز به‌دلیل تمکن مالی و البته برخورداری از روحیه دینی، موقوفات زیادی از خود به یادگار نهاده‌اند. فاطمه خانم معروف به «انیس‌الدوله»، یکی از همسران ناصرالدین شاه قاجار بود. این بانو بسیار خیرخواه بود و با اینکه خداوند به او فرزندی عطا نکرد، اما به‌دلیل عقل، درایت و هوشمندی‌اش، مورد توجه ناصرالدین شاه بود. به همین علت هم مواجب زیادی برایش مقرر شده بود که انیس‌الدوله بیشتر این مقرری و ملک و املاک را، به کارهای خیر و عامه‌المنفعه اختصاص می‌داد. مانند وقف چندین باب مغازه در بازار تهران به نفع فقرا، وقف 10 باب مغازه در مشهد برای روضه خوانی در حرم امام رضا(ع)، ساخت ضریح نقره برای شهدای کربلا، تعمیر در نقره و طلاکوب مسجد گوهرشاد و از این قبیل. البته به همه این موارد، باید ساخت بقعه و گنبد برای امامزاده شاهزاده حسین در روستای امامه کاشانک و چاپ و توزیع رایگان مجلد مربوط به زندگانی حضرت زهرای مرضیه(س) از کتاب ناسخ التواریخ را، در مساجد و بقاع متبرکه هم اضافه کرد.(6) یکی دیگر از بانوان واقف دوره قاجار، خانم جمیله ذوالفقاری نظام‌الدوله بود. این بانو در اواسط دوره قاجار، در زنجان به دنیا آمد. پدرش حسین قلی‌خان، از متنفذان شهر بود. این بانو از محل ارث و مستغلات خود، تصمیم به ساخت مسجد و مدرسه‌ای گرفت که البته قبل از اتمام این دو بنا، وفات یافت. او قبل از فوت دخترش قمرتاج را، به‌عنوان متولی این دو بنا تعیین کرد و دخترش هم با وسواس زیاد، وصیت مادر را انجام داد. هم‌اکنون مدرسه و مسجد «خانم» در شهر زنجان، از آثار دیدنی و بسیار زیبا محسوب می‌شود.(7)
اما یکی از مشهورترین زنان واقف دوره قاجار، اشرف‌الملوک مشهور به «فخرالدوله» از دختران مظفرالدین شاه قاجار بود. مادرش سرورالسلطنه نام داشت. او ابتدا نامزد پسر خاله خود دکتر محمد مصدق شد اما علاقه‌ای به پسرخاله‌اش نداشت! سپس به واسطه رقابت‌های سیاسی وقت، صدراعظم مظفرالدین شاه یعنی میرزا علی‌خان امین‌الدوله، تصمیم گرفت جهت استحکام قدرت خود، با خاندان سلطنتی وصلت کند. برای همین فخرالدوله را برای پسر خود میرزا محسن‌خان معین‌الملک (امین‌الدوله) که دارای همسر بود، خواستگاری کرد! فخرالدوله که از نامزدی با پسر خاله راضی نبود، قبول کرد و به این وصلت تمایل نشان داد. میرزا محسن‌خان نیز همسر خود را طلاق داد و پس از برگزاری جشنی باشکوه، عروس و داماد به خانه مشترک رفتند. از آن پس بین خانواده سرورالسلطنه و خواهر وی نجم‌السلطنه [مادر محمد مصدق و بانی بیمارستان خیریه نجمیه]، اختلاف و کدورتی شکل گرفت که هیچ‌گاه از بین نرفت.
اشرف‌الملوک فخرالدوله، اعتقادات مذهبی محکمی داشت. او در عین حال که یک فعال اقتصادی بود و زمین‌های تحت کشت فراوانی داشت و از این راه ثروت بسیاری به‌دست می‌آورد، بسیار حسابگر بود. کلیه مخارج منزل، هزینه تحصیل و پوشاک فرزندانش، تحت ضابطه خاصی قرار داشت. او به هر یک از فرزندان و نوه‌هایش، مقرری ماهانه ‌می‌داد. هر سه‌ماه یکبار، فرزندان او پس از امضا کردن صورتحساب، مقرری خود را دریافت می‌کردند. این امر تا پایان عمر فخرالدوله ادامه داشت. روایت شده در زمان حکومت زاهدی، هنگامی که علی امینی وزیر دارایی بود، برای اخذ مقرری ماهانه خود نزد مادرش رفته بود. او با کمال تعجب دید که بابت حقوق سه ماهه او، فقط دو هزار تومان واریز شده است! چون علت تقلیل آن را پرسید، فخرالدوله گفت:«یکی از مأمورین مالیه، شش هزار تومان از مستأجرین من رشوه گرفت، من آن پول را به مستأجر پس دادم و گفتم از حقوق تو که وزیر مالیه هستی کسر کنند، تا بهتر بفهمی مردم از دست مأمورین جنابعالی چه می‌کشند؟!». او همچنین زمین‌هایی را در لشت نشاء گیلان، برای فقرای منطقه وقف کرد.
فخرالدوله بعد از آشفتگی وضع ایران پس از جنگ جهانی اول و در بحبوحه اقدامات رضاخان، در حدود ۷۸ دختر و پسر یتیم را تحت پوشش قرار داد و به همراه جمعی از زنان خیر، دارالایتامی تأسیس کرد که بعد‌ها، بنگاه خیریه بانوان نیکوکار نامیده شد. چند تن از بانوان منتسب به خاندان قاجار و دخترش معصومه، او را در اداره این بنگاه خیریه و نگهداری و تربیت کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست یاری می‌کردند. فخرالدوله در سال 1334ش درگذشت. او وصیت کرده بود برای او مجلس ختمی گرفته نشود و مخارج آن صرف امور خیریه گردد.(8)

 کلام آخر
به‌طورقطع موارد فوق، تنها نمونه‌های اندکی از انبوه بانوانی هستند که با وقف املاک و اموال خود، به‌دنبال دستگیری از فقرا و کمک به رشد دین و دنیای مردم بوده‌اند.
* پی نوشت‌ها در گروه تاریخ موجود است.

این خبر را به اشتراک بگذارید