• چهار شنبه 12 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 22 شوال 1445
  • 2024 May 01
دو شنبه 19 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160124
+
-

هدف: دویدن تا ابد

از دو که حرف می‌زنیم
هدف: دویدن تا ابد

جواد نصرتی - روزنامه‌نگار

دونده‌ها به خوبی می‌دانند که چرا دویدن را شروع کرده‌اند؛ یک لحظه‌ای در زندگی، به هر دلیل، تکان خورده‌اند و به خیابان و جاده و دشت و صحرا زده‌اند و همانجا زندگی‌شان به‌عنوان دونده شروع شده؛ چیزی که دونده‌ها نمی‌دانند این است که اصلا چرا به دویدن ادامه می‌دهند.
دونده‌ها، بارها در سرمایی که سوزش استخوان را می‌سوزاند  یا گرمایی که مغز را می‌جوشاند، در جاده‌های یخ‌زده و آسفالت‌های ورم کرده از گرما، خودشان را لعن و نفرین کرده‌اند و همانجا قرص و قاطع به‌خودشان گفته‌اند که بس است دیگر، این آخرین تمرین بود و دیگر خلاص. کمی بعد اما وقتی که تمرین تمام می‌شود و ضربان پایین می‌آید و نفس‌ها مرتب می‌شوند، دنیا یکباره زیباتر می‌شود و شمارش معکوس برای تمرین پرفشار بعدی از همان جا آغاز می‌شود. بخشی از این تمایل برای دویدن دوباره، عهد و پیمانی است که دونده‌ها به شکل اعداد و اهداف، در ابتدای هر فصل با خودشان و مربی‌شان می‌بندند. نخستین چیزی که هر مربی‌ای از شما می‌پرسد این است که هدفتان از دویدن چیست. همه‌‌چیز، با 5کیلومتر شروع می‌شود. وقتی که 5کیلومتر را یک‌نفس بدوید، یعنی نیمی از راه را برای 10کیلومتر رفته‌‌اید و تمرین‌ها به آن سمت می‌رود. بعد نوبت به نیمه‌ماراتن یا هاف‌ماراتن می‌رسد و خب هاف‌ماراتن مقدمه‌ای بر ماراتن است. نهایت مسافت‌ها برای خیلی‌ها، همین‌جاست. اما برای خیلی‌ها، ماراتن شروعی بر 60و 70و 100کیلومتر دویدن و فراتر از آن است. این اهداف و اعداد، در بعد مسافت هستند. به موازات این دنیا، ‌دونده‌ها در دنیای جادویی زمان هم تقلا می‌کنند. چه وقت 5کیلومتر را زیر 25دقیقه خواهم دوید؟ 10کیلومتر زیر 40دقیقه که یکی از بزرگ‌ترین هدف‌های انسان‌ها در سراسر دنیاست چطور؟ آیا به باشگاه نخبگان غیرحرفه‌ای دنیا که ماراتن را زیر 4ساعت می‌دوند اضافه خواهم شد؟ رابطه عقده‌مانند دونده‌ها با اهدافشان، بخشی از دلیل همیشه دویدن آنهاست. وقتی به یک هدف می‌رسند، هدف دیگری که مدت‌ها پس ذهنشان بوده اول صف می‌آید و بازی دوباره صفر می‌شود. بدن انسان هم اثر خود را بر این تقلای پایان‌ناپذیر برای دویدن و بیشتر دویدن دارد. دوندگان، بعد از دویدن‌های طولانی و پرفشار، حالتی از سرخوشی بی‌نظیری را تجربه می‌کنند که به آن «نشئگی دوندگان» گفته می‌شود. این حالت، معمولا بعد از چندین کیلومتر دویدن معمولا پرفشار پیش می‌آید و دلیل آن هم ترشح هورمون‌های خاصی در بدن است. این حالت همیشگی نیست و میزان مسافت هم در افراد مشابه نیست اما دونده‌ها، وقتی یک‌بار آن را تجربه کرده باشند، همیشه در حسرت چشیدن دوباره لذت آن هستند. دلایل دیگری هم هست که دونده‌ها را در سرما و گرما به جاده‌ها، خیابان‌ها و پارک‌ها می‌کشاند. به سختی می‌توان یک دلیل مشخص را برای توجیه دویدن‌های همیشگی مشخص کرد اما همه دونده‌ها بعد از یک دوی بسیار طولانی  یا بعد از آنکه در یک مسابقه به خط پایان می‌رسند، حسی را تجربه می‌کنند که مخصوص خودشان است. شما تا درگیر این زندگی سخت و طاقت‌فرسا و شیرین نشوید نمی‌توانید آن حس سرخوشی و لذت را تجربه کنید. به قول آدهاراناند فین، روزنامه‌نگار سرشناس انگلیسی که چند کتاب درباره دویدن نوشته، بعد از یک دویدن طولانی، انگار همه‌‌چیز در دنیا سر جای خودش قرار دارد و همه‌‌چیز در صلح کامل است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید