جعل تاریخ با پولپاشی، شدنی نیست
سازمان ملل و همه دولتهای جهان خلیجفارس را «خلیجفارس» میخوانند ممکن است چند کشور عربی دوست نداشته باشند از این اسم استفاده کنند، خب مهم نیست
حمیدرضا بوجاریان، روزنامهنگار
سالهاست برخی کشورهای مرتجع عربی به پشتیبانی نظام سرمایهداری با جعل تاریخ در تلاشند تا نام خلیجفارس را تغییر داده و بهجای آن، از واژهای جعلی استفاده کنند. طرح برخی ابهامات از سوی این کشورها و متهم کردن ایرانیان به ملیگرایی در این حوزه و عربیزدایی از منطقه از دلایلی است که این جریان آن را مستمسکی برای استفاده از این واژه جعلی کرده است. بهمناسبت دهم اردیبهشت که در تقویم بهنام «روز خلیجفارس» نام گرفته است، در یک بررسی تاریخی و اجتماعی این موضوع را با پیروز مجتهدزاده، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی به گفتوگو نشستهایم. وی در این گفتوگو، استفاده از نامهای جعلی بهجای خلیجفارس را تلاشی دانست که با هدف ضربه زدن به هویت ملی و تاریخی ایرانیان از سوی برخی کشورها در حال انجام است.
برخی ازجمله تعدادی از کشورهای غربی در پیدا و پنهان، ایرانیان را متهم میکنند که بهدلیل موج احساسی و ایراندوستی خود اصرار به حفظ نام خلیجفارس دارند و مبنایی غیر از این وجود ندارد. آیا بهراستی اصراری که ایرانیان در اینباره دارند مسئلهای احساسی است یا دلایل دیگری دارد؟
در تمام این مدت ندیدم رسانههایغربی، منابع اطلاعاتی و تبلیغاتی غرب چنین نگرشی به ایرانیها داشته باشند و بگویند ایرانیها بهدلیل احساساتی که دارند حساسیت به نام خلیجفارس دارند و نمیگذارند اسمی دیگر بر این آبراهه گذاشته شود. چرا که این غربیها بودند که از روز اول در بطن بروز ماجرای تعیین نام جعلی برای خلیجفارس بودند. آنها دیدند و شاهد بودند که در تمام این مدت موضع ایرانیان تدافعی بود. دفاع از آنچه حق و حقیقت است. هنگامی که نسبت به حق، تهاجمی صورت میگیرد این طبیعی است که ایرانیان در موضع تدافعی قرار بگیرند و از نام خلیجفارس دفاع کنند چرا که این حق تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی بود که داشتند و دارند و میخواهند از این حق دفاع کنند. باید پرسید شما که میگویید ایرانیها احساسی عمل میکنند پس تأیید میکنید که احساساتی جریحهدار شده است. طبیعی است که وقتی احساسات یک ملتی جریحهدار میشود آن ملت واکنش احساسی نشان دهد. نمیبینیم در جایی در کرهزمین عدهای دور هم جمع شوند و بخواهند اسم جاافتاده باستانی را تغییر دهند. اسمی که در عصر باستان و در علم جغرافیا که تازه در حال شکلگیری بود ایجاد شد و عدهای تلاش دارند که در قرن بیستم آن را تغییر دهند، این چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا این اقدام احساسی و ضدایرانی نیست؟ باید این سؤال را از کسانی پرسید که چه مسئلهای سبب شده است که بخواهند اسم شناختهشده و رسمی در سازمان ملل متحد را که باستانی است عوض کنند؟ جز این است که میخواهند با این تغییر نام به هویت ایرانی و فارسی ملت ایران ضربه بزنند؟ جز این است که میخواهند به خیال خودشان از ایران امتیاز به نفع هویت عربی خود بگیرند؟ این را هر کودکی میتواند تشخیص دهد. خود این اقدام آنها احساسی است.
دلیل میآورند که چه فرقی دارد اسم خلیجفارس؛ خلیجفارس باشد یا اسمی دیگر روی آن باشد. چه پاسخی برای این موضوع میتوان داشت؟
اینکه چنین موضوعی را مطرح میکنند را بگذارید با مثالی روشن کنم. اکنون عدهای نام دریای مانش و عدهای دیگر نام دریای انگلیس را استفاده میکنند. این نام دوگانه درباره دریای مانش یا انگلیس به شکل طبیعی رخ داد و خودبهخود شکل پیدا کرد و ملتی نبود که براساس نظرات ضدانسانی این اسم را تغییر بدهد. بنابراین چه اهمیتی دارد که فرانسه در سواحل خودش این دریا را مانش بخواند یا انگلیس چرا که این دوگانگی اسم از ابتدا اینگونه بوده است و توطئهای برای لطمه زدن و صدمه زدن به احساس هویت ملی یک ملت نبوده است اما، تغییر نام خلیجفارس درست عکس این ماجرا است و عمدا براساس نیت پلید ضربه زدن به هویت یک ملت و افزودنهای بیمعنی نفرت به احساسات و غرور ملی انجام شده است و به این دلیل نمیتوان بهسادگی از کنار این موضوع گذشت. نمیتوان اسامی جعلی را با پولپاشی در برخی رسانهها در کنار تاریخ قرارداد و آنها را با هم همتراز کرد. تاریخ را با پول نمیتوان دستکاری کرد و از آغاز نوشت.
سالهاست که در مکاتبات برخی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس شاهد استفاده از واژه جعلی دیگری بهجای نام خلیجفارس هستیم. از نظر قواعد بینالمللی آیا هر کشوری میتواند سواحل خود را به هر نامی که دوست دارد نامگذاری کند؟
ببینید هرکشوری میتواند هرکاری بخواهد انجام دهد اما، این اقدام رسمیت بینالمللی پیدا نمیکند؛ بهعنوان مثال در شمال کشور، ما نام دریای خزر را استفاده میکنیم و کشورهای دیگر هم ممکن است نام دیگری را داشته باشند اما نام رسمی و بینالمللی آن قابلتغییر نیست چرا که باید اسامی، مقبولیت بینالمللی داشته باشند و مورد تأیید قرار بگیرند. اکنون مردم ساکن در سواحل خلیجفارس هرکدام برای این سواحل اسامی مختلفی برای نامیدن خلیجفارس استفاده میکنند اما این اسامی مورد تأیید بینالمللی نیست. اما برخی سردمداران کشورهای حاشیه خلیجفارس، کلمهای جعلی را در مکاتبات خود بهکار میبرند. این نامگذاری برای کل دریا، سلیقهای و سیاسی است که اهمیت زیادی ندارد. دولتها آزادند هرکاری میخواهند انجام دهند اما، مهم این است که این کارها مقبولیت عام پیدا کند که درباره خلیجفارس اینگونه نبود. دوم اینکه نامهای دیگری جز نام خلیجفارس بهتصویب سازمان ملل نرسیده است. حقیقت این است که حقوق و مقررات بینالمللی، سازمان ملل و همه دولتهای جهان مانند ما خلیجفارس را خلیجفارس میخوانند؛ حالا ممکن است که چند کشور عربی با نگاه سیاسی نخواهند از این اسم استفاده کنند که مهم نیست.
قواعد بینالمللی در اینباره چه میگوید؟
مقررات بینالمللی همانطور که شاهد هستیم بهسادگی شکسته میشود و کشورها بعضا این قواعد را رعایت نمیکنند. مسئله این نیست که کشورها با این قواعد چطور برخورد میکنند بلکه، مسئله این است که دیگر کشورها آیا این بدعتهای نادرست را میپذیرند یا با آن مخالفت میکنند؟ امروز میدانیم که نام خلیجفارس در کمیسیون یکسانسازی اسامی سازمان مللمتحد بارها و بارها تأیید شده است. سایر دولتهای جهان نیز اغلب پایبند این نام هستند. ممکن است در برخی مواقع یک روزنامه انگلیسی یا آمریکایی پولی از شیخنشینها بگیرد تا نام خلیجفارس را تغییر دهد و از واژهای جعلی به جای آن استفاده کند اما، با چنین حرکاتی نمیتوان تاریخ را تغییر داد.