عیسی محمدی
البته هستند کارگردانها و هنرمندانی که دغدغه ساخت محصولات و تولیدات هنری برای کودکان و نوجوانان را دارند. در حوزه انیمیشنها هم که شاهدیم در این زمینه، ایرانیها رشد خوبی داشتهاند و حتی انیمههایی که ساختهاند، رتبهها و جوایز معتبر جهانی را هم کسب کرده است. اما با این حال، بهنظر میرسد که محصولات تولید شده برای کودکان و نوجوانان، وضعیت مناسبی از حیث کمیت و کیفیت ندارد. جناب هاشمی در گفتوگویی که داشتهاند البته دلایلی را ذکر کردهاند که حائز اهمیت است. باز هم در اینجا شاهدیم که نقش خانوادهها چقدر مهم است. متأسفانه گاه شاهدیم خانوادهها، حاضرند هزینه گزافی برای پفک و چیپس و خوراکیهای نه چندان سالم و لباس و موارد غیرضروری دیگر صرف کنند، اما بخشی از این هزینه را برای محصولات فرهنگی مناسب کودکان و نوجوانان نکنند. این خیلی دردآور است که گاهی کارگردانها و هنرمندانی هستند که میخواهند و علاقهمندند در حوزه کودک و نوجوان کار کنند، اما به واسطه مشکلات مالی ناشی از عدماستقبال خانوادهها از این محصولات، کمکم از این حوزه کنار میروند. اما نکتهای که در اینجا بهشدت مورد توجه است، بیتوجهی بیشتر به گروه سنی نوجوانان است. مسئله از اینجا آغاز میشود که حتی خود والدین هم قادر نیستند که با نوجوانان خود ارتباط درستی برقرار کنند. تنش و پارازیتهای ارتباطی، نخستین چیزی است که در ارتباط والدین و نوجوانان به چشم میخورد. دلیلش هم عدمشناخت والدین از روحیات این گروه سنی است. حالا تصور کنید که این عدمشناخت، مضاعف شده و به حوزه هنرمندان و تهیهکنندگان آثار هنری هم سرایت میکند. یعنی شاهدیم حتی کسانی که میخواهند برای نوجوانها فیلم و سریال و داستان و اثر نمایشی و محصولات دیگر بسازند، اساسا شناخت درستی از جهان و فضای این گروههای سنی نداشته و ندارند. گفته میشود که نوجوانی، مرحلهگذار رشد فیزیکی و روانی آدمی از کودکی به جوانی است. ما شناخت کاملی از کودکی داریم و همچنین شناخت کاملی از جوانی. اما اینکه چه اتفاقاتی میافتد که این مرحله طی میشود و تغییرات زیستی و اجتماعی و روانشناختی و تغییر در جهانبینی نوجوانها به چه ترتیب است، این را چندان نمیدانیم. یعنی نه اینکه اطلاعاتی در این زمینه وجود نداشته باشد. اتفاقا مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته و شاهدیم که دانشمندان و پژوهشگران به یافتههای خوبی رسیدهاند. اما شوربختانه استفاده درستی از این یافتهها نمیبریم. جالب اینکه حتی ما شاید کمتر بدانیم که نوجوانی به دو گروه سنی جزئیتر نیز تقسیم میشود: نوجوانی اولیه و نوجوانی ثانویه. در اولی ما با گروههای سنی تا 16 سال روبهرو هستیم. در دومی نیز از 17 سال شروع شده و حتی گاهی تا 20 سال هم ادامه پیدا میکند؛ که به ماجرای ادامه ماهیت نوجوانی و تغییرات این دوره در دوران پسانوجوانی و غالبا در پسران بازمیگردد. مسئله مهمتر بعدی هم، هویتیابی خاص در این دوره است که بیشتر نوجوانها دنبال آن هستند. این هم همان مسئلهای است که شاهدیم مشکلاتی زیادی را برای خانوادهها ایجاد میکند. در واقع مشکل اصلی در تولیدات هنری خاص نوجوانان، کسانی هستند که در ابتدای امر شناختی از نوجوانان ندارند و در ادامه، اساسا قادر نیستند عطش هویتیابی این گروههای سنی را فرو بنشانند؛ چرا که غالبا خود اطلاعات کاملی از ماهیت انسان و جهانبینی و شناخت و... نداشته و قادر نیستند این موارد را به زبان سادهتر بیان کنند. حالا بگذریم که هنرمند نهتنها باید به زبان ساده این جور چیزها را بیان کند که حتی باید عنصر جذابیت را هم بدانها بیفزاید. حالا متوجه میشوید که چرا تولیدات هنری در حوزه نوجوانها اینقدر مشکل دارد؟ این در حالی است که نوجوانها قدرت شکلپذیری سریعتری نسبت به کودکان و جوانها نیز داشته و دارند و بهراحتی میتوان نکتههای مهم زندگی را به آنها منتقل کرد. البته که در صداوسیمای خودمان شاهدیم که حتی شبکهای برای نوجوانان هم ایجاد شده است البته که شاهدیم کتابهای خوبی برای این گروهها منتشر میشود، البته که شاهدیم حتی گروههایی از اندیشمندان و هنرمندان دارند با جدیت در این زمینه کار میکنند، اما قطعا اینها کافی نیستند. نوجوانان ما جمعیت زیادی را میسازند و اگر محصولات فرهنگی و هنری لازم برای آنها به اندازه کافی، از حیث کمیت و کیفیت تولید نشود، طبیعیترین اتفاق آن است که درگیر با سریالها و انیمهها و بازیهای خارجی شوند؛ که فرهنگی غیراز فرهنگ ما را به این عزیزان منتقل خواهند کرد. به واقع گمشده بزرگ این حوزه، در ابتدا شناخت هنرمندان و نویسندگان و اندیشمندان از روحیات این گروههای سنی است. دوم شناخت کاملتر این افراد از هویت و ماهیت انسان و فرهنگ و هنر است. و سوم اینکه این گروهها باید بتوانند جذاب تولید کنند و جذاب سخن بگویند و جذاب، پیامها را منتقل کنند. در غیراین صورت، اساسا تولید شدن و نشدن این جور محصولات مساوی خواهد بود. البته که کار بسیار سخت است؛ اما چارهای هم نیست و باید به این سمت و سو رفت. نمیشود گروههای سنی نوجوان را به حال خود رها کرد؛ چرا که آنها بهشدت کنجکاو و هویتطلب و آرمانجو هستند و ممکن است در این مسیر، جذب هر کسی و هر محصولی و هر ایدهای بشوند. وقتی هم که جذب شدند، بازگشت و اصلاح کار سختی خواهد بود. اینجاست که مسئولیت هنرمندان، حتی از سیاستمداران و روحانیان و والدین و... هم سختتر میشود.
پنج شنبه 8 اردیبهشت 1401
کد مطلب :
159439
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/68DVl
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved