جنگ سرد اجتماعی را چه کسانی راه انداختند؟
غربیها نمیدانند توهین به مقدسات مسلمانان خدشهای به باورهای آنان وارد نمیکند
صفیه رضایی ، روزنامهنگار
نمیتوان بیحرمتی اخیر راسموس پالودن، رهبر حزب راستگرا در دانمارک به قرآن کریم را نخستین مورد هتک حرمت و توهین به مسلمانان از جانب غرب دانست؛ بهواقع قبل از اینکه پالودن با همراهی پلیس به یک فضای عمومی باز برود و کتاب مقدس مسلمانان را بسوزاند شاید هزاران مورد بیحرمتی در کشورهای غربی علیه مسلمانان بهوجود آمده باشد که نمونههای آن را در کشورهای غربی دیدهایم . شاید این سؤال برای شما ایجاد شود که چرا در کشورهایی که ادعای بالاترین سطح رعایت حقوق بشر را دارند و خود را سردمدار حفظ آزادیهای اجتماعی میدانند، مسلمانان در امنیت زندگی نمیکنند و به باور کاظم غریبآبادی، دبیر ستاد حقوق بشر، سرزمین آنها به « یک زندان برای مسلمانان» تبدیل شده است. درواقع چرا راستگرایان و افراطیون ضداسلام در این کشورها بسیار آزادانه فعالیت میکنند و اتفاقا با مجوز پلیس آزادیهای مذهبی مسلمانان را نقض میکنند و به حریم اعتقادی آنها توهین میکنند؟ باید ابتدا این نکته را فراموش نکنیم که این آخرینباری هم نخواهد بود که افراطیون ضداسلام اینچنین هتک حرمتی میکنند بلکه باید بدانیم که جدال تمدنی با اسلام و مسلمانان تا جایی عمیق است که این روند در آینده نیز رخ خواهد داد که در راستای پروژه اسلامهراسی و اسلامستیزی غرب است. عوامل مختلفی نیز برای این اسلامهراسی بیان شده است.
جدال دنبالهدار
گسترش نفوذ اسلام در غرب متفکران غربی را نگران و مضطرب ساخته است. آنها نگران گفتمان از هم گسیخته لیبرالیسم هستند، از اینرو برای تخریب جریان اسلامی دست به عملیات روانی میزنند. واقعیت این است که مالکان گفتمان لیبرال دمکراسی، پس از فروپاشی کمونیسم، از اسلامگرایی بهعنوان بستر تقابل سکولاریسم و مذهب یاد میکنند، تا جایی که بهنظر میرسد برای بقای گفتمان پوشالی خود نیاز دارند که به این جنگ هویتی ادامه دهند. کشورهای غربی در حالی در این جنگ سرد اجتماعی غوطهور شدهاند که نمیدانند توهین به مقدسات مسلمانان برای آنها گرانتر تمام میشود و نهتنها خدشهای در باورهای مسلمانان و دوستداران اسلام ایجاد نمیکند که امت واحده اسلامی را تقویت میکند.
ماه رمضان؛ ماه وحشت سکولارها
همزمانی رویدادهایی چون هتک حرمت به قرآن، حمله صهیونیستها به مسجدالاقصی و انزجار مسلمانان از این رویدادها در ماه رمضان امسال جای تامل دارد. به این معنی که چرا اسلامهراسان سعی میکنند از چند تکنیک برای نشان دادن اعماق اسلامستیزی خود استفاده کنند و چرا ماه رمضان را انتخاب میکنند؟مهدی خورسند، تحلیلگر مسائل بینالملل در این زمینه به همشهری گفت: «گفتمان لیبرالیسم بر پایه آزادی فردی تا آن حدی است که به دیگران لطمه وارد نکنیم. در واقع دنیای غرب همواره نشردهنده گفتمانی است که اجزای آن بر مبنای آزادی بیان و عقیده است. این در حالی است که در جریان هتک حرمت به قرآن، احساسات یکونیم میلیارد مسلمان جریحهدار میشود و دنیای لیبرالیسم که مدعی احترام به عقاید افراد است سکوت میکند. از اینرو میتوان گفت هتک حرمت به قرآن توهین به آزادی تفکر است.» خورسند افزود: «ماجرای هتک حرمت به قرآن و تکرار آن نوعی جدال علیه اسلام است که دنیای غرب سعی دارد با این رفتار گفتمان فانتزی لیبرالی خود را از نفوذ بارقههای اسلامی دور نگه دارد. بدیهی است که قدرت نفوذ قرآن میتواند وجدانهای مردم را در غرب نیز بیدار کند. از اینرو ترس از اسلام آنها را وادار میکند که در راستای اسلامهراسی دست به هتک حرمت قرآن بزنند. چه بسا که پروژه اسلامستیزی در ماه مبارک رمضان عمیقتر است، چرا که نظام لیبرال دمکراسی از فضای معنوی مسلمانان میترسد و همین ترس مقدمه تکرار هتک حرمت قرآن است.» این تحلیلگر مسائل بینالملل گفت:« ما شاهد بودیم که همزمان با هتک حرمت به قرآن در سوئد، فشارها بر مردم غزه افزایش پیدا میکند، وقوع همزمان این دو رخداد باعث میشود که نگاهها به کشتار مسلمانان توسط صهیونیستها کمتر شود. واقعیت این است که اصل قضیه غزه و فلسطین قابل فراموشی برای مسلمانان نیست بلکه همزمانی این رویدادها توسط دنیای غرب به این دلیل است که از میزان اهمیت رخدادها کم شود. شاید به این دلیل که فضای رسانهای قدرتمندی در اختیار دنیای غرب است و آنها میخواهند با جریانسازی بهنوعی روند اسلامهراسی، اسلامستیزی و مقابله با تمدن مسمانان را تقویت کنند.»با توجه به آنچه خورسند اشاره میکند میتوان نتیجه گرفت که ماجراهای هتک حرمت به مسلمانان نهتنها تمامی ندارد که نوعی دستاویز رسانهای نیز بهحساب میآید که در چارچوب پروژه اسلامهراسی و اسلامستیزی قابل بررسی است، بدیهی است که گروههای خاصی پشت صحنه و دستاندرکار تهیه نقشه راه توهین و هتک حرمت به مسلمانان وجود دارندکه شامل گروههای صهیونیست، جریانهای پروتستان فعال در آمریکا(مسیحیان صهیونیست)، جریانهای کاتولیک، جریانهای قومی ارتدکس متضاد با مسلمانان، گروههای نژادپرست و آشوبگر، جریانهای سیاسی، لائیکهای مهاجر از کشورهای اسلامی، ایدئولوژیهای انحرافی و ضداسلامی همچون بهائیت هستند.