5ویژگی خوارج برای این روزها
محسن مهدیان؛ مدیرعامل
چرا خوارج در هر نقطه تاریخ که باشند ویرانکنندهاند؟ پاسخ ساده است؛ چون در لباس جبهه حق، آلت دست و خاک راه دشمن میشوند.
و این روزها نتیجه شدت و عمق جنگهای شناختی، توسعه خوارج زمانه است. فکر میکنید مهمترین تفاوت جنگهای شناختی با جنگهای «اعتقادی، فرهنگی و جنگ سخت» چیست؟ در دیگر جنگها فرد یا حذف میشود(ثمره جنگ سخت) و یا از جبهه حق به جبهه دشمن اضافه میشود(ثمره جنگ اعتقادی و فرهنگی)، اما در جنگ شناختی (جنگ رسانهای و تحریف) فرد ظاهرا در جبهه حق است و شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه میدهد و اما آگاهانه و ناآگاهانه عامل بیمزد و مواجب نقشه آمران خدعه و مکر میشود.
اما ویژگی اصلی خوارج چیست؟ کسانی که ظاهرا در جبهه حقاند، اما به تعبیر امیرالمومنین تیر در کمان شیاطینند؟!
این 5ویژگی برای شناخت این روزهای ما نیز کارساز است.
یکم. در ظاهر حق مدارند
امیرالمومنین در وصف این جریان میفرماید: «خویشتن را به زیور ایمانآورندگان میآرایند و به زیور مردان صالح، آراسته میسازند و بدینسان، تزویر و نیرنگ در عبادتهای ظاهری را وسیله معصیت قرار دادهاند.» نهجالبلاغه، خطبه32.
جناب مالک اشتر درباره آنها میگوید: «ای صاحبان پیشانیهای پینه بسته و سیاه؛ چنین میپنداشتم که این نماز شما نشانه زهد و بیاعتنایی به دنیا و شوق به خداست...» تاریخ طبری، ج5، ص50
و پیشبینی پیامبر(ص) از این خصیصه خوارج: «دستهای به روش گفتار انسانهای نیک، سخن میگویند و قرآن میخوانند امّا... از دین خارج میشوند، چنانکه تیر از کمان بیرون میرود.» (کنزالعمّال)، ج. 11/ 202
دوم. ظاهرگرایی محض
با شعار ﴿إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّه﴾ (انعام: 57) مقابل قرآن و حقیقت قرآن قرار گرفتند و با همین مبنا به عدالت بدون ولایت رسیدند. تا آنجا که با همین ظاهرگرایی، امیرالمومنین و پیامبر اکرم را به بیعدالتی متهم کردند.
شهید مطهری میگوید خوارج مقدسنما شب نوزدهم رمضان را برای به شهادترساندن میزان حق، حضرت علی(ع) انتخاب کردند؛ زیرا میخواستند این جنایت را که از نظر آنها عبادت بود، در شب عزیز و مبارکی انجام دهند. (مطهری، بیتا، ج4، ص823)
ابن ملجم ملعون معتقد بود: «علی به کاری تن در داد که برخلاف حکم خدا بود.»
(الاستیعاب، ج. 3/ 219)
پیشتر نیز یکی از سردمداران خوارج به نام حرقوص بن زهیر در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) حضرت را در تقسیم غنایم به عدالت سفارش کرد و سبب برانگیختن خشم حضرت شد. (مجلسی، 1404ق، ج 22، ص 38)
سوم. بیبصیرتی
خوارج در نهایت بیبصیرتی از شناخت زمان و تقابل حق و باطل بودند و به تعبیر شهید مطهری همین بیبصیرتی باعث میشد آلت دست دشمن شوند. (مطهری، بیتا، ج2، ص37)
حضرت علی(ع) در اینباره میفرمایند: «شکایت میکنم به خدا، از مردمی که در جهالت و نادانی زندگی میکنند و در گمراهی میمیرند.» (ابن ابی الحدید، 1378، ج8، خطبه 17)
حضرت جای دیگر این ویژگی خوارج را بسیار لطیف و عالی بیان کردهاند: «همانا بدترین مردم هستید؛ تیرهایی در دست شیطانید که از وجود پلیدتان برای زدن نشانه خود استفاده میکند و به وسیله شما، مردم را در حیرت و گمراهی میافکند.» (ابن ابی الحدید، 1378، ج8، ص112)
چهارم؛ تکفیر و اتهام به دیگران
شهید مطهری نوشتند که خوارج در نهی از منکر دیگران منکر هرگونه منطقی بودند. (مطهری، بیتا، ج4، ص823 و ج 17، ص304) و در بیان این ویژگی خوارج دارند که: «مدعی بودند که همه بد میفهمند و یا هرگز نمیفهمند و همگان راه خطا میروند و اهل جهنم هستند. آنان تنگنظری خود را بهصورت یک عقیده دینی درمیآوردند.» (مطهری، بیتا، ج16، ص325)
امیر مؤمنان علی(ع) روحیه خوارج را چنین توصیف کرده است: «آنان مردانی خشن، بدون اندیشه عالی و احساسات لطیف، مردمی پست، برده صفت و اوباش هستند.» (ابن ابی الحدید، 1378، خطبه 238)
پنجم؛ جاهل مقصر و نه قاصر
یکی از شاخصهای کلیدی خوارج این بود که جاهل مقصر بودند و نه قاصر. به تعبیر دیگر امیرالمومنین بارها به آنها تذکر داده و درباره مشی خطایشان نصحیت کرده بودند، اما هیچ توجهی نشد و همچنان دیگران را هتک حرمت و تکفیر میکردند و کار به جایی رساندند که ولایت امیر را به اسم عدالت و حقگرایی زیر سؤال بردند. به سخن دیگر میفهمیدند و میدانستند چه خطایی میکنند و مثل عوام جاهل نبودند، اما حاضر نمیشدند از این راه بازگردند. (برای آگاهی بیشتر ر.ک: خطبه122 شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید/7/219)