دربارهنخستین سپهبد شهید انقلاب اسلامی
درنگی در رازهای یک ترور
معصومه رضایی؛ تاریخپژوه
روز ارتش جمهوری اسلامی، یادآور خاطره فرمانده دلیر این نیرو، یعنی سپهبد شهید محمد ولی قرنی است. او که نخستین رئیس ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و در مبارزه با ضدانقلابیون، کارنامه درخشانی از خود برجای گذاشت، سرانجام ظهر روز دوشنبه سوم اردیبهشت1358، توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید. چرایی انتخاب سپهبد قرنی بهعنوان نخستین هدف ترور گروهک فرقان را، گرچه برخی به مسئله بهاصطلاح ضلع زور، از مثلث زر و زور و تزویر مربوط میدانند اما نباید از نظر دور داشت که کینه و نفرت گروههای چپ از وی، ریشه تاریخی داشت؛ چرا که او در دوره تصدی رکن دو ارتش، شبکه افسران حزب توده را کشف و منهدم کرد و این مسئلهای نبود که گروههای چپ بتوانند از آن بگذرند. علاوه بر آن میتوان دلیل اصلی این ترور را، در نقش انقلابی و قاطع او در حفاظت از پادگان سنندج و جلوگیری از انحلال ارتش دانست. توضیح آنکه با استقرار محمدولی قرنی در ستاد کل ارتش، نشانههای بحران کردستان آشکار شد.
با شدت گرفتن درگیری ارتش و گروههای مسلح به رهبری عزالدین حسینی، که خواهان تشکیل جبهه بزرگ خلق کرد و در واقع تجزیه کشور بودند، امامخمینی(ره) پیام مهمی درباره درگیریهای سنندج صادر کردند. ابلاغ پیام امامخمینی(ره) توسط سرلشکر قرنی، نظامیان را بر آن داشت که به هر نحو ممکن، پادگان سنندج را از خطر سقوط نجات دهند. بنابراین با قاطعیت قرنی و مقاومت مدافعان پادگان که تا 2فروردین سال58 ادامه یافت، حلقه محاصره پادگان شکسته و سقوط آن منتفی شد. صبح روز 2فروردین 1358، مذاکره هیأت اعزامی از تهران با سران گروههای مسلح شروع شد و همزمان اجتماعی چنددههزار نفری از مردم در سنندج برگزار شد که در آن شیخ عزالدین حسینی و غنی بلوریان، سخنان تندی ایراد کردند و لحظهای که سید احمد صدرحاجسیدجوادی، وزیر کشور دولت موقت میخواست سخنرانی کند، جنگندههای نیروی هوایی اقدام به گشتزنی و شکستن دیوارهای صوتی در آسمان سنندج کردند. دلیل این اقدام، حضور دهها فرد مسلح در سنندج بود. این مسئله سبب شد تا صدر حاجسیدجوادی، با ارسال تلفنگرامی به تهران، خواهان قطع پروازها شود. این پیام با پاسخ قاطع سپهبد قرنی روبهرو شد؛ پاسخی که شاید به قیمت جان نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش پس از انقلاب تمام شد؛«تا موقعی که اینجانب از طرف رهبر انقلاب مسئولیت اداره ارتش را دارم، از انجام نظر جنابعالی و آزاد کردن افرادی که به داخل پادگان بهمنظور قتل و غارت هجوم بردهاند و تا زمانی که متجاوزین گمراه، شهر را به وضع آرام قبل برنگردانند، یعنی تا زمانی که ایستگاه رادیو تلویزیون در دست افراد مجاهد از کرمانشاه و ساختمانهای ستاد لشکر و فرودگاه، مجددا به مسئولین معین شده واگذار نگردد و سرهنگ صفری فرمانده لشکر 28کردستان، خود را به ستاد نیرو در تهران معرفی ننماید، با وجود تمام ارادتی که به شخص حضرت آیتالله طالقانی و جنابعالی دارم، در مقابل خواست تعدادی اجنبی تسلیم نخواهم شد!... .» این قاطعیت که بعدها کاملاً موردتأیید سران انقلاب قرار گرفت، موجب شد که در ششمفروردین1358، روزنامهها اعلام کنند به دستور مهندس بازرگان نخستوزیر، محمدولی قرنی از کار برکنار و ناصر فربد جایگزین او شده است. اگرچه ستاد کل ارتش، برکناری قرنی را اعلام کرده بود اما در واقع چند روز قبل از این ماجرا، او استعفانامهاش را خطاب به امامخمینی(ره) نوشته بود. شهید قرنی رونوشت این نامه را نیز به رئیس دولت موقت ارسال داشته بود. مهمترین علت برکناری قرنی قاطعیتی بود که وی در قبال توطئه ضدانقلابیون در کردستان از خود نشان داد. گروههای فعال سیاسی دائماً تلاش میکردند تا قاطعیت قرنی در دفاع از نظام جمهوری اسلامی بهویژه مبارزه با تجزیهطلبان کردستان را سرکوب و خشونت قلمداد کنند! در این زمان از سوی گروههای مختلف سیاسی، قرنی بهعنوان یکی از چهرههای نظامی حکومت شاه مطرح میشد و سوابقش با بزرگنمایی و سیاهنمایی هرچه شدیدتر، در بیانیهها و مطبوعات منعکس میشد! به هرحال نقش قرنی در مبارزه با ضدانقلابیون کردستان و بیتوجهی او به دستور وزیر کشور وقت، مورداستناد فرقانیان هم قرار گرفت، تا جایی که اکبر گودرزی در بازجوییهای خود میگوید: «در رژیم فعلی، حتی وقتی وزیر کشور وقت که برای حل درگیریهای کردستان، همراه چند تن از مقامات بدانجا رفته بود، از قرنی میخواست که عملیات نظامی را متوقف کند، اما او این مطلب را نپذیرفت!...».
* پینوشتها در گروه تاریخ همشهری موجود است.