• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
یکشنبه 4 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 158979
+
-

امام‌‌ ره با هوشمندی شعار انحلال را برنتابید‌

بسترهای تاریخی نامگذاری روز ارتش جمهوری اسلامی‌

گزارش
امام‌‌ ره با هوشمندی شعار انحلال را برنتابید‌

الهام دانایی‌سرشت، روزنامه‌نگار

بیش از 43 سال است که بیست‌و‌نهمین روز از فروردین‌ماه، به‌عنوان روز تجلیل از فداکاری‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران، در تقویم رسمی کشور ثبت شده است؛ روزی که برای نخستین بار، به فاصله حدود 2‌ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توسط امام‌خمینی(ره) اینچنین نام گرفت تا پاسخی مناسب باشد به وفاداری ارتشیان به آرمان‌های انقلاب اسلامی. اما چه شد که 29فروردین، به‌عنوان روز ارتش جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد؟ با ‌ آنکه روزهای دیگری نیز مربوط به ارتش است، از جمله: 19بهمن سالروز دیدار همافران با امام‌خمینی(ره) و روز نیروی هوایی ارتش، 7آذر سالروز اجرای عملیات مروارید و روز نیروی دریایی ارتش و 10شهریور سالروز تشکیل قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) و روز پدافند هوایی ارتش. در نوشتار پی‌آمده، بسترهای تاریخی این نامگذاری، مورد‌ بررسی قرار گرفته است.

توطئه دشمنان برای انحلال ارتش
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن‌ماه 57، بحث انحلال یا بقای نهادها و دستگاه‌های باقی‌مانده از دوره رژیم شاهنشاهی، به‌طور جدی مطرح شد. یکی از این نهادها ارتش ایران بود. برخی افراد و گروه‌ها با انگیزه‌های متفاوت مطرح می‌کردند که ارتش باید منحل شود. مخالفان ارتش همواره از غیرقابل‌اعتماد بودن این نهاد، روحیه شاهنشاهی داشتن افراد و ناکارآمد بودن اعضای آن سخن می‌گفتند و اظهار می‌کردند که چاره‌ای غیر از انحلال این نیرو وجود ندارد. با این همه هدف اصلی از طرح این شعار، جلوگیری از انسجام و قدرت گرفتن ارتش و فراهم شدن زمینه‌های ضعف و تزلزل در نظام نوپای اسلامی و در نهایت فروپاشی و انهدام آن بود. چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، ازجمله گروه‌های قائل به برچیدن ارتش و تاسیس یک نیروی نظامی جدید بودند. چریک‌های فدایی خلق، ارتش جدید را «ارتش خلق» و سازمان مجاهدین خلق ارتش جدید را «ارتش بی‌طبقه توحیدی» پیشنهاد می‌کردند. چریک‌های فدایی خلق در اسفند57 تجمعی برپا کردند که در پایان آن، قطعنامه‌ای صادر شد. در بخشی از آن قطعنامه آمده بود: «ارتش و دستگاه‌های عریض‌ و طویل اداری، که ستون‌های رژیم وابسته به امپریالیسم به‌شمار می‌روند، باید هرچه زودتر منحل شوند و ارتش نوین خلق و ارگان‌های اداری نوین، که پاسخگوی شرایط نوین هستند، به‌وجود آیند.»   مسعود رجوی نیز رسماً در نخستین میتینگ سازمان مجاهدین خلق در دانشگاه تهران، این دیدگاه را با تأکید بر بی‌اعتمادی به ارتش اعلام کرد. یکشنبه 6 اسفندماه 1357، در یکی از تیترهای صفحه نخست کیهان، به نقل از مسعود رجوی آمده بود: «آقای بازرگان! اگر مسئله ارتش حل نشود، شما مسئول کشتارهای آینده خواهید بود.» و در متن سخنرانی وی آمده بود: «این مبرم‌ترین مسئله کنونی ماست، انحلال و تجدید سازمان انقلابی ارتش...» از سوی دیگر، دیدگاه دوم به تصفیه ارتش و بها دادن به نیروهای میانی و در عین حال تأسیس یک نهاد جدید برای مقابله با احتمال کودتا و جلوگیری از تکرار 28مرداد 1332 باور داشت. دولت موقت اعلام کرد به این دیدگاه باور دارد.  اما تنها گروهک‌ها نبودند که خواستار انحلال ارتش بودند، بلکه بودند انقلابیون ساده، ناآگاه و جریانات دیگری که شاید با انقلاب نیز در تقابل نبودند اما به اهمیت وجود ارتشی که آموزش‌دیده، تحصیل علوم نظامی را طی سالیان طولانی پشت‌سر گذاشته و اکنون آماده است تا با دل و جان در خدمت انقلاب اسلامی، رهبری آن و مردم باشد، پی نبرده بودند و بیم داشتند که همین ارتش، عامل از میان رفتن انقلاب شود! 

انتصاب ریاست ستاد مشترک ارتش از سوی امام‌خمینی ره
در این میان، همزمان با مطرح شدن موضوع انحلال ارتش از سوی برخی افراد و گروه‌ها، یگان‌هایی از ارتش در کردستان و گنبد (ترکمن‌صحرا)، مشغول مقابله با ناآرامی‌ها و تجزیه‌طلبان بودند. تجزیه‌طلبان در گنبد، اعضا و وابستگان سازمان چریک‌های فدایی خلق بودند. گروه‌های کومله و دمکرات نیز در غرب کشور و به‌ویژه سنندج، به پادگان‌های نیروی زمینی ارتش حمله می‌کردند. به همین دلیل، سرلشکر محمدولی قرنی که از ارتش شاه کنار گذاشته شده بود، در روز 23بهمن57 و با حکم امام‌خمینی(ره)، ریاست ستاد مشترک را برعهده گرفت. او به ساماندهی ارتش پرداخت و به سرعت مشغول مقابله با ناآرامی‌ها شد. در 27 بهمن۱۳۵۷، یعنی 4روز بعد از این انتصاب، ۱۵۰نفر از استادان دانشگاه و دانشجویان جامعه اسلامی دانشگاهیان با حضور در مدرسه علوی محل سکونت موقت امام‌خمینی(ره)، سؤالات و ابهامات‌شان درباره ارتش را تک‌به‌تک از ایشان پرسیدند و بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز با گشاده‌رویی به آنان پاسخ دادند. امام در پاسخ به سؤال برخی از دانشگاهیان گفته بودند: «همین امروز آقای قرنی را، من ‎ ‎ فرستادم آمد اینجا. آقای یزدی ‎ هم آمد اینجا، که او از دولت باشد، او هم که رئیس ‎ ‎ [ستاد]. بنا بر این شد که در همین هفته، این طبقه اول [ارتش] را، از سرلشکر به بالا را، ‎ ‎ بیندازند دور. این پایینی‌ها بیایند و مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمی‌خواهیم ‎ ‎ ـ که همچین چیزی نمی‌گویید ـ ما ارتش می‌خواهیم، ما ژاندارمری می‌خواهیم، ارتش ‎ ‎ می‌خواهیم، شهربانی می‌خواهیم، همه اینها را می‌خواهیم. ما باید این طبقه اول، امرا و ‎ نمی‌دانم اینهایی که با فساد آمده‌اند روی کار و خودشان هم اکثراً ـ البته همه نه، اما ‎ ‎ اکثراً ـ فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشسته‌شان بکنیم و بعد بیاییم ‎ ‎ سراغ این پایینی‌ها، پایینی‌ها را یک سر و صورتی بدهیم. تا بعد برویم سراغ افراد دیگر، تا ببینیم ‎ ‎ افراد چطورند...». 
با این همه حرف و حدیث‌ها درباره انحلال ارتش و اقدامات دولت موقت، موجب شد که سرلشکر قرنی در نخستین روز از فروردین سال58، از سمت خود استعفا کند و مدیریت وی در 43روز‌ به پایان برسد. برکناری قرنی از ریاست ستاد ارتش، معلول درگیری‌های سنندج بود. قرنی معتقد بود: اگر ارتش در نقاطی حساس مثل کردستان تقویت نشود، به‌طور قطع ضدانقلاب درصدد اضمحلال ارتش و جدایی مناطقی مثل کردستان خواهد بود. شهید قرنی در استعفای خود، با شکایت از اقدامات ضد‌انقلاب و دشمنان خارجی و دخالت‌های بی‌جا در امور ارتش، چنین نوشته بود: «معاون نخست‌وزیر انقلاب که خود را واضع مقررات و مالک الرقاب می‌داند، بدون آنکه بداند ارتش چه موقعیت و چه امکاناتی دارد و متأسفانه بدون اینکه حتی اینجانب را طرف مشورت قرار دهد، هر روز دستوراتی صادر می‌نماید که ارتش بایستی شاهد لطمه‌ای دیگر بر روحیات افسران و افراد خود و افتادن مقداری سلاح و مهمات و مال و منال، به‌دست افراد ناصالح و وابسته به خارجیان باشد و... وزیر دفاع بدون مشورت و نظرخواهی از اینجانب و خارج از وظایف خود، می‌رود و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات نسنجیده می‌گوید که سربازان فروردین مرخص و بالنتیجه تعداد معدودی که از ارتش با خون دل به سربازخانه‌ها کشانده بود، نگهداری سربازخانه‌ها را رها کرده و به موطن خود می‌روند و شب هنگام عناصر توده‌ای وابسته به سیاست‌های خارجی، با کامیون‌ها به سربازخانه‌ها می‌روند و باقیمانده اسلحه و مهمات را بار کرده و به خارج از شهر می‌برند...دولت بدون مشورت با ارتش و آگاه‌ترین مرجع ارزیابی کردستان، نمایندگانی را به آنجا می‌فرستد که با ورود آنها و نخستین سخن‌پراکنی که می‌کنند، مردم را به پادگان مهاباد ریخته و غارت می‌کنند و در جلوی همین هیأت، فرمانده پادگان را گلوله‌باران می‌کنند... .»   اگرچه استعفای قرنی مورد پذیرش امام‌خمینی‌(ره) قرار نگرفت اما چند روز بعد مهندس بازرگان به او گفت که با استعفای او موافقت شده است.

مخالفت تمام‌قد رهبر انقلاب با انحلال ارتش 
پس از استعفای سرلشکر قرنی، سرلشکر ناصر فربد، از امرای قدیمی ارتش، رئیس ستاد مشترک شد. او از نزدیکان نهضت آزادی و جبهه ملی بود و از همفکران دولت موقت و مهندس بازرگان به‌حساب می‌آمد. این انتصاب موجب شد تا اختلافات کمی کاهش یابد اما موضوع انحلال ارتش همچنان مطرح می‌شد و این مسئله موجب نابسامانی در این نهاد شده بود. فرماندهان ارتش از امام‌خمینی‌(ره) درخواست ملاقات کردند تا برای برون‌رفت از این وضعیت چاره‌اندیشی کنند و از ایشان بخواهند که فرماندهی خود بر کل نیروهای مسلح را مجدداً اعلام کنند تا با استفاده از این حکم حکومتی، قوام و انضباط به ارتش بازگردد. سرانجام رهبر کبیر انقلاب اسلامی جهت پایان دادن به تمام توطئه‌ها، دسیسه‌ها، توهین‌ها، کم‌لطفی‌ها و... نسبت به ارتشی که از نخستین ساعات پس از پیروزی انقلاب، با تمام وجود در اختیار رهبر، ملت و انقلاب اسلامی قرار گرفته بود و پس از گذشت 66روز، تعداد زیادی شهید و مجروح و جانباز تقدیم انقلاب کرده بود و در مقابل دشمنان داخلی و خارجی، از تمامیت ارضی و استقلال کشور و انقلاب به دفاع برخاسته بود، در روز سه‌شنبه 28فروردین 1358، اعلامیه تاریخی خود را صادر کرده و سنگ بنای روز ارتش را گذاشتند؛ «روز چهارشنبه 29فروردین، روز ارتش اعلام می‌شود. ارتش محترم در این روز، در شهرستان‌های بزرگ با‌ساز و برگ، به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور، اعلام نمایند. ملت ایران موظفند تا از ارتش اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامی است و ملت شریف لازم است، آن را به این سمت رسماً بشناسند و پشتیبانی خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی، که حافظ استقلال و نگهبان مرزهای آن است، جایز نیست. ما، شما و ارتش، برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدان خاتمه دهیم... .»  امام‌خمینی‌(ره) در بخش‌های دیگر پیام خود، مشکلات پیش‌روی ارتش را نیز مورد‌توجه قرار دادند تا توطئه‌های داخلی و خارجی علیه این نهاد را نقش بر آب کنند. اعلام 29فروردین به‌عنوان روز ارتش و نمایش سازوبرگ نظامی، حاوی 3پیام مهم بود: نخست اینکه اعدام و مجازات سران و فرماندهان ارشد ارتش شاهنشاهی، قابل‌تسری به تمام لایه‌ها نیست، علی‌الخصوص که به صراحت در پیام، بر عفو گناهان صغیره یا خطاهای کوچک نیروهای ارتش تأکید شده بود. دوم اینکه قرار نیست ارتش منحل شود و خواست گروه‌هایی مانند فداییان خلق و مجاهدین خلق، رسماً رد شد. پیام سوم هم این بود که دشمنان خارجی و گروه‌های داخلی گمان نبرند که ارتش ضعیف شده و‌ساز و برگی در اختیار ندارد و به خیال حمله بیفتند؛ چراکه هرگاه ارتش در ایران تضعیف شده، تلاش برای جداساختن بخش‌هایی از کشور شکل گرفته و طبعاً این نگرانی در آن دوره نیز وجود داشت.
بدین‌ترتیب و در پی اطلاعیه امام(ره)، ارتش جمهوری اسلامی ایران تثبیت شد و نخستین رژه در نظام جمهوری اسلامی ایران و به مناسبت روز ارتش، با حضور امام‌خمینی‌(ره) در 29فروردین سال 58برگزار شد و در واقع ایشان در جایگاه فرمانده کل قوا ظاهر شدند و تصور خلأ قدرت در جایگاه فرماندهی کل ارتش نیز از میان رفت. در تهران و دیگر شهرها، مردم استقبالی گرم از ارتشیان به عمل آورده و شعار خودجوش «ملت پناه ارتش، ارتش فدای ملت»، در همه جا سر داده شد و از آن زمان به بعد، هر سال 29فروردین، به‌عنوان روز ارتش گرامی داشته شده و به همین مناسبت، رژه روز ارتش در تهران و شهرستان‌ها برگزار می‌شود.

اگر ارتش منحل می‌شد‌
درصورت انحلال ارتش، اگر کشور ایران دچار نا‌بسامانی و عدم‌ثبات می‌شد، اقلیت‌ها و گروه‌های معاند و جیره‌خوار دشمن،‌ساز جدایی سر می‌دادند. حداقل کشور طی چند سال، دچار آشوب و ناامنی می‌شد، همانگونه که شبیه این وضعیت در عراق امروزی رخ داده است اما صدور پیام تاریخی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و حمایت قاطعانه ایشان از ارتشیان که موجب خلع‌سلاح بدخواهان و شکست توطئه مخالفان نظام در انحلال ارتش شد، همچون پیکانی بر قلب تمام دسیسه‌ها و نقشه‌های شوم استکبار و بدخواهان انقلاب نشست و روحیه‌ای دوچندان به فرزندان ملت بخشید؛ روحیه‌ای که زمینه‌ساز ظهور تفکر خودباوری و خوداتکایی در نیروهای مسلح و به‌ویژه ارتش شد و این نهاد هم با پیروی صادقانه از رهبرش در دوران دفاع‌مقدس و پایبند بودن بر توصیه‌ها و آرمان‌های آن بزرگ در 44سال گذشته قدرشناسی لازم را به عمل آورده است.
 * پی‌نوشت‌ها در گروه تاریخ همشهری موجود است.

این خبر را به اشتراک بگذارید