• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 1 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 158916
+
-

ملت‌سازی پهلوی اول یا سرکوب اقوام؟

اخیرا جناب آقای دانا نقدی را بر دو کامنت بنده درباره سرکوب اقوام ایرانی توسط پهلوی اول داشتند و بنده را همسو با تجزیه‌طلبان معرفی کردند. بنده در کامنتی به فردی توصیه کردم که سرکوب اقوام را مطالعه بفرمایید. جناب دانا گفته‌اند که هم مطالعه کرده‌اند و هم کتاب دارند. اما متوجه شدم ایشان اشرافی در این‌باره ندارند لذا این پاسخ را تقدیم می‌کنم گرچه اصل حساسیت ایشان بر ایران عزیز قابل تقدیر است.
اولا: در این ویدئو بارها بنده را سردبیر روزنامه جوان معرفی می‌کند. حداقل 13سال است سردبیر روزنامه جوان دکتر صادقیان است و در حال حاضر مدیرمسئول آن هم جناب اخوان هستند. ثانیا: یک وقت می‌خواهیم حرف سیاسی بزنیم، یک وقت کسی چون بنده که دانش‌آموخته سیاست است (گرایش مسائل ایران) تحقیقاتش را نقطه عزیمت قرار می‌دهد که باید متفاوت دید. اینکه هر گفته و عبارتی با حرف تجزیه‌طلبان همسویی کند بی‌منطق است، حرف درست و دقیقی نیست. اگر‌ تجزیه‌طلبان گفتند نماز خوب است، باید ما بگوییم بد است؟ اگر گفتند پهلوی‌ها آدم‌های بدی بودند ما باید بگوییم پهلوی‌ها خوب بودند؟ اگر تجزیه‌طلبان علیه صهیونیست‌ها موضع گرفتند با ما همسو شده‌اند؟ حتی ممکن است ما در مسئله‌ای با آمریکا که دشمن خونی ماست، اشتراک نظر داشته باشیم.
ثالثا: بنده گفته‌ام پهلوی اول، جناب دانا درباره پیشه‌وری و قاضی محمد سخن می‌گوید که مربوط به سال‌1324 که ایران تحت اشغال خارجی است سخن می‌گوید که ربطی به پهلوی اول ندارد. بنده می‌گویم سرکوب سران اقوام، دانا‌ می‌گوید سرکوب سران تجزیه‌طلب و جالب اینکه سرکوب سران اقوام را منحصر در غائله آذربایجان و کردستان در سال1324 می‌کند و تمام، که باز هم ربطی به پهلوی اول ‌ندارد.
رابعا: ملت‌سازی امری بسیار مهم و ستودنی است. ایران امروز از سال907 قمری یکپارچه و ملت است. اما آنچه درباره پهلوی اول مورد نقد است، اشتباه در گزینش «روش» ملت‌سازی است. با زور سرنیزه نمی‌شود ملت ساخت. او ایدئولوژی و وجه مشترک ایرانیان برای ملت‌‌سازی را گم کرده بود. ملت‌سازی را براساس زبان فارسی و ناسیونالیسم باستانگرا و تجددخواه دنبال می‌کرد و این باعث چسب اقوام نمی‌شد. زبان فارسی در زمان قاجاریه و صفویه ترک‌زبان، هم‌زبان دیوان‌سالاری است‌ و جزء هویت و تمدن ماست. اما آنچه ملت ما را به‌هم پیوند می‌دهد و حداکثر اشتراک را دارد، اسلام است. پهلوی دنبال زبان‌آموزی نبود – که اکنون هم هست – قجرزدایی را همراه با تحقیر قومی آنان دنبال می‌کرد. امام اسلام را وجه اصلی ملت‌سازی قرار داد و چون اقوام ایران همه مسلمان هستند، این امر راحت محقق شد به‌صورتی‌که 800 جوان سیستان‌و بلوچستانی که جنگ هشت‌ساله هیچ تهدیدی برای سرزمینشان نداشت، از منتهی‌الیه شرق کشور عاشقانه حرکت کردند و در منتهاالیه غرب کشور شهید شدند. این یعنی ملت‌سازی. پهلوی اول ملت‌سازی را با ژاندارمری و ارتش انجام می‌داد نه با پیدا‌کردن وجه مشترک ایرانیان. ژاندارمری اولین نهاد حاکمیتی است که در سرزمین اقوام ایرانی مستقر شد و این یعنی حاکمان جز زبان زور بلد نبودند. خامسا: هیچ‌یک از اقوام ایرانی دنبال جدایی از ایران نیستند، زیرا به ایران سنجاق نشده‌اند. حتی سران کوموله و دمکرات هیچ‌گاه نگفته‌اند ما ایرانی نیستیم و یا دنبال جدایی از ایرانیم. آنها در پروسه دشمنی خارجی‌ها بازی می‌کنند و دنبال چهره‌سازی برای خود در هیبت مطالبه خودمختاری و مبارزه با نظام مستقر هستند.
سادسا: سرکوب اقوام و عشایر در دوره پهلوی اول و اعدام سران آنان امری حتمی و قطعی است که جناب دانا حتما نشنیده و ندیده است. به اقوام حوزه مرکزی ایران که دیگر اَنگ تجزیه‌طلبی نمی‌چسبد، توجه کنید.
جناب دانا بخواند و مطالعه بفرماید که پهلوی اول با سران بختیاری، لرستان، قشقایی و بویراحمد چه کرده است و برای نمونه بداند سران بختیاری چگونه اعدام شدند که 8تن از بزرگان بختیاری به‌نام‌های علی مردان‌خان، سردار فاتح، سردار اقبال، شکرالله ضرغام‌الدوله، هژبر عشایر، گودرز احمدخسروی، امام‌قلی‌خان رستم و حسین‌خان دره‌شوری در سال1313 یکجا در تهران اعدام شدند. سرچ بفرمایید «اعدام سران لرستان»، «جنگ سمیرم»، «جنگ سفیددشت» و... تا معلوم شود چه خبر بوده است. این بدین معنا نیست که این سران بدون اشکال بوده‌اند، اما پهلوی اول قدرت ارتباط و توجیه کار خود را نداشت. وقتی مردم به حضور ژاندارمری یا ثبت احوال یا... اعتراض می‌کردند، سواد و قدرت تعامل در حاکمیت نبود و جواب مشت آهنین بود. زیرا به مؤلفه‌های بومی ایرانیان باور نداشتند و نوسازی صرفا کپی‌شده و مورد سوءظن مردم بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید