بازگشت به مدارس خبرساز
اخبار منتشر شده از مدارس در 2هفته گذشته نشان از آن دارد که مراکز آموزشی چندان آماده میزبانی از دانشآموزان نبودند
نگار حسینخانی- روزنامهنگار
2هفته بیشتر از ورود دانشآموزان به مدرسه نگذشته که حجم ویدئوهای منتشر شده از مدارس در شبکههای اجتماعی هر روز ما را به شوکی تازه فرو برده است. از قیچی کردن موهای دانشآموزان در محیط مدرسه تا دلجویی خامدستانه ناظم از بچهها بهدلیل اعتراضهای گسترده و درگیری محصلان در کلاس درس و قتل و.... آیا همه این اتفاقهای پیشآمده در همین 2 هفته نشان از این دارد که پس از 2سال تحصیلی که بچهها در خانه آموزش دیدهاند، ما آماده بازگشایی دوباره مدارس در انتهای سال سوم تحصیلی نبودیم یا موضوع چیز دیگری است؟ آیا پیش از این نیز چنین اتفاقهایی در محیط مدرسه رخ میداد و این دوری باعث فراموشی ما از آن روزها بوده یا حضور دانشآموزان گوشی بهدست در مدرسه سرعت مخابره و انتشار اخبار بد را بالا برده است؟ برای پاسخ به این سؤالات با محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش صحبت کردهایم.
گوشیهای همراه دیوار مدرسه و جامعه را برداشت
دانشآموزی جان همکلاسی خود را گرفت. این پس از انتشار ویدئوی کتکزدن دانشآموزان در یک کلاس درس و پس از آن تصویر قیچی کردن موی دانشآموزان توسط ناظم مدرسه است. در مدارس چه خبر است؟ محمدرضا نیکنژاد، کارشناس حوزه آموزش و پرورش بخشی از این اتفاقات و رسانهای شدن آن را دستوری و بخشنامهای بودن آن میداند که بهصورت شتابزده و بدون آمادهسازی ذهنی خانوادهها، فرهنگیان و دانشآموزان صادر شده است. او میگوید:«هم از لحاظ بررسی درباره گسترش بیماری با شتاب عمل کردیم و هم بازگشایی شتابزده بود. این در حالی است که شخصا موافق بازگشایی مدارس بودم. زیرا از نظر آموزشی و پرورشی بچهها نیاز به ارتباط در جامعه دارند. اما در عین حال این تصمیم شتابزده، دستوری و از بالا به پایین نشان میداد که خیلیها آمادگی آن را نداشتند. گرچه اتفاقاتی که رسانهای شدهاند همواره وجود داشته، اما کمتر رسانهای میشدند.» نیکنژاد برای توضیح گفتههای خود به دلایلی چند در اینباره اشاره میکند و میگوید:«در دوران بعد از قرنطینه تابوی گوشی همراه در مدارس شکست. هرچند اول مهر سال تحصیلی بعد هم اگر اوضاع به حالت عادی بازگشته باشد، باز هم محدودیتها برای بردن گوشی به مدارس برقرار میشود. اما گوشی همراه در مدرسه و امکاناتی که گوشیهای همراه جدید دارند، طبیعتا فضایی را ایجاد خواهد کرد که مدرسه مثل سالهای گذشته با جامعه دیوار نداشته باشند. یکی از نکاتی که پیشتر وجود داشت این بود که ورود به مدرسه و تهیه گزارش از آن نیازمند گذر از هفتخوان بود. خبرنگاران باید از مراجع مختلف مجوز میگرفتند تا در مدرسه حضور پیدا کنند. درحالیکه امروز دیگر شهروند خبرنگاران یا همان دانشآموزان با همین گوشیها و اتصال به شبکههای مجازی به سرعت این خبررسانی را انجام میدهند.» این کارشناس آموزش و پرورش معتقد است فضای عاطفی خانه و ارتباطاتی که در خانه بین افراد برقرار است، اصلا با فضایی که در مدرسه حاکم است، قابل مقایسه نیست. او میگوید:«بهعلت محدودیتهایی که مدرسه برای حضور دانشآموزان در نوع پوشش و برخورد انضباطی تعیین میشود، فضا متفاوت از محیط خانه است. حالا پس از 2 سال دانشآموز یکباره در فضای مدرسه قرار گرفته و بهدلیل عدمحضورش در مدرسه به لحاظ ارتباطات اجتماعی نمیتواند با دانشآموزان دیگر و معلم تعامل کند. معلمها سابقه ذهنی بیشتری نسبت به بچهها از مدرسه دارند، اما بچههای پیش و پس از کرونا با توجه به فضا و تغییر فازی که در این 2 سال دادهاند، متفاوت شدهاند.»
آزاد اما کنترل شده رفتار کنیم
زمانی بچهها در مقطع دبستان در استفاده از فضای مجازی محدود میشدند، اما شرایط حاکم در جامعه، خانوادهها را برآن داشت گوشی همراه یا تبلت بخرند و این تابو شکسته شد. از اینرو بچههای امروز قطعا به لحاظ انضباطی، رفتاری، اخلاقی و آموزشی با دانشآموزان پیش از کرونا متفاوت هستند. نیکنژاد میگوید: «مدرسهها با توجه به جمعیت 15میلیونی دانشآموزان و یک میلیون معلم و نیروی ستادی و... آبستن یکسری اتفاقات هستند. احتمالی هم حساب کنیم، احتمال وقوع چنین اتفاقاتی در بین این حجم از آدم بالا میرود. اما حالا با حضور گوشی در فضای مدرسه امکان انتشار اتفاقات بیشتر شده است. این مسئله اگرچه از جنبههایی مثبت است. اما نیازمند فضایی آرام برای آموزش و پرورش هستیم.» او در ادامه میگوید:«چه این اتفاقها تصادفی رخ داده باشد و چه بهدلیل حضور گوشیهای همراه در مدارس باشد، آرامش را هدف قرار داده است. ولی این آرامش نباید بهگونهای باشد که خبری از مدارس درز نکند، بلکه نیازمند فرهنگسازی است. به هر صورت باید کنترل خاصی در اینباره وجود داشته باشد. هر معلمی روش تدریس خاصی دارد و اینکه هر لحظه بخواهد فیلمی منتشر شود که روش او را دستمایه تمسخر جامعه قرار دهد، درست نیست. البته منظورم برخورد بد معلم با دانشآموز نیست چون هر برخورد بد باید رسانهای شود تا همه عادت به رفتار هنجار پیدا کنیم.»
همه میدانیم که مدرسه جزئی از جامعه بوده و نباید دیواری بین این نهاد و جامعه درنظر گرفته شود. هر اتفاقی که در مدرسه رخ میدهد، مانند اتفاقهای جامعه باید رصد شده و درباره آن گفتوگو شود تا راههای برونرفت از مشکلات با عقل جمعی بررسی و رفع شود. اما در عین حال اگر قرار باشد رسانهای شدن رخدادها در مدرسه بهانهای باشد که مدرسه و معلم مدام مورد سرزنش قرار گیرد، ما را دچار آسیبهای بلندمدت نیز خواهد کرد.