خشم و هیاهو
یکی از رمانهای معروف در سبک سیال ذهن، «خشم و هیاهو»، نوشته ویلیام فاکنر است که چهارمین کتاب او و نخستین شاهکار ادبی این نویسنده محسوب میشود. این رمان، اثر موردعلاقه خود نویسنده نیز بوده و فاکنر آن را «درخشانترین شکست» خود توصیف کرده است. رمان با پیگیری داستان افول خانواده کومپسون، به 4بخش تقسیم شده و هر بخش، توسط راوی جداگانهای روایت میشود. بخش اول توسط فردی عقبافتاده به نام بنجی کومپسون روایت شده و نخستین اتفاقات رمان را با فلاشبک برای مخاطب بازگو میکند. بنجی که بهره هوشی بالایی ندارد، یادآور اثر تراژیک شکسپیر، مکبث است. او زبان سادهای دارد و خیلی کوتاه و سرراست صحبت میکند. بخش دوم، از دید کوئنتین کومپسون تعریف میشود. داستان این بخش، حدود 18سال قبل از وقایع بخش اول اتفاق افتاده و بنابراین، از ساختار خطی پیشروی داستان رمان تبعیت نمیکند. بخش سوم توسط سومین برادر کومپسونها، جیسون روایت شده و در روز جمعه قبل از عید پاک میگذرد.
جیسون برخلاف برادرانش، بسیار بیشتر روی زمان حال تمرکز دارد و از فلاشبکهای کمتری استفاده میکند، گرچه او هم اغلب به اتفاقاتی در گذشته اشاره دارد. بخش چهارم و پایانی کتاب، توسط راوی دانای کل روایت شده و بهخاطر نقش عمده شخصیتی به نام دیلسی، گاهی اوقات با عنوان بخش دیلسی از آن یاد میشود اما او تنها نقشآفرین این بخش نیست و شخصیتهای دیگری نیز، داستان خود را در این قسمت به پیش میبرند.