• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
شنبه 14 اسفند 1400
کد مطلب : 155486
+
-

فرش چهل‌تکه

چطور یکپارچگی را در سازمان مان محقق کنیم؟

نعیم نظری طهرانی- مدرس توسعه سازمانی

‌برای ایجاد یکپارچگی در هر سازمان، لازم است تک‌تک نفرات آن سازمان ابتدا روی زندگی شخصی خودشان متمرکز شوند و سطحی از یکپارچگی را در بستر زندگی شخصی‌شان تجربه کنند و بعد یکپارچگی را در سطح سازمان بیازمایند. اگر تک‌تک اجزای سازمان آماده حضور و فعالیت یکپارچه نباشند، این موقعیت در سطح سازمان محقق نخواهد شد. درنظر بگیرید فرش چهل‌تکه‌ای دارید که قطر بعضی از تکه فرش‌هایش با قطر باقی آنها متفاوت است. آن فرش قطعا فرش یک‌دستی نخواهد شد، ممکن است یک اثر هنری دیگر شود اما فرش نیست. بنابراین تمرکز بر حوزه‌های شخصی تک‌تک نفرات در محیط کار، یکپارچگی در سطح سازمان را به ارمغان می‌آورد. از دیگر مولفه‌های ایجاد یکپارچگی در سازمان، ایجاد گفت‌وگوی راهبری و رهروی است. زمانی می‌توان در یک سازمان، راهبری تک‌تک نفرات را ایجاد کرد که هریک از پرسنل سازمان رهرو و پذیرای تعلیم و آموزش باشند. این باز و پذیرا بودن فقط درصورتی ممکن می‌شود که آنها تک‌تک اجزای آن فرش چهل‌تکه را به رسمیت بشناسند؛ یعنی من به‌عنوان کارشناس یک واحد از سازمان حضور کارشناسی دیگر در واحد دیگر را به رسمیت بشناسم.  آن زمان است که می‌توانم کنار او فضایی یکپارچه و منسجم را تجربه کنم. در این حالت هیچ‌یک از اجزای سازمان نسبت به دیگری برتری ندارند بلکه افراد برای ایجاد فضای یکپارچه، خود را در جایگاهی قرار می‌دهند که همه هم راهبر هستند و هم رهرو. حالا سؤال اینجاست که چه چیزی باعث می‌شود کنار هم قرار گرفتن تکه‌های کوچک بافته شده یک فرش چهل‌تکه زیبا بسازد؟  تنها لازمه‌اش این است که فرش باشند، نه موکت یا زیلو و گلیم و... ؛ به این معنی که پرسنل هر سازمان واجد مشخصاتی هستند که آنها را برای حضور در آن سازمان مناسب می‌کند؛ مثلا این مشخصه که چقدر ارزش‌های بنیادین آن سازمان در روزمره تک‌تک افراد نقش اساسی دارد؛ به‌عنوان مثال اگر سازمانی ارزش بنیادینش «خدمت صادقانه» است، آیا پرسنل آن سازمان در رابطه‌شان با همدیگر خدمت صادقانه را تجربه می‌کنند که خروجی‌اش را مخاطب تجربه کند؟ ما به این می‌گوییم وصل بودن افراد به یکدیگر از مسیر ارزش‌ها.
همه ما تسبیح دیده‌ایم، که از یک نخ و تعدادی مهره تشکیل شده. اگر از تک‌تک مهره‌ها نخ رد نشده باشد، دیگر مهره‌های آن تسبیح نیستند. اگر سازمان را یک تسبیح درنظر بگیریم نخ تسبیح چیست؟ ‌آیا نخ تسبیح یک سازمان چشم‌اندازها و مأموریت‌های آن سازمان است؟ دعوت می‌کنیم به این مسئله نگاه جدیدی بیندازید. شاید نخ تسبیح ارتباطی به ارزش‌های وجودی یک سازمان داشته باشد.
   یکی از پیامدهای عدم‌یکپارچگی در یک سازمان ایجاد فرهنگ بی‌تفاوتی بین پرسنل، ‌مدیران، کارکنان و اعضای آن سازمان است. اینکه گاهی مشاهده می‌کنیم افراد بی‌تفاوت از کنار هم می‌گذرند، نسبت به محیط خود بی‌تفاوتند، نسبت به میز کار و لوازم کار خود بی‌تفاوتند و اینکه در چه سطحی از کارایی و کیفیت کار می‌کنند همه اینها بر می‌گردد به اینکه افراد در سازمان، خودشان را یکپارچه به‌عنوان یک فرش چهل‌تکه یا به‌عنوان یک تسبیح و یا به‌عنوان یک مجموعه یکپارچه کارآمد  نمی‌بینند.  در انتها من از شما دعوت می‌کنم چند سؤال را از خودتان بپرسید؛ اگر از افرادی هستید که در یک سازمان کار می‌کنید، مدیر میانی هستید، ‌مدیر ارشد هستید یا معاون هستید و یا مدارج بالاتر چند سؤال از خودتان بپرسید واقعا چقدر آگاهید از ارزش‌های آن سازمان؟
سؤال بعدی:‌ واقعا چقدر تا الان قدم برداشتید برای اینکه ارزش‌های آن سازمان بشود ارزش‌های شما و اگر این ارزش‌ها با هم مغایرند چرا محیط کارتان را ترک نکردید؟ چرا جایی کار نمی‌کنید که ارزش‌هایشان با ارزش‌های شما یکی باشد؟
 سؤال بعدی و ‌آخرین سؤال:‌ چرا من نسبت به همکارم بی‌تفاوت شده‌ام و چرا نسبت به محیط کارم بی‌تفاوت شده‌ام چرا نسبت به محیط کارم و کیفیت کارم بی‌تفاوت شده‌ام؟ من از شما دعوت می‌کنم این سؤالات را از خودتان بپرسید و مشتاقم در گزارش‌ها و مقالات بعدی آرام‌آرام به تک‌تک این موارد بپردازیم تا بتوانیم شفافیت بیشتری را حاصل کنیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید