• دو شنبه 11 تیر 1403
  • الإثْنَيْن 24 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jul 01
دو شنبه 9 اسفند 1400
کد مطلب : 155228
+
-

باید افتخار کنیم؟ به چی؟

نقدی بر ادبیات اغراق‌آمیز سرمربیان در حمایت از بازیکنان

می‌فهمیم که سرمربیان تیم‌های لیگ برتر از بازیکنان خودشان تعریف و تمجید می‌کنند تا آنها را به نهایت تلاش و کوشش تحریک کنند. نه‌تنها اشکالی ندارد، بلکه خیلی هم کار خوبی است. با این حال مشکل از جایی شروع می‌شود که این نوع ادبیات جنبه همه‌گیر پیدا می‌کند و هر مربی برای جلب نظر شاگردانش، به شکلی اغراق‌آمیز قربان صدقه آنها می‌رود. در استقلال هفته‌ای نیست که فرهاد مجیدی از قد و بالای بازیکنانش تعریف نکند یا این تیم را بهترین تیم سالیان اخیر استقلال نداند. در پرسپولیس هم یحیی گل‌محمدی هر بار از فداکاری و گذشت و ایثار شاگردانش تصاویری غلو شده ارائه می‌دهد. مثلا در پایان بازی با نساجی، گل‌محمدی گفت: «تک‌تک بازیکنانی که در پرسپولیس بازی می‌کنند، باغیرت هستند همه ما به آنها افتخار می‌کنیم. از تمام بازیکنانم تشکر می‌کنم که با وجود همه کمبودها می‌جنگند و تلاش می‌کنند.» تازه اینها خوب است؛ یحیی در هفته‌های گذشته واژگان حماسی‌تری را هم خرج بازیکنانش کرده است.
هر روز اخبار فوتبال دنیا را تعقیب می‌کنیم و به وسع خودمان در کم و کیف شیوه سخن گفتن مربیان حرفه‌ای و سرشناس هستیم. بله؛ گاهی پیش می‌آید که مربیان بزرگ دنیا هم مثلا بعد از یک برد مهم یا کام‌بک درست و حسابی از کیفیت و تعهد بازیکنان خود به نیکی یاد کنند، اما این ادبیات غالب در مصاحبه‌ها نیست. فوتبالیست پول می‌گیرد که فوتبال بازی کند؛ الان مردم بعد از یک برد عادی جلوی نساجی یا ذوب‌آهن برای چه باید به آنها افتخار کنند؟ سطح دستمزد و زندگی‌شان به‌مراتب بالاتر از مردم عادی است که نوش جان‌شان، در سطح کشوری و با توجه به بضاعت موجود هم امکانات خوبی در اختیارشان قرار می‌گیرد. حالا اینکه از نظر فنی در چه مقیاسی هستند یک بحث دیگر است، اما برای چه ما باید به غرور و تعهد و سختکوشی اینها افتخار کنیم که مثلا نساجی را برده‌اند؟ خب مگر غیراز انجام وظیفه بوده؟ اوج کمبودشان هم این است که مثلا تا نیم‌فصل به‌جای 50درصد، 40درصد از رقم قراردادشان را گرفته‌اند. این هم شد فداکاری؟ حالا بگذریم از اینکه همان 40درصد هم از عایدی تمام عمر 90درصد مردم کشور بیشتر است.
واقعا به‌نظر می‌رسد نیازی به این همه اغراق نیست. با بازیکنان‌تان دوست باشید و به آنها احترام بگذارید، اما بعد از هر بازی ساده دست به این قبیل حماسه‌سرایی‌ها نزنید. کلمه‌های بزرگ را کوچک خرج نکنید. چنین ادبیاتی مثلا آن زمان کاربرد دارد که 2 پنجره یک تیم بسته شده و آن تیم با کمترین نفرات و با کلی مرارت به فینال آسیا رسیده است. آن زمان اگر بگویید، ما هم می‌شنویم و می‌پذیریم، وگرنه هندی‌بازی روزمره، کل موضوع را لوث می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید