قصهای که موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر تعریف میکند
هنر قلبهای بزرگ
لیلا به طلب:
سیستم حفاظتی لازم نیست؛ دزد هم به اینجا بزند ته مانده خلوص و فداکاری از قفسهها پاک نمی شود! نه که تراش هنرمندانهای در کار باشد یا اختلاط رنگهای پالت بر بوم نقاشی. هرچه هست از میانه زندگی برخاسته و روایت جان بخشیدن به زندگی انسان را تعریف میکند.
اینجا موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر است با هدایا و اشیایی که از امدادگران سالهای دور و نزدیک برجای مانده. قصد ما از تهیه این گزارش معرفی یک موزه به روال همیشه بود. اما بازدید از این موزه، نگارنده را با یادگارهایی مواجه ساخت که از صاحبان قلبهای بزرگ برجای مانده و پرسشهای متعددی را در ذهن روشن میکند.
کاش در کنار پیراهن نخ نما، کلاه و حولهای که پُرز زبرش نم صورت امدادگران را میگرفت، خودشان هم حضور داشتند. آن وقت میشد زیرجلد شخصیت شان رفت و پرسید چطور کفش زندگی را از پا درآورده اند؟
قلبشان با چه ریتمی برای همنوع میتپیده؟
«یاری» را تا کجا برای خودشان تعریف کردهاند؟ نمودارش برای ما آدمهای معمولی چه شکلی درمیآید؟
اگر مشتاق شنیدن هستید این روزها همزمان با هفته هلالاحمر سری به این موزه در خیابان ولیعصر بزنید.
نبردی که مایه خیر شد
قبل از آنکه داستانش را بگویند تنها یک مجسمه است؛ «تاکسیدو» پوش، کنج راهروی ورودی ایستاده. شق و رق، عصاقورت داده و خوش لباس مثل باقی تاجرهایی که به پشتوانه حرفه شان گردن افراشته، مقابل آدم میایستند.
قصه او، اما بیننده را تا سالهای 1860-1859 به عقب میبرد. «هانری دونان» با همین چشمهای کوچکی که روی تندیس او نقش شده، شاهد جنگی بوده که در مجاورت «سالفرینو»؛ روستای تولدش رخ داد. نبردی که نیروهای ایتالیا، فرانسه و اتریش را به جان هم انداخت. شرح این جنگ را دونان در کتاب «خاطرات سالفرینو» روایت کرد. بعد از انتشار هم کتاب را به دست شخصیتهای سرشناس کشورهای اروپایی رساند.
خوشامدگویی به سبک «دونان»
تندیسهانری دونان مقابل ورودی اداری موزه و مرکز اسناد هلالاحمر، رو به بازدیدکنندگان دارد. این تندیس، یاد شخصیتی را زنده نگهداشته که پایه گذار جمعیت صلیب سرخ در جهان بوده. او در میانه آن جنگ پرتلفات، هزینه مداوای زخمیها را تقبل کرد و برای نخستین بار، بانی تشکیل جمعیتی شانزده نفره در سوییس شد که داوطلبانه به مداوای آسیبدیدگان در نبرد میپرداختند.
نشان صلیب سرخ بر روی لباس این اعضا حاوی پیامهایی بود؛ «این اعضا مصون از درگیری بوده و امدادگر آسیبدیدگان جنگ هستند. هیچ یک از طرفین حق ندارد به اعضای صلیب سرخ شلیک کند.» پیرو این فعالیتهای بشردوستانه است که هفت اصل موردپذیرش صلیب سرخ با عناوین انسانیت، بیغرضی، بیطرفی، استقلال، خدمات داوطلبی، یگانگی و جهان شمولی بر دیوار موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر نقش بسته است.
به نام صلح و آرامش
ویترین نخست موزه، ماکت منشور کوروش را به نمایش گذاشته. ماکتی همقواره اصل منشور که در بخش «ایران باستان» موزه بریتانیا نگهداری میشود. خط میخی روی ماکت، دور استوانه چرخیده تا نخستین بیانیه حقوق بشری را خلق کند. قرابت خطوط این استوانه با مفاهیم نهفته در فعالیتهای بشردوستانه، آنجا نمایان میشود که کوروش کبیر، آرامش و صلح را برای «بابلی»ها و «سومری»ها به ارمغان میآورد. بعدتر صورتک و شمشیری هست که به پاسداشت کمک رسانی نیروهای هلالاحمر در خشکسالی «اریتره» از سوی مسئولان این کشور به جمعیت هلالاحمر اهدا شده است. سنت اهدا و نگهداری هدایا در ویترینهای دیگر موزه، بارها تکرار شده اند. از بشقاب منقش، درختچه طلایی، مدال و مجسمه چینی گرفته تا کتب نفیس و سازه مرمری مسجدالاقصی که هنر به کاررفته در آنها بیننده را به شوق میآورد.
انضباط موزه آینه ای
دیوارها آینه پوشاند و موزه، آرام. ویترینها در دل آینه دودی دیوار، دهها بار تکرار شده اند. فقط وقتی بازدیدکنندهای قدم روی مرمر سفید کف میگذارد و خود را درون دیوار آینه ورانداز میکند، معلوم میشود ویترینها در کدام مرز به واقعیت میپیوندند. مکعبهای شیشه با پایهای چوبی، از گوشه و کنار موزه سربرآوردهاند تا اشیای موزه را به نمایش درآورند. منظم و درخشان، مثل برجهای کوتاه قدی که صف ایستاده باشند. تا اینجا، موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر لقب پاکیزهترین و آرامش بخشترین فضای موزهای را تصاحب کرده است.
یاد زنده امدادگران شهید
به دیواره شرقی موزه، ویترینهایی پهلو داده که یادگارهای شهدای جمعیت هلالاحمر را در بر گرفته. بعد از عبور از کنار ویترینی که عکس خندان خلبان «ترابی»؛ امدادگر هلالاحمر را قاب گرفته و ماجرای پرتاب شدن کیف خلبانی او از هواپیما را یاداوری کرده، جمع اشیا بازمانده از شهدای هلالاحمر، لبخند را روی لبها میخشکاند.
روی زمین و میان ویترینهای اینجا، پارچهای پهن است. کلگی کلاه فلزی به پشت افتاده و قمقمههای خاکی، به دیوار اویخته اند. تصاویر شهدای جمعیت هلالاحمر از روی دیوار قرمز شرقی، به صورت ادم نگاه میکنند. برجستگی قمقمهها از نزدیک پیداست؛ جملههایی که رزمندگان را به بستن «در» قمقمه دعوت میکرده تا جرعه آب همراهشان خنک بماند.
جلوتر، پیراهن شهید «حسینقلی بهی» را چهارتا کرده و روی جانمازش گذاشته اند. خانواده شهید، حوله رنگ و رورفته او را به همراه تسبیح دانه درشت شهید به موزه اهدا کرده اند. امدادگر شهید، آن عینک کائوچویی را آخرین بار در تاریخ دوازدهم آبان ماه سال 61 به چشم زده و به کمک رزمندههای دیگر شتافته. بعدها دسته شاخی عینک را فقط زمانی دست گرفتهاند که بخواهند غبار نرم روی عدسی را بتکانند و پشت ویترین در معرض دید بگذارند؛ در بخشی که بینندگان موزه را بیش از سایر قسمتها به تامل وا میدارد.
خاطرات جراحتهای جنگ
در قسمت شرقی موزه، دفتر بزرگی به ویترین تکیه کرده است. اندازه و سختی جلدش به دفتر حضور و غیاب مدارس میماند. اما برچسب روی آن میگوید نیروهای مربوطه در جمعیت هلالاحمر، اطلاعات مجروحان جنگ را در آن درج میکرده اند. کاغذ کادو جلد، دیگر رمقی برای نمایش رنگ گلبرگها ندارد. در صفحات بیرون مانده از دفتر، با خودکار آبی، جدولی رسم کرده اند. در ستونهای جدول عناوینی همچون درجه، اسم و شهرت، کیان اصلی، شهر اعزام، تاریخ بستری و نام بیمارستان نوشته شده. تاریخ بستری اهالی این دفتر تا روزهای پایانی خرداد 1360 به عقب برمی گردد. نام بیمارستانهایی که مجروحان را پذیرفتهاند در انتهای جدول آمده؛ بیمارستانهای 504 و 501 ارتش و نیرو هوایی.
تا جایی که پیداست بعضی به علت پارگی نخاع، قطع پا، برخورد گلوله به دست بستری شدهاند و بعضی به علت ناراحتیهای داخلی. بعضی مجروحان هم دوام نیاوردهاند و به همرزمان شهیدشان پیوسته اند. ستون تاریخ بستری، گهگاه چنین اخباری را ثبت کرده است.
کمی بعدتر، ویترینی هست که لیست اسامی دریافتی ایران از کمیته بین المللی صلیب سرخ را نگهداری میکند. این دفتر، حاوی نام اسرای جنگی بوده و بر اساس نام خانوادگی رزمندگان ایرانی اسیرشده در خاک عراق، از سال 1359 تا 1367 تنظیم شده است.
چهره فاخر «شیروخورشید»
در میانه موزه ویترینها دور ستون ناپیدایی چرخیدهاند و تا نزدیکی سقف پیش رفته اند. در طبقات پایینی ویترین، «آرم» نیروهای امدادرسان ایرانی بر روی تکه بزرگ فلزی حک شده است. فلز نقش دار با تصویر شیر، شمشیر و نیمه خورشید به دیواره ویترین تکیه داده است. بزرگی آن به اندازه بغل گشوده یک بزرگسال است و چهره شیر، اشعههای خورشید و صیقل فلز شمشیر برجسته تر از قسمتهای دیگر به چشم میآید.
این ترکیب، نخستین نشان نیروهای امدادی ایران با نام «جمعیت خیریه شیر و خورشید» است که با پیگیری مُجدانه دکتر «امیر امیراعلم»؛ وزیر فرهنگ و بهداری وقت در سال 1302 به نام ایران ثبت شد.
اما این، تنها نشان از دکتر امیراعلم در موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر نیست. چرا که سردیس دکتر امیراعلم در ابتدای راهرو ورودی میهمانان خارجی در بخش شمالی موزه نصب شده است. دکتر امیراعلم در این سردیس، عینک کوچکی به چشم دارد و نگاهش به سمت ورودی موزه است انگار که چهره بشاش او به بازدیدکنندگان خوشامد بگوید.
از خاطرات تا جوایز
سوزنی که برای «انژکسیون» به سرنگ فلزی متصل شده، به سوزن لحافدوزی میماند. وسایل ویترین میانی موزه، ابزاری را دربرگرفته که در دوره ستارخان، کاربرد پزشکی داشته اند. نام یاران ستارخان؛ رشید خان و شریف خان کنار این وسایل آمده است. بعدتر در یک صندوقچه فلزی در چاردیواری ویترین بازمانده است. صندوقچهای نقش دار که از دویست سال پیش برجای مانده. مخمل داخل صندوقچه ماجراهای فراوانی را از سر گذرانده. نام «لینا پاگنوا» بانوی روسی در کنار آن آمده است. این صندوق برای جمع آوری کمکهای مردمی در زمانهای مختلف به کار میآمده و یادگار کشور روسیه است. در نزدیکی این ویترین میتوان ردیف قفسههای شیشهای را یافت که لوحهای یادبود، جامهای اخلاق، دیپلم افتخار، تندیس نیکوکاری، مدال و جوایز المپیادها و مراسم مختلف جمعیت هلالاحمر همچون «رقابت مهر» و «ردپای عشق» را نگهداری میکنند.
تن پوش امدادگران
کنج و کنار دیواره شمالی موزه اغلب مدلهایی ایستادهاند که یونیفورم نیروهای امدادرسان ایران را در زمانهای مختلف بر تن دارند. از یونیفورم سبز سدری امدادگران آقا در جمعیت خیریه شیر و خورشید گرفته تا یونیفورم سورمهای رنگ بانوان با دکمههای طلایی و بازوبندی که برای شناسایی به دست میبستند. دختر نوجوانی که دوره «پیشاهنگی» را میگذرانده بعد از اعضای بزرگسال جمعیت شیروخورشید در ویترین ایستاده است. سپس نوبت دخترک خندانی شده که لباس «مهربان»؛ یکی از غنچههای هلالاحمر را برتن کرده. مجسمه «مدد»؛ پسر امدادگر و مدل همسن و سال «مهربان» در ویترین جداگانهای به نمایش درآمده است. اینجا یونیفورم اعضای سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر هم بر تن مدلهای بلندقد داخل ویترین دیده میشود. پیراهن سفید و طوسی با نوار قرمزی که پایین سینه امتداد پیدا کرده، اعضای این گروه را مشخص میکند. اعضای سازمان جوانان هلالاحمر هم با پیراهن سفید، یقه آبی و نوار آبی که دور کمر و بازو چرخیده، مشخص میشوند.
ارزشمندترینها
بیشترین توجه در این موزه را اشیایی به خود جلب میکند که با وجود حجم کوچک، ارزش معنوی بالایی دارند. قفسه پایینی ویترین جمعیت خیریه شیر و خورشید، نشان سینه گروههای امداد را به نمایش گذاشته است. «مربی»ها با نشان دایره، «جوانان» با نشانی مربع شکل، «منجیان» با نشان هشت ضلعی و «نوجوانان» با نشان مثلث شکل شناخته میشدند.
نشانهای سینه در موزه هلالاحمر ماجرای دنباله داری دارند. ویترینهای موزه هر جا که امکان نمایش اشیاء ریز وجود داشته، روال نمایش نشانهای سینه را ادامه داده اند. اشیایی که برای اهداکنندگان و اعضای جمعیت از ارزش فراوانی برخوردار است. در یکی از ویترینها نشانه «پیتر مائور» رییس کمیته بین المللی صلیب سرخ روی رف شیشهای قرار داده شده؛ این نشان جزو اشیاء ارزشمند موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر محسوب میشود.
کشتی که بیمارستان شد
ویترین کوتاه قدی که در بخش شمالی موزه قرار دارد باید نظر بازدیدکنندگان کم سن و سال را بیشتر به خود جلب کند. شیء داخل ویترین از دور شبیه به اسباب بازی بزرگی میآید که هر نوجوانی آرزوی تصاحب آن را خواهد کرد. از نزدیک جزئیات آن در کنار توضیح راهنما وضوح بیشتری مییابد. این ویترین، ماکت کشتی «فارو»؛ نخستین کشتی ایران را در میان گرفته. این کشتی در سال 1352 از کشور آلمان خریداری شده بود. آنطور که راهنمای موزه میگوید یک بیمارستان پنج طبقه در این کشتی طراحی شده بود تا در زمان مناسب به کار امدادرسانی و فعالیتهای پزشکی بپردازد. روی عرشه این ماکت، یک دستگاه آمبولانس، باند فرود هلی کوپتر و دو قایق امدادی دیده میشود. باقی مانده کشتی فارو که بعدا به نام «قدس» خوانده شد اکنون در سواحل خلیج فارس دیده میشود.
هنر+ صلح
بعد از پایان فضایی که به نمایش اشیاء موزه اختصاص دارد، راهرویی به سمت شمال ساختمان پیچ میخورد. در دو سوی راهرو تصاویری نصب شده که از اتفاقات اخیر با حضور امدادگران جمعیت هلالاحمر پرده برداشته است. بعضی از تصاویر، حضور مسئولان و مدیران ارشد جمعیت را در میان آسیبدیدگان حوادث در کشور نشان میدهد. دیواره شرقی این راهرو تصاویر روسای جمعیت هلالاحمر از سال 1327 تا 1396 را در قابهایی به نمایش گذاشته است. سردیس دکتر امیراعلم در انتهای این راهرو پیداست.
بیرون از فضای موزه و در مجاورت بخش اداری مرکز توانبخشی جمعیت هلالاحمر، نگارخانه «صلح» پذیرای آثار هنرمندان بنام کشور است. با برنامه ریزی مدیریت موزه، نمایشگاهها و کارگاههایی در حوزههای مختلف هنری در این فضا برپا میشود.
از دیروز تا امروز
ردیف ویترینهای رادیولامپی، دستگاه ضبط و پخش صدا، دستگاه بیسیم در اندازهای نزدیک به سه وجب، دستگاه تلفن با حروفی که کار تلگراف را سهل میکردند و تجهیزات جانبی رادیوهای قدیمی مورد استفاده نیروهای جمعیت شیر و خورشید در بخش غربی موزه پشت هم ردیف شده اند. این مسیر در نهایت به ویترینی میرسد که تابلوی پارچهای جمعیت خیریه شیر و خورشید را قاب گرفته است. پارچه نوشتهای که به مناسبت پنجاهمین سال خدمتگزاری این جمعیت تهیه شده بود و اکنون غبار و شوره قطرههایی که بر آن چکیده را در گذر سالها حفظ کرده است. برای نمایش نشریاتی که در زمان فعالیت اعضای جمعیت شیر و خورشید، منتشر میشده یک ویترین بزرگ اختصاص داده شده و در طبقات آن تقویم رومیزی، سالنامه جمعیت خیریه شیر و خورشید، کارتهای تبریک سال نو و بروشورهای آموزشی چیده شده است. در کنار این ویترین اساسنامه و نشریات جمعیت هلالاحمر ایران هم به نمایش درآمده است.
گفتوگو با مدیر موزه
تقسیم بندی یادگارهای صلح
اشیاء موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر با آثاری که در موزههای دیگر به نمایش درآمدهاند تفاوت محسوسی دارد. این موضوع، جدا از پشتوانه انساندوستانهای است که به شناسنامه شیءهای موزهای جمعیت هلالاحمر سنجاق شده است.هرچند مرز قابل مشاهدهای برای تقسیم اشیاء موزهای در این فضا در نظر گرفته نشده اما بین اشیاء ریز و درشتی که در فضای موزه به نمایش درآمده، اشتراکاتی دیده میشود که زمینه را برای دسته بندی اشیا فراهم کرده است.
فرهاد علی اکبری گاوزن؛ مدیریت موزههای جمعیت هلالاحمر در گفتوگوی کوتاهی که با او داشته ایم از تقسیم بندی اشیا در موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر میگوید.
معیار پذیرش اشیا در موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر چیست؟
موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر از سه بخش تشکیل شده؛ نخست، آثاری با نشان شیر و خورشید که از قسمتهای مختلف اداری جمع آوری شده یا توسط اعضای بازنشسته این جمعیت به موزه اهدا شده است.
دومین بخش موزه، مختص هدایایی است که به موزه یا جمعیت هلالاحمر اهدا میشود. هدایایی که از فدراسیونها و کمیتههای مختلف با ورود مسئولان جمعیت صلیب سرخ به ایران به موزه اهدا میشود جزو این دسته است.
سومین بخش موزه به نشانههای جدید در سالهای اخیر برمی گردد. لوحهای تقدیر، جام، مدال و یادبودها نمونههایی از این اشیا هستند که در مراسم مختلف به اعضای جمعیت هلالاحمر اهدا شده و یک نمونه از آن در محل موزه نگهداری میشود.
چه تعداد شیء در موزه جمعیت هلالاحمر نگهداری میشود؟
در مورد اشیا گذشته از تعداد آنها این موضوع را میتوانم بگویم که اشیای ریز در این موزه به فراوانی یافت میشوند. نشانهای والای انسانی اغلب، حجم بزرگی ندارند. با وجود کوچک بودن نشانها هر کدام ماجرایی برای بازدیدکننده بازگو میکنند. مثلا مهمترین شیئ موجود، نشان سینه رئیس کمیته بین المللی صلیب سرخ است که به موزه اهدا شده است. این نشانها حاصل فداکاری در دهها عملیات امدادرسانی است و برای اعضای جمعیت هلالاحمر ارزش فراوانی دارد.
روندی که در موزهها برای حفظ اشیا معمول است، در این موزه هم طی میشود؟
فعالیت موزه به نحوی است که با انبارگردانی تمام اشیا در معرض نمایش قرار بگیرند. قدمت اشیا این موزه اغلب کمتر از صد سال است. با این حال تیم کارشناسی بر روند فعالیت موزه نظارت دارد و اشیاء را رصد و ارزیابی میکند. علاوه بر این که موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر با موزههای بزرگ کشور همکاری دارد. به طور مثال اگر برگههایی از اسناد موجود در موزه، آسیب ببینند با تعامل موجود و دانش کارشناسان آن موزهها ترمیم خواهند شد.
آیا تسهیلاتی برای بازدید قشر خاصی از جامعه در نظر گرفتهاید؟
موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر هر هفته پذیرای دانش آموزانی است که از سه مدرسه در مقاطع مختلف برای بازدید به موزه میآیند. سه روز از هفته به بازدید دانش آموزان اختصاص داده شده است. در بخشی از موزه سالنی برای پخش فیلم برای دانش آموزان طراحی شده و فیلمهای متناسب با گروههای سنی دانش آموزان ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان پخش میشود. از آنجا که موزه در دل یک مرکز درمانی تعبیه شده مددجوها بعد از درمان برای بازدید از موره اقدام میکنند. اشیای موزه به نحوی چیده شده که افراد دارای معلولیت، توانایی بازدید داشته باشند. در همین راستا ویترینها اغلب به صورت همسطح طراحی شده است. علاوه بر این، ورودی اصلی موزه برای ورود افراد دارای معلولیت مناسبسازی شده است.
موزه اسناد جمعیت هلالاحمر چندساله است و آیا برنامه جانبی هم دارد؟
ایده و طرح موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر توسط بهزاد فیروزی؛ یکی از هنرمندان عضو جمعیت هلالاحمر ارائه شد. این موزه در سال 1383 فعالیت رسمی اش را آغاز کرد. موزهها برای پیشگیری از حوادث و افزایش آگاهی جامعه دایر شدهاند. طبیعی است که بهترین مکان برای آموزش امداد، اطلاعرسانی، یادآوری فرهنگ صلح و خشونت موزه و مرکز اسناد جمعیت هلالاحمر است. در کنار این فعالیت، گالری موزه اسناد جمعیت هلالاحمر در مناسبتهای مختلف از هنرمندان بنام کشور برای برگزاری کارگاه یا ورک شاپ دعوت به عمل میآورد و نمونه آثار آنها را در فضای گالری به نمایش میگذارد.