رشد 10 درصدی «فقر یادگیری» در پاندمی
کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش تحقیقی درباره تأثیر پاندمی بر زندگی آینده دانشآموزان منتشر کرده است
زهرا رستگار مقدم- روزنامهنگار
با همهگیری ویروس کرونا، بیش از 188کشور در جهان مدارس خود را تعطیل کردند و 1/6میلیارد کودک، نوجوان، و خانوادههای آنها تحتتأثیر این بحران قرار گرفتند. اما این تعطیلی تأثیر فراوانی بر یادگیری و رشد دانشآموزان داشته است. این را میتوان در گزارشی که کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در آخرین توصیهنامه سیاستی خود که در اسفندماه ۱۴۰۰ آماده و منتشر کرده به موضوع افت یادگیری دانشآموزان در بحران آموزشی ناشی از پاندمی کووید-۱۹ پرداخته است، به وضوح مشاهده کرد. اما هدف از انتشار این پژوهش چه بوده و چه راهکارهایی برای آن درنظر گرفته شده است؟ در اینباره با محمد حسنی، عضوهیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش صحبت کردهایم.
آسیب اقتصادی کرونا به آینده شغلی کودکان
«هر سه ماه تعطیلی مدارس در بحران کرونا باعث کاهش 1/5درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها در نیمقرن آتی خواهد شد و بر این اساس کشوری که 12ماه تعطیلی داشته است، 6درصد از تولید ناخالص داخلی(GDP) خود را در نیم قرن آتی از دست خواهد داد.» این بخشی از نتایج پژوهشی است که کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در آخرین توصیهنامه سیاستی خود منتشر کرده و به افت یادگیری دانشآموزان پرداخته است. جالب است که بدانید کودکان متأثر از این افت یادگیری، 10تریلیون دلار (چیزی معادل 8درصد از GDP جهانی) از درآمدهای خود را در طول زندگی از دست خواهند داد. برای هر کودک این کاهش درآمد معادل از دست دادن یک سال درآمد از بازار کار در دوران فعالیت شغلی خواهد بود.
شبیهسازیهای اخیر (بانک جهانی، 2020) نشان میدهند که با سناریوی محافظه کارانهای، فقط 5ماه تعطیلی مدارس، کشورهایی با درآمد ضعیف تا متوسط را با کاهش کیفیت سالهای تحصیل تا حداکثر حدود 0/9(9ماه) مواجه خواهند کرد. فقریادگیری هم از 53درصد پیش از پاندمی به 63درصد افزایش خواهد یافت. سهم نوجوانان متوسطهای که هماکنون به حداقل سواد کارکردی خواندن و ریاضی دست پیدا نکردهاند، از 40درصدپیش از پاندمی به 50 درصد افزایش و 24میلیون کودک از مقاطع پیش از دبستان تا پایان متوسطه ممکن است هرگز به مدرسه باز نگردند. افزون بر این، با تعطیلی مدارس و انتقال به یادگیری برخط، نظامهای آموزشی با چالش حضور و غیبت مواجه شدند، پدیدهای که با «افت یادگیری تابستانی» ارتباط دارد و بهطور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است.
بحرانِ نظام آموزشی کشور
با توجه به مباحث پیشین و ابعاد بحرانی که نظام آموزشی کشور با آن روبهرو است، افت چشمگیر یادگیری و مهارتهای اساسی و ترک تحصیل دانشآموزان از مهمترین پیامدهای تعطیلی آموزش حضوری مدارس برای نظام آموزشی و کشور است. افت یادگیری در طول زمان بدون اقدامات ترمیمی، پیچیدهتر میشود. یادگیری فرایندی تجمیعی یا تراکمی است و یادگیریهای تازه بر شالوده مهارتها و دانش اکتسابی پیشین بنا میشوند. وقتی دانشآموزان یادگیریهای پایه را بهخاطر تعطیلی مدارس یا یادگیری از راه دور بیکیفیت از دست میدهند، دانش و مهارتهایی پایهای وجود ندارد که هنگام بازگشایی روی آنها چیزی بنا شود. بنابراین افت یادگیری به روند خود ادامه میدهد، مگر اینکه دولتها اقدامی برای ترمیم و جبران آن انجام دهند. بانک جهانی، یونسکو و یونیسف(2021) پیشنهاد میکنند که هر کشوری برنامههای ترمیمی یادگیری مبتنی بر راهبردهای شواهد محور را برای تسریع یادگیری در دستور کار قرار دهد. اما پیشنهادها بر چه پایه و اصولی است؟
3راهبردهایی مهم در افزایش یادگیری
فشرده و یکپارچهسازی برنامه درسی نخستین برنامه در مجموعه راهبردهاست. اما دومین راهبرد افزایش زمان آموزش است و سومین توجه به اثربخشی آموزش. اما در اثربخشی آموزش چه باید کرد. شاید نخستین گام آموزش هدفمند باشد. به این شکل که گروهبندی براساس سطح یادگیری در یک بازه زمانی معین و در روزهای عادی مدرسه شکل گیرد یا کمپهای یادگیری هدفمند در طول سال تحصیلی ایجاد شود و مدل دیگر هم کمپهای تابستانی است. اما آیا همه این مدلها در ایران نیز قابل پیگیری است؟ محمد حسنی، عضوهیأت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش درباره اهمیت انتشار این توصیهنامه سیاستی میگوید: «جبران افت یادگیری در دوره کرونا مسئله جدی است. اگر وضعیت همینگونه ادامه پیدا کرده و تداوم یابد در آینده نزدیک با نسلی روبهرو خواهیم بود که رخنه عجیبی در فرایند یادگیری خواهد داشت. باید چهکار کنیم؟ در این گزارش نوعی برآورد کلی از آن چیزی است که در دنیا مورد مطالعه قرار گرفته است. واکنش کشورهای دیگر نسبت به پدیدهای افت یادگیری دانشآموزان در دوران کرونا ست. اما گزارش دیگری در راه است که در آن توصیهها درباره مسائل آموزش و یادگیری در ایران خواهد بود.» این مطالعه در واقع چشماندازی است که حساسیتی برای مدیران و مسئولان ایجاد خواهد کرد تا خطر کاهش حساسیت نسبت به واماندگیهای دانشآموزان گرفته شود.
حسنی میگوید: «مداخلات میتواند از کلاس درس آغاز شده و منطقه، استان و وزارت آموزش و پرورش آن را طراحی و اجرا کند.» او همچنین درباره اجرای این راهبردها معتقد است: «ممکن است بعضی از این برنامه و راهبردها که در این گزارش ارائه شده است در کشور ما اجرایی نشود، اما سیاست افزایش حساسیت و بزرگ کردن موضوع در چشم و نگاه جامعه و بهویژه مدیران ارشد کشور است. از سویی ارائه الگویی از تصمیمی که دیگر کشورها متناسب با موقعیت خود اتخاذ کردهاند. از سویی گاهی مدیران وظیفهشان استفاده از ظرفیتهای موجود نیست، بلکه ظرفیتسازی است. مهم این است که وقتی مسئلهای در چشم جامعه بزرگ شود، جامعه نیز برای آن ظرفیت ایجاد خواهد کرد، درحالیکه با کوچک کردن موضوعات چنین ظرفیتهایی شکل نخواهد گرفت. این ایجاد حساسیت در مرحله نخست با ارائه چشماندازی بینالمللی انجام شده است و در مرحله بعد راهکارها بیشتر ناظر به شرایط موجود کشور خواهد بود.»