مهرداد مراد- جنایینویس و پژوهشگر ادبی
اول
واکاوی جنایت و انگیزههایش
در دنیای ادبیات داستانی، ژانر جنایی، گونهای از داستان است که در آن، جنایت و انگیزههایش مورد واکاوی قرار میگیرد. این نوع رمانها، اکثراً یک ساختار مشترک دارند. ابتدا جرمی تعریف میشود، بعد قتلی اتفاق میافتد، تحقیقی صورت میگیرد و در آخر هم قاتل یا بزهکار دستگیر شده و بهدست عدالت سپرده میشوند یا اینکه با مقاومت در برابر مأموران قانون یا قهرمان داستان به هلاکت میرسند. اینگونه ادبی زیرمجموعههایی دارد که در جای خود قابل تشریح هستند اما در کل، یکسری خصوصیات مانند جنایت، قهرمان یا ضدقهرمان، مظنون، قاتل یا شخصیت منفی و واقعگرایی مشترک دارند. بهعنوان مثال، در همه اینگونه از داستانها، جنایت یا بزه رخ میدهد. این همان انگیزهای است که کاراکترهای داستان را مینگارد و مخاطبان را وادار به خوانش میکند. این بزه ممکن است بهعنوان مثال، فقط به سرقت ختم شود اما تجربه ثابت کرده، موضوع قتل، خوانندگان را بیشتر ترغیب میکند. همچنین شخصیت اول داستان نقشی کلیدی دارد. یک نفر بهعنوان کاراکتر محوری داستان باید معما را حل کند و گره از کار بردارد، خواه پلیس باشد یا یک فرد حقیقی و حقوقی دیگر. معمولا این قهرمان یا ضدقهرمان شخصیتی منحصر بهفرد دارد و نسبت به دیگر اشخاص درون داستان، از نظر ضریب هوشی یا قدرت بدنی، متمایز است.
دوم
نقش کلید مظنونان
نویسندگان آثار جنایی معمولاً از چند بازیگر داستان بهعنوان شخص مظنون نام برده و اعمالی را به او نسبت میدهند تا شک خواننده را برانگیزند. هر قدر قلم نگارنده قویتر باشد و خواننده قادر به حدس و گمان نباشد، داستان هیجانانگیزتر خواهد شد. اگر خواننده بتواند از همان ابتدا گناهکار واقعی را شناسایی کند، دیگر به ادامه کتاب رغبتی نشان نخواهد داد، مگر اینکه داستان از نوع تریلر باشد که در ادامه بحث به آن پرداخته خواهد شد. همچنین هر قدر شخصیت منفی داستان توان و نیروی برتری داشته باشد، خواننده با چالش بیشتری روبهرو میشود. کاراکتر بد رمان جنایی باید بسیار باهوش، خبیث و بیرحم باشد و در بسیاری از موارد هم برای گریز از عدالت، توانایی خاصی از خود بروز دهد. نویسندگانی که شخصیت منفی داستان را احمق فرض میکنند، نمیتوانند ارزشهای واقعی قهرمانان خود را به عرصه نمایش بگذارند. در بخش واقعگرایی هم، در ژانر جنایی فقط نویسندگانی موفق هستند که داستان را واقعی جلوه داده و از صحنههای خیالی و غیرقابل باور احتراز کنند. خواننده باید بتواند با داستان همذاتپنداری کرده و همه تمرکز خود را به آن معطوف نماید. تعلیقهای غیرواقعی و گریزهای غیرمنطقی صرفاً باعث دید منفی مخاطبان تازه وارد به این ژانر خواهد بود.
سوم
زیرمجموعههای ژانر جنایی
ژانر جنایی در ادبیات جهانی، زیرمجموعههایی مانند معمایی، جاسوسی، حقوقی، پلیسی، کارآگاهی، هارد بویل و تریلر را در برمیگیرد که در بخش معمایی، روایت بر معما و اسرار تکیه دارد. داستانی که از نگاه یک قهرمان یا ضدقهرمان بیان میشود. جنایتی اتفاق میافتد و در انتها با مرگ یکی از این دو نفر به پایان میرسد یا اینکه بهدست عدالت سپرده میشوند. پلیس در این ژانر نقش محوری ندارد و یا حضورش کمرنگ است. در بخش جاسوسی هم داستان جنگ پنهان میان خود دولتها و یا با دولتهای دیگر را نشان میدهد. مأموران اطلاعاتی نقش محوری روایت را بهعهده دارند. همچنین عمده کاراکترهای ژانر حقوقی را وکلای دادگستری و دیگر عوامل دادگاهها تشکیل میدهند و هدفشان اثبات بیگناهی یا گناهکار بودن شخص متهم داستان است. مشهورترین نویسنده این ژانر جان گریشام آمریکایی است. در ژانر پلیسی هم در داستان یک یا چند تبهکار مرتکب جنایت میشوند و پلیس یا کارآگاه بهعنوان یک شخصیت محوری ایفای نقش میکنند. ژانر پلیسی که اصلیترین گونه ادبی ژانر جنایی را برعهده دارد، خود به چند زیرژانر تقسیم میشود. از جمله کارآگاهی و هارد بویل و تریلر. البته ژانر تریلر برعکس دو نوع پیشین، معمولا معمایی ندارد و بر مبنای تعلیق و چالش جلو میرود. خواننده کتاب، قاتل را میشناسد و با پلیس محبوبش تا آخر رمان، با ماجراهای خونین و رمانتیک وی همراه میشود.
پنج شنبه 28 بهمن 1400
کد مطلب :
154110
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/v2GMr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved