• دو شنبه 7 خرداد 1403
  • الإثْنَيْن 19 ذی القعده 1445
  • 2024 May 27
چهار شنبه 27 بهمن 1400
کد مطلب : 153977
+
-

نگاهی به مفهوم عقل وحیانی در اندیشه آیت‌الله جوادی آملی

تنها عقل وحیانی می‌تواند میوه‌های شجره طیبه وحی را بچیند

اندیشه معرفتی
تنها عقل وحیانی می‌تواند میوه‌های شجره طیبه وحی را بچیند

سیدمصطفی حسینی، روزنامه‌نگار

حضرت آیت‌الله جوادی‌ آملی‌ ازجمله اندیشمندانی است که در 2دهه اخیر نسبت به‌ عقل‌ و پرورش و تربیت آن مباحث فراوانی را ارائه کرده و در کتاب‌های مختلف‌ خود،‌ ابعاد‌ این موضوعات را کاویده و نظریه‌پردازی کرده‌است. ایشان در آثار متعددی به‌ویژه در‌ کتاب‌ «منزلت‌ عقل در هندسه معرفی دینی» با بهره‌گیری از روش‌شناسی حکمت متعالیه به تبیین‌ نسبت‌ عقل‌ و دین پرداخته و از همین رهگذار تربیت عقلانی را توجیه کرده‌است. بعد عقلانی که به‌عنوان‌ استعداد در وجود آدمی نهاده شده است به‌خودی خود شکوفا نمی‌شود بلکه‌ برای‌ پیمودن‌ منزلت سعادت و راه تکامل نیاز به هدایت و تربیت دارد و اینجاست که تربیت عقلانی ضرورت پیدا می‌کند. انواع عقل را می‌توان در یک تقسیم‌بندی کلی به سه شکل «عقل سنتی»، «عقل سکولار» و «عقل وحیانی» تقسیم‌بندی کرد. در ادامه ضمن بررسی هر کدام، به شرح مختصر عقل وحیانی از منظر آیت‌الله جوادی آملی پرداخته شده است.

عقل سنتی
عقل سنتی، عقل منفعلی است که از خود نظر و اثرگذاری مهمی ندارد و متوقف بر قضاوت و دستور سنت است لذا خود را براساس سنت و رسوم تنظیم می‌کند و در مواجهه، تشخیص و برداشت‌های سنتی از متون و رسوم، آنچه را که ظاهر و قشر سنت بگوید، بدون اجتهاد صحیح، تحلیل، تقیید و تفسیر و یا هر ملاحظه دقیق دیگری پذیرفته و به‌کار می‌بندد. برخی افراد متجمد در رسوم و سنن، امورات خود را بدین گونه به پیش می‌برند و اینگونه موهبت بزرگی را که خداوند به انسان هدیه کرده در معرض تعطیلی یا لااقل بهره‌گیری اندک قرار می‌دهند. عقل در یکه‌تازی و میدان محجور و مهجور می‌شود و بیش از آنکه مصباح باشد گوشه‌گیر و مسجون است. قشری‌نگری و افراط ازجمله عوارض این نوع تعقل است.

عقل سکولار
عقلی که دین را از عرصه اجتماعیات و برخی امور شخصی کنار گذاشته به‌گونه‌ای که عقل منهای دین در بسیاری از ساحات مشرع، مقنن، مناط و میزان است. معیارها و ضوابطی که برای این نوع عقلانیت است، همانی است که در نظامات فکری مادی طبیعت‌گرایانه و دنیامحور شکل‌ گرفته است. عقلانیت سکولار با وجود همه دستاوردهای متنوع و متکثر مادی و پیشرفت‌هایی که برای انسان در مادیات فراهم آورده در بخش معنا و مفهوم زندگی و اصالت و ارزش آن آدمی را به‌شدت دچار چالش‌های جدی ساخته است. از این‌رو اگر چه درصدد آبادانی دنیای انسان برآمده ولی در ساختن روح و روان آدمی و آمادگی و تهیه وی برای پرداختن به‌معنا و باطن زندگی این جهانی، موفق نبوده است.

عقل وحیانی
عقلی است که ریشه در وحی دارد و از آنجا که اشراب از زلال حق می‌شود از آفات، نقص، ضعف، افراط و تفریط برکنار است. حضرت آیت‌الله جوادی آملی معتقد است که وحی مبتکر عقلانیت حقیقی است و در صفحه ۱۱۹ جلد سوم تفسیر موضوعی قرآن کریم می‌نویسد: «با ورود وحی به عرصه فرهنگ انسانیت، بشر از انحطاط و سقوط رها و درهای شکوه و تعالی به روی او باز و خردها بارور و دوران رشد و شکوفایی خردورزی آغاز و عقلانیت بالید و بارور شد؛ تا جایی که انسان را به مقامی بالای فرشتگان نوید داد و به قله ارجمند دانش، ارتقا بخشید و از همه برتر، بشر توانست به پایه‌ای برتر از عقل و دستاوردهای عقلانی دست یازد و مرتبه‌ای بالای مقام فرشتگان را احراز کند، در اینجا یادآور می‌شویم که اضطراب و ناکارآمدبودن یک مبنای فکری، عبارت از بحران آن نظام معرفتی است. لذا، می‌توان هرگونه تحول فکری و تعطیل یک نظام علمی و تحصیل نظام فرهنگی دیگر و خفض و رفع نظام معرفتی جامعه را بحران عقلانیت نامید.» عقلانیت وحیانی ویژگی‌های فراوانی دارد. ازجمله مهم‌ترین آنها این است که مصباح روشنی‌بخش است و منبعث از شارع و خالقی با وصف نور، محیط، علیم و حکیم است. این نوع عقل از بستر مادی، تاریک، محدود، جهول و ظلوم انسان محصور در هوا و هوس برنخاسته بلکه عقلی است وحیانی و خدایی و چون خداوند از جایگاه ارادت‌الله ظهور کرده و اراده تشریعی حضرت حق برای هدایت و سعادت در دین و وحی تجلی کرده، هیچ امری در این اراده فروگذار نشده است. پس هر آنچه آدمی برای سعادت دنیا و آخرتش به آن نیاز دارد در وحی موجود است بنابراین اگر کسی بپرسد که آیا آنچه اکنون به‌عنوان اراده الهی و دین پیش‌روی انسان است وحی است یا نقل؟ پاسخ اجمالی این است که همانگونه که از نظر تکوین تمام عالم با یک امر خداوند شکل‌گرفته از نظر تشریع نیز دین نزد خداوند اسلام است بنابراین آن مقدار از این دین که در کتاب و سنت آمده است به نقل یاد می‌شود و باید گفت نقل منبع نیست بلکه دلیل و راهنما است. همانگونه که عقل منبع به شمار نمی‌رود. آنچه منبع است و انسان‌ساز، وحی است و تنها عقل وحیانی است که با قامتی بلند می‌تواند میوه‌های شجره طیبه وحی را بچیند و بچشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید