
لذت معنوی سفر جهادی
داوطلبان تیم جهادی قرارگاه حضرت معصومه س یک ماه است برای کمک به سیلزدگان در کرمان حضور دارند

شهره کیانوشراد- خبرنگار
محرومیتزدایی از مناطق دوردست و سفر جهادی به جایی که از داشتن کمترین امکانات رفاهی محروم است، فقط به یک دلیل ممکن میشود: عشق و ایثار و کمک به همنوع! اسدالله جعفری والیجردی، سرپرست قرارگاه حضرت معصومه(س) است که همراه گروه جهادی استان قم به محرومترین روستاهای استان کرمان سفر کرده تا بتواند وظیفه انسانی خود را در قبال سایر هموطنانش ادا کند. او بعد از صحبتهای مقام معظم رهبری مبنی بر اقدام جهادی برای محرومیتزدایی تصمیم گرفت به مناطق محروم استان کرمان سفر کند؛ سفری سخت اما بهگفته خودش پربار و معنوی که لذت و شیرینی آن وصفنشدنی است. با او که نزدیک یکماه است همراه تیم جهادی قرارگاه حضرت معصومه(س) برای کمک به سیلزدگان در کرمان حضور دارد، درباره این سفر جهادی گفتوگو کردهایم.
اسدالله جعفری، بیش از 10سال در فعالیتهای جهادی شرکت کرده است اما وقتی برای نخستین بار به قلعه گنج استان کرمان رفت، باور نمیکرد زندگی در جایی دورتر، بهگونهای سخت باشد که مردم حتی از داشتن سرویس بهداشتی هم محروم باشند.
برای همین وقتی برای نخستینبار و از نزدیک زندگی روستاییان را مشاهده کرد، آنچه میدید برایش غیرقابل باور بود؛ «خبرهایی از محرومیت و زندگی سخت در برخی مناطق و روستاهای استان کرمان شنیده بودم اما زمانی که برای نخستین بار به قلعه گنج رفتم آنچه میدیدم برایم غیرقابل باور بود. حتی فکرش را هم نمیکردم که جایی در این حد محرومیت وجود داشته باشد. همان موقع عزمم را جزم کردم تا جایی که بتوانم با همراهی اعضای گروه جهادی، داوطلبان و خیران برای بهبود شرایط زندگی تلاش کنیم. قبل از اعزام گروه جهادی، گروهی سهنفره بهعنوان تیم شناسایی به کرمان اعزام شدند. وظیفه این تیم بررسی و اولویتبندی مشکلات در 3روستای جنگلآباد، حاجیآباد و شهید چاه نصیری بود. فقر بهداشتی، فقرغذایی و حتی فقر فرهنگی در این مناطق بسیار زیاد بود. تقریبا همه خانوادهها جزو گروههای آسیبپذیر قرار میگرفتند. علاوه بر محرومیت در مسائل بهداشتی و تغذیهای، فقر فرهنگی و مذهبی هم مشهود بود. حتی یک مسجد، خانه بهداشت یا فضایی برای اجتماع مردم وجود نداشت. ساکنان این روستاها از نظرآموزشهای مذهبی و فرهنگی در مضیقه بودند. تعداد انگشتشماری سرویس بهداشتی در یک روستا وجود داشت که همه ساکنان مجبور بودند از آن استفاده کنند. خانوادهها در کپرهایی نمور زندگی میکرده و با بیماریهای تنفسی و بهداشتی دست به گریبان بودند. اولویت اصلیمان را بر ساختوساز با هدف محرومیتزدایی گذاشتیم و کار را شروع کردیم. در این روستاها حفر چاه بهصورت دستی انجام میشد اما بعد از اعزام گروههای تخصصی و با استفاده از ماشین آلات و تجهیزاتی که در اختیار داشتیم، توانستیم 921 چاه فاضلاب در این 3روستا حفر کنیم تا هر خانه یک سرویس بهداشتی مجزا داشته باشد.»
نیاز به همکاری همه نهادها
سیل که آمد، سیلبندها شکست و همان خانههای کپری را هم از روستاییان مناطق محروم کرمان گرفت. حالا روستاییان نه جایی برای زندگی داشتند و نه میتوانستند خورد و خوراک خود و خانوادههایشان را تامین کنند. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که مسائل بهداشتی رعایت شود. در خیلی از روستاها شاید مرکزی برای خرید باشد یا اهالی بتوانند با طیکردن مسافتی کوتاه خود را به مرکزی برای خرید مایحتاج خود برسانند اما در این روستاها هیچ جایی نیست که بتوانند خرید روزانه خود را تامین کنند. در قدم اول با انتشار کلیپی در فضای مجازی و نشاندادن وضعیت زندگی مردم توانستیم با جلب حمایتهای مردمی، 75بسته خوراکی کامل تهیه کنیم که کفاف خوراک یکماه برای هر خانواده بود. اطلاعرسانی موجب شد تا بتوانیم با مسئولان ارتباط برقرار کنیم و با همکاری هم به وضعیت سیلزدگان رسیدگی کنیم. نتیجه این همکاری با نیروهای سپاه، ساختن 3سیلبند بود و امیدواریم که در بارندگیهای بعدی مشکلی برایاهالی بهوجود نیاید.
اولین قدم: اعتمادسازی
کار جهادی فقط با نیروی انسانی عملی نمیشود. سرعت در کار و افزایش خدمترسانی به محرومان نیاز به اعتمادسازی و مشارکت داوطلبان و خیران دارد. اسدالله جعفری، اعتمادسازی را نخستین قدم برای شروع کار جهادی میداند و توضیح میدهد: «برای جلب اعتماد، در هر مرحله از کارجهادی، عکسی از فعالیتهایمان را در فضای مجازی منتشر میکردیم؛ از ساخت سرویس بهداشتی، حفر چاه و ساخت سیلبند گرفته تا توزیع بستههای غذایی. هدفمان این بود تا هم گزارشی از کارمان ارائه داده باشیم و هم به نیروهای داوطلب اطلاعرسانی کنیم تا چنانچه تمایل دارند در این کار مشارکت کنند. خوشبختانه این اتفاق افتاد و افراد بسیاری داوطلب همکاری شدند. داوطلبانی از تمام شهرستانهای استان قم و از استان اصفهان در این فعالیتها مشارکت میکنند و تیمهای تخصصی و مهندسی با توجه به فعالیت و تجربهای که داشتند در ساخت طوقهها و محل اسکان روستاییان همکاری کردند. به هر حال محرومیت در این مناطق بسیار زیاد است و میتوان با اقدامات پیشگیرانه مانع از وقوع اتفاقاتی مانند آنچه در سیل اخیر رخ داد، شد. نظارت بر استحکام سیلبندها قابل پیشگیری بود اما این اتفاق نیفتاد و شکستن آنها این حوادث را رقم زد».
اینجا شغل و منصب مهم نیست
سخت است! چند شبانهروز دور از خانوادهبودن و در جایی ماندن که از کمترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم است، اما بهگفته جعفری، همه داوطلبان، سفر جهادی خود را با نیتی خالصانه و با عشق کمک به محرومان شروع میکنند. او میگوید: «تا کسی لذت خدمت به محرومان را نچشیده باشد، شاید فکر کند که بعد از یکبار رفتن محال است کسی بخواهد تجربهخود را تکرار کند، اما افراد بسیاری هستند که برای چندمین بار تمایل خود را به اعزام دوباره و شرکت در اردوی جهادی مناطق محروم اعلام میکنند. در همین سفر اخیر، یکی از جوانها هنگام خداحافظی میگفت که کاش زودتر با این گروه آشنا میشدم و میتوانستم به جای تفریح در وقتهای آزاد، به این مناطق میآمدم و کمک به دیگران را تجربه میکردم. یکی دیگر از اعضای گروه اعزامی به کرمان میگفت حتما دفعه بعدی با برادر و پدرش به کرمان خواهد آمد. اعضای گروه اعزامی ما از همه قشرها تشکیل شده و خوشحالی ما این است که همه اعضایی که در اردوی جهادی شرکت میکنند خودشان وسیلهای میشوند برای اطلاعرسانی به دیگران و این زنجیره کمک جهادی به محرومان ادامهدار میشود. در میان اعضای گروه، قشرهای مختلفی از دانشجو، کارگر، مهندس، معلم و طلبه حضور دارند. حال خوب مشارکت در کار جهادی وصفنشدنی است. طلبه و دانشجو با هم در حفر چاه مشارکت میکنند و هیچ تمایزی در نوع خدمترسانی وجود ندارد. حتی گاهی جهادگران از وضع مالی یا درجه تحصیلات هم مطلع نیستند و هنگام استراحت از شغل هم باخبر میشوند. اینجا، همه دوشادوش هم به مردم خدمت میکنند و در این کار از هم سبقت میگیرند. این چنین است که جهاد ادامه دارد و بر تداوم این راه تا آخر ایستادهایم». ناگفته نماند راه ارتباطی استانها برای اعزام داوطلبان، سازمان بسیج سازندگی و پایگاه بسیج شهرستانهای استان قم است.
مکث
کارجهادی، از شروط شروع زندگیمان بود
اسدالله جعفری 37سال و یک فرزند دارد. او که مدتی است برای رسیدگی به فعالیتهای اردوی جهادی در کرمان حضور دارد همراهی همسرش را یکی از مهمترین انگیزههای خود برای ادامه کار میداند و میگوید: «یکی از بندهای شروع زندگیمان این بود که دوشادوش همدیگر در فعالیتهای جهادی و برنامههای مذهبی شرکت کنیم. همسرم 4سال قبل از ازدواجمان، در فعالیتهای مذهبی حضور داشت و یکسال و نیم اخیر نیز عضو جهادی و مسئول واحد جهادی خواهران است. در مدتی که من تهران نیستم، هر بار با هم تماس تلفنی میگیریم به من میگوید اگر شرایطی برای حضور هست من هم به کرمان بیایم. بانوان دیگر هم داوطلب شرکت در این کار جهادی هستند. تاکنون اعزام بانوان را در برنامه نداشتهایم اما در تدارک هستیم تا برای ایام عید امسال این کار را انجام دهیم».