• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
دو شنبه 25 بهمن 1400
کد مطلب : 153887
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/0RGBy
+
-

بن‌بست دیپلماسی در جبهه اوکراین

ترافیک سنگین دیپلماتیک به مقصد مسکو و کی‌یف همچنان ادامه دارد، اما تاکنون هیچ راه‌حلی برای برون‌رفت از بحران نظامی در مرزهای اوکراین به‌دست نیامده است

گزارش
بن‌بست دیپلماسی در جبهه اوکراین

سمیرا مصطفی‌نژاد، روزنامه‌نگار

روسیه بیش از 100هزار نیروی خود را در حاشیه مرزهای اوکراین مستقر کرده است. آمریکا و بسیاری از دولت‌های غربی نگران از آغاز قریب‌الوقوع جنگ، به شهروندان و دیپلمات‌های خود هشدار داده‌اند تا پایتخت اوکراین را به سرعت ترک کنند. به این ترتیب با وجود تلاش‌های دیپلماتیک بی‌وقفه و البته بی‌نتیجه غرب برای حل بحران اوکراین و روسیه، تنشی که از سال2014 میان اوکراین و روسیه آغاز شده بود، طی هفته‌های اخیر به یک بحران تبدیل شده است. ترافیک دیپلماتیک به مقصد مسکو و کی‌یف با سفر جورپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به اوکراین از نخستین روزهای سال نو میلادی یعنی از حدود 40روز پیش آغاز شد. پس از دیدار بورل، کی‌یف به ندرت روزی را بدون حضور مقامات اروپایی و آمریکایی سپری کرده و این دیدارها همچنان ادامه‌دار هستند. کی‌یف پس از بورل میزبان مقامات ارشد دولت‌های انگلیس، ترکیه، مجارستان، آلمان، فرانسه و هلند بوده است. ترافیک ملاقات‌ها تا اندازه‌ای بالا بود که نخست‌وزیر هلند مجبور شد سفر خود را یک روز به تأخیر بیندازد تا نخست‌وزیر انگلیس بتواند به کی‌یف سفر کند. تمامی این ملاقات‌ها با وعده‌های پشتیبانی تسلیحاتی از اوکراین و تهدیدهای کر‌کننده تحریم و مقابله ‌به مثل برای مسکو همراه بوده‌اند. حضور پی‌درپی مقامات غربی در اوکراین موجب دلگرمی اوکراینی‌ها شده زیرا باور عمومی این است که تا زمانی که مقامات غربی در کی‌یف حضور دارند، پوتین به اوکراین حمله نخواهد کرد. از سوی دیگر، تراکم تلاش‌های دیپلماتیک در هفته‌های اخیر در مسکو و کی‌یف این تصور را ایجاد می‌کند که غربی‌ها ناامیدانه در تلاشند با مذاکره و گفت‌وگو در دل بحران برای خود زمان بخرند.

تقلاهای نافرجام دیپلماتیک 
همزمان، روسیه هم میزبان تعداد زیادی از مقامات ارشد غربی بوده است. مذاکرات با مسکو بر سر بحران اخیر اوکراین از هفته دوم سال جدید میلادی آغاز شد. ابتدا مقامات آمریکایی و روسی در نشست ژنو با یکدیگر برسر این موضوع گفت‌وگو کردند و چند روز پس از آن شورای ناتو-روسیه آغاز شد که از سال2014 به بعد اصلی‌ترین نهاد برای مذاکره میان دو طرف بحران به شمار می‌رود. روز پس از این مذاکرات هم گفت‌وگوها در قالب چارچوب سازمان امنیت و همکاری‌های اروپا با حضور آمریکا، نماینده ناتو، روسیه و اوکراین ادامه یافت. در تمامی این نشست‌ها روسیه بر خواسته خود مبنی بر نپیوستن اوکراین و دیگر کشورهای اقماری شوروی سابق به ناتو و عقب‌نشینی نیروهای ناتو از مناطق شرقی اروپا پافشاری کرده است.
سفر هفته گذشته امانوئل مکرون به مسکو هم نتوانست گره از کلاف سردرگم بحران اوکراین بگشاید. اگرچه رئیس‌جمهور فرانسه شامگاه دوشنبه قبل، پس از دیدار با پوتین به رسانه‌ها اطمینان داد که با روسیه به توافقاتی دست یافته، اما سخنگوی کرملین تمامی تصورات مکرون را بر باد داد و اعلام کرد روسیه هیچ تعهدی به فرانسه نداده است و تنها با آمریکا مذاکره می‌کند. تنها دستاورد سفر مکرون به روسیه جلب رضایت پوتین برای بازگشت به مذاکرات فرمت نورماندی بوده است. 4روز پس از سفر مکرون به مسکو، مشاوران سیاسی از مسکو، اوکراین، فرانسه و آلمان در برلین گرد هم آمدند تا در دور دوم نشست فرمت نورماندی با محوریت بحران اوکراین شرکت کنند؛ مذاکراتی که بی‌نتیجه ماند و نمایندگان 4کشور فقط متعهد به ادامه گفت‌وگوها در نشست‌های بعدی شدند. لیز تراس، وزیر امور خارجه انگلیس هم 2 روز پس از سفر مکرون با همتای روس خود، سرگئی لاوروف ملاقات کرد که این ملاقات با درگیری لفظی دو وزیر و حتی رد و بدل کردن جملات توهین‌آمیز در نشست خبری پس از جلسه به پایان رسید. همچنین در ادامه تلاش‌ها برای منصرف ساختن روسیه از حمله احتمالی به اوکراین، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا روز شنبه در گفت‌وگوی تلفنی پرتنش و یک ساعته درباره تبعات حمله به اوکراین با ولادیمیر پوتین، اولتیماتوم‌های نهایی را به روسیه داد. آمریکا روسیه را تهدید کرد که حمله به اوکراین برایش هزینه سنگینی خواهد داشت و روسیه هم آمریکا را متهم کرد تضمین امنیتی کافی برای عقب‌نشستن از بحران اوکراین را به روسیه نداده است. اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، هم مقام رسمی بعدی است که برای حل بحران اوکراین فردا راهی مسکو خواهد شد تا کلکسیون دیدارهای دیپلماتیک بی‌‌نتیجه در بحران اوکراین تکمیل شود.

سناریوهای برون‌رفت از بحران
اگرچه دیپلماسی تاکنون در حل بحران اوکراین ناتوان بوده، اما برای ممانعت از بروز جنگ، تنها راه پیش رو گفت‌وگو بر سر راه‌حلی است که بتواند تمامی طرف‌های درگیر تنش را از مسیر جنگ منحرف سازد. هم‌اکنون چند سناریو بالقوه برای حل بحران اوکراین وجود دارند که می‌توانند جنگ را دور زده و تنش را کاهش دهند:
عقب‌نشینی روسیه: براساس این سناریو، اگر تلاش‌های قدرت‌های غربی در متقاعد‌سازی پوتین برای انصراف از درگیری موفقیت‌آمیز شود، پوتین قانع خواهد شد که تبعات جنگ با اوکراین بیشتر از مزایای آن است. تهدیدهای غرب طی هفته‌های اخیر در مورد تحریم روسیه و گفت‌وگوی تلفنی روز شنبه بایدن با پوتین در راستای این سناریو قرار می‌گیرد؛ سناریویی که می‌تواند با کاهش حمایت‌های داخلی از پوتین، جایگاه سیاسی او را به خطر بیندازد. در این سناریو پوتین می‌تواند ادعا کند توجه غرب را به‌خود جلب کرده و رهبران غرب را وادار به برطرف ساختن نگرانی‌های امنیتی مشروع خود کرده است. مشکل اینجاست که چنین سناریویی به راحتی به شکست پوتین تعبیر خواهد شد که آن هم تبعات خود را دارد. این سناریو، مسیری است که غربی‌ها طی هفته‌های اخیر در پیش گرفته‌اند و عملا در آن ناکام هم بوده‌اند. روسیه نشان داده به تهدیدهای غرب توجهی ندارد.
توافقنامه جدید امنیتی میان ناتو و روسیه: قدرت‌های غربی صراحتا اعلام کرده‌اند که بر سر اصول اساسی مانند حاکمیت، تمامیت ارضی و حق اوکراین برای عضویت در ناتو سازش نخواهند کرد. اما ناتو و آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که وقتی بحث برسر امنیت اروپا باشد، می‌توان بسترهای توافق مشترکی پیدا کرد؛ ازجمله احیای توافقنامه‌های لغو شده کنترل تسلیحات به‌منظور کاهش تعداد موشک‌های هردوطرف، تشدید اقدامات اعتمادسازی میان روسیه و ناتو و افزایش شفافیت برسر مانورهای نظامی، موقعیت موشک‌ها و همکاری در زمینه آزمایش‌های تسلیحات ضدماهواره‌ای. مسکو قبلا تصریح کرده است که این اقدامات برای برطرف‌سازی نگرانی روسیه از پیوستن اوکراین به ناتو کافی نیست، اما شاید اگر استقرار موشک‌های ناتو در شرق اروپا کاهش پیدا کند، از میزان نگرانی‌های روسیه هم کاسته شود؛ موضوعی که نیازمند یک توافقنامه امنیتی جدید است.
احیای توافقنامه مینسک: این توافقنامه در سال‌های 2014و2015 در مینسک، پایتخت بلاروس با هدف پایان دادن به جنگ میان نیروهای دولتی اوکراین و شورشیان طرفدار روسیه در شرق اوکراین امضا شد؛ توافقنامه‌ای که عملا شکست خورد، اما دست‌کم توانست مسیری برای آتش‌بس ایجاد کند. اکنون سیاستمداران غربی احیای این توافقنامه را یکی از راه‌های خروج از بحران می‌دانند. اما مشکل، در بند‌های پیچیده و مورد مناقشه توافقنامه است. روسیه خواستار برگزاری انتخابات محلی در اوکراین است تا سیاستمداران طرفدار روسیه در این کشور قدرت بگیرند. اوکراین اما می‌گوید روسیه ابتدا باید نیروهای مورد حمایت خود را خلع سلاح کند. بزرگ‌ترین چالش اما میزان خودمختاری است که توافقنامه مینسک به مناطق جدا شده در دونباس خواهد داد. اوکراین به‌دنبال خودمختاری تعدیل شده این مناطق است، اما مسکو معتقد است 2منطقه دونتسک و لوهانسک باید بر سر مسائل سیاست خارجی اوکراین و پیوستن آن به ناتو حق رأی و حق وتو داشته باشند. همچنین این نگرانی در اوکراین وجود دارد که احیای پیمان مینسک به معنی منتفی شدن پیوستن اوکراین به ناتو باشد.
اعلام بی‌طرفی اوکراین: اینکه اوکراین مشابه فنلاند دوران جنگ سرد، بی‌طرفی را بپذیرد، به ناتو نپیوندد و در عوض از جنگ در امان بماند هم رویکردی مطرح اما بعید است. اعلام بی‌طرفی اوکراین به‌صورت نظری خواسته پوتین برای نپیوستن اوکراین به ناتو را برآورده خواهد ساخت. اما اوکراین با این‌کار اگرچه جنگ را از خود دور می‌کند، اما همزمان خود را در معرض نفوذ احتمالی روسیه قرار خواهد داد و باید رویاهای اروپایی خود را به باد فراموشی بسپارد. همچنین احتمال پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا کمتر از قبل خواهد شد. همزمان، مشخص نیست روسیه در قبال اوکراین بر سر تعهداتش باقی خواهد ماند یا خیر.

نگاه
نظم منشور ملل متحد و بحران اوکراین


محسن عبداللهی؛ استاد حقوق بین‌الملل
نظم منشور ملل متحد بر مبنای توازن قوا (تضمین حقوق دول بزرگ با حق وتو) و منع توسل به‌زور بنا شده است. غرب پس از فروپاشی بلوک شرق، با توسل به‌زور غیرقانونی در اراضی یوگسلاوی (متحد اصلی روسیه) از ضعف روسیه استفاده کرد و با جداسازی کوزوو نخستین ضربه مهم را به نظم کنونی وارد ساخت. با احیای تدریجی روسیه زخم‌خورده، این کشور نیز درصدد احیای حوزه نفوذ خود برآمد؛ غرب با مداخله غیرقانونی در بالکان فرصت تاریخی برای روسیه فراهم کرده بود؛ لذا روسیه نیز با برگزاری رفراندومی، با نقض منشور ملل، جزیره کریمه را از اوکراین جدا و به خاک خود منضم کرد. در این میان، ترامپ نیز دومینوی نقض نظم منشور را با شناسایی حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های اشغالی جولان، شناسایی بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل و شناسایی حاکمیت مراکش بر سرزمین اشغالی صحرای غربی تکمیل کرد؛ درحالی‌که نظم منشوری بر مبنای منع اکتساب سرزمین از طریق توسل به زور استوار بود. غرب و ناتو به این هم بسنده نکردند و با تلاش برای عضوگیری در حوزه نفوذ روسیه از یک طرف و تلاش برای استقلال تایوان یا چین‌تایپه، بیش از پیش در مسیر تضعیف نظم برخاسته از منشور گام برداشتند. حاکمیت چین بر بندر تایوان محرز است. نمی‌شود که بخشی از سرزمین یک دولت را ابتدا اجاره و سپس از مالک آن جدا کرد. مداخلات آمریکا و غرب در تایوان نقض منشور است. هیچ‌کدام از قدرت‌های بزرگ، حضور قدرت رقیب را در منطقه نفوذ خود برنمی‌تابد. اوکراین دولت مستقلی است، اما در حوزه نفوذ روسیه قرار دارد؛ همانطور که کوبا و ونزوئلا در حوزه نفوذ آمریکا واقع شده‌اند. بحران خلیج خوک‌ها به‌دلیل تصمیم شوروی برای استقرار موشک‌های هسته‌ای در کوبا را به‌خاطر بیاورید. عضویت اوکراین در ناتو بحرانی معادل بحران خلیج خوک‌ها برای روسیه به شمار می‌رود. متأسفانه غرب خود آغازگر فرسایش نظمی است که با آن جان گرفته است. طبیعی است که غرب نمی‌تواند از اقدامات مشابه رقیب قدیمی‌اش گله‌مند باشد. با کنایه باید به غرب گفت که منطق زور فقط در برابر ضعفا جواب می‌دهد و خودکرده را تدبیر نیست، اما تضعیف نظم موجود قطعا به‌زیان دولت‌های پیرامونی و ضعیف‌تر است؛ دولت‌هایی مانند اوکراین قربانی این بازی و کشورهایی دیگر زمین یا کارت چنین بازی‌ای خواهند شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید