در انتخاب نقش تعارف ندارم
ژیلا شاهی از حضورش در فیلم «موقعیت مهدی» میگوید
فهیمه پناهآذر-روزنامه نگار
ژیلا شاهی، سابقه اجرای تئاتر در گروههای نمایش اردبیل را دارد، در دورهای به واسطه کار در تئاتر، کلاسهای تئاتر حمید سمندریان را گذرانده و خودش میگوید بعد از مدت وقفهای که در بازی در تئاتر داشتم، سراغ فیلم کوتاه رفتم. شاهی هر چند تئاتر خوانده و نمایش را دوست دارد، اما علاقهمندیاش بیشتر به سینما است. شاهی در سینما کارش را با رهبر قنبری آغاز کرد و در چند سال اخیر با حضور در فیلمهایی چون «قصر شیرین» رضا میرکریمی و «روزهای نارنجی» آرش لاهوتی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت. شاهی با بازی نقش «نجمه» در «قصرشیرین» توانست در یاد علاقهمندان به سینما ماندگار شود و حالا ژیلا شاهی با حضور در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» و در نقش صفیه مدرس، همسر شهید باکری کاندید نقش اول زن بازیگر جشنواره چهلم فیلم فجر شد. «موقعیت مهدی» علاوه بر نسخه سینمایی، یک مینی سریال تلویزیونی هست که بهاحتمال زیاد سال آینده روی آنتن میرود.
ژیلا شاهی پیش از «موقعیت مهدی» در «قصر شیرین» هم خوب درخشید، تجربه کار با میرکریمی و حالا هادی حجازیفر چگونه است؟
اگر متر و معیار بازیگری و توانایی بازی را کنار بگذاریم، حضور در 2 فیلم «قصرشیرین» و «موقعیت مهدی» و کار کردن با 2 کارگردان حرفهای و کاربلد برایم جذاب بود؛ 2 کارگردانی که شناخت زیادی از سینما دارند و وقتی پیشنهاد بازی در فیلمها شد، با خواندن فیلمنامه، نقشها را قبول کردم. همکاری با کارگردانان مسلط که میدانند از بازیگر چه میخواهند و جایی برای آزمون و خطا باقی نمیگذارند برایم لذتبخش و در عین حال تجربه کردن است.
وقتی وارد سینما شدید، انتخاب نقشها از سوی شما راحت بود و یا اینکه در چند سال اخیر نسبت به انتخاب نقشهایتان سختگیرتر شدهاید؟ انتخابها چگونه است؟
درست است که تئاتر خواندهام و شروع فعالیتم از صحنه تئاتر بوده اما سینما را خیلی دوست دارم و همانطور که گفتم وقتی امکان ورود به سینما را داشتم، به واسطه علاقه فراوان واردش شدم. راستش از ابتدا نسبت به انتخاب نقش سختگیری داشته و دارم. فیلمنامه مانند هر بازیگر دیگری برایم مهم است. وقتی فیلمنامهای را که میخوانم برایم باورپذیر نباشد و از من دور باشد قبول نمیکنم. دوست دارم نقشهایی را بازی کنم که به جهان من نزدیک باشد. چرا که وقتی نقش را میخوانم متوجه میشوم که این نقش مال من است یا خیر. در انتخاب نقشهایم تعارف ندارم. همه انسانها در طول زندگی ممکن است اشتباهاتی در انتخابهای خود داشته باشند؛ من سعی میکنم در انتخاب نقشها کمترین اشتباه را داشته باشم.
هادی حجازیفر، علاوه بر بازی در نقش شهید باکری، کارگردان هم بود. از تجربه حضور در موقعیت مهدی و بازی در نقش مقابل حجازیفر بگویید.
هادی حجازیفر عقبه ثروتمندی در تئاتر دارد، تجربه زیستی خوبی دارد، آدمها را بهخوبی میشناسد و در بازیگری مسلط است. آنقدر در کار جزئیات را به خوبی میبیند که میتواند به خوبی همزمان وقتی بازی میکند و جلوی دوربین است؛ کارگردانی کار را پیش ببرد. در مقام کارگردان با تسلط بالایی از بازیگران بازی میگرفتند و به همین دلیل بخش عمدهای از توفیق این فیلم مرهون تخصص و تسلط هادی حجازیفر است. حجازیفر بهصورت مفید و مختصر حرف خود را بهطور کامل بدون اغراق و شعارزدگی گفته است.
در «موقعیت مهدی» نقش صفیه مدرس را بازی کردید؛ آیا با خانواده شهید باکری و شناخت همسر وی ارتباط داشتید؟
شناخت من از خانواده شهید باکری زیاد نبود؛ شناخت من بیشتر از طریق فیلمنامه بود و البته آقای حجازیفر و تیمش که کار پژوهشی کاملی درباره خانواده شهیدان باکری انجام داده بودند. به واسطه هادی حجازیفر با این خانواده در ارتباط بودیم و اگر خاطره و نکتهای از طرف آنها مطرح میشد، به ما منتقل میکردند. ولی دیدار مستقیمی با آنها نداشتم. با توجه به این موضوع سر هر پلان اگر موضوع خاصی بود یا نقل قولی بود، گفته میشد و تلاشمان این بود که نقش، واقعی و باورپذیر باشد.
در چند سال اخیر توجه به مناطق بومی باز هم بیشتر شده، فیلمهایی که به زبان آذری اکران میشود و البته توانسته مخاطبان را به واسطه فیلمنامه خوب یا کارگردان و حتی بازیها جذب کند. این تجربه در «موقعیت مهدی» هم به نظر تکرار شده است؟
بهنظرم این نوع فیلمها هم جدا شده از سینما نیستند. سینما میتواند مانند یک مارکت درست و کاربلد باشد که حق انتخاب را به تماشاگران خود بدهد. جای خالی سینمای بومی احساس میشود چراکه خیلی از افراد مستعد هستند که با حضورشان میتوان آنها را شناخت.