منوچهر اکبرلو- منتقد تئاتر
فجر و باورها
1- برای اینکه آثار خوبی متناسب با اهداف برگزارکنندگان جشنوارهها تولید شود، هنرمندان باید نسبت به موضوع جشنوارهها توجیه باشند. جشنواره فجر باید چیزی به باورهای مخاطب اضافه کند. ایجاد این باور کار سختی است، اما این کار با مدیریت صحیح، امکانپذیر است.
2-گاهی برای رونق بیشتر فجر، به برخی سفارش تولید میشود. اثر هنری که هیچ احساسی در آن نباشد، نمیتواند هیچ باوری را نیز به مخاطب انتقال بدهد. پس تولید آثار سفارشی برای جشنوارهها، باید براساس روشهای صحیح تولید اثر سفارشی باشد والا تولید اَبتری بیش نخواهد بود. توجه به گستره یک موضوع هنری از مهمترین روشهای سفارش تولیدات هنری است. هنرمند پیش از تولید اثر باید به گستره موضوعی آن توجه کافی داشته باشد تا بتواند آثار ارزشمندی را تولید کند.
3- مهمترین چیزی که یک هنرمند باید به آن توجه کند، تلاش ذهنی و فکری اوست. هنرمند باید از لایهها و سوژههای ابتدایی گذر کرده و وارد عرصههایی شود که احتمال میدهد کمتر کسی از این زاویه به آن توجه کرده باشد. هرچه هنرمند میزان تلاش ذهنیاش بیشتر باشد، اثرش هنرمندانهتر است.
4-هنرمند باید برای تولید اثر هنریاش به عوامل درونی و بیرونی (اجتماع) توجه داشته باشد. هنرمند واقعی کسی است که بتواند نگاه عمیقی نسبت به پیرامونش داشته باشد و از کارهای تکراری و تقلیدی بپرهیزد. تحقیقات قبل از شروع تولید اثر بسیار مهم و ارزشمند است.
5- اما آیا انبوه جشنوارههای کنونی و در رأس آن فجر، به این مسیر میروند؟ اجتناب از کارهای موازی، پرهیز از تکرار مکررات، ارج نهادن به خلاقیتها و نوآوریها، کیفیگرایی و حمایت جدی از آثار و تولیدات فاخر، مهندسی هدفمندانهتر حرکتها و جوششهای هنری ازجمله دلایل سازماندهی و تجمیع جشنوارههای کنونی به شمار میرود. از آن جمله است جشنوارههای استانی که بیشتر برای انتخاب نماینده استانها برای فجر برگزار میشود تا اینکه بخواهد به رونق تئاتر استانها بینجامد.
6-سالهاست سخن از تجمیع جشنوارههای همهدف به میان آمده است. همچنین همواره هنرمندان تئاتر استانها از جشنوارهای بودن تئاترشان گله کردهاند. اساسا جمع کردن و ادغام هرگونه فعالیت اجرایی مانند برگزاری جشنواره امری پسندیده است. اینکه بسیاری از مدیران به این نقطه رسیدهاند، بیش از هر چیز نشانگر آن است که دریافتهاند تکثیر جشنوارهها (مانند چندمرحلهای بودن حضور در فجر) خاصیتی جز هدررفتن انبوه امکانات نیروهای انسانی و مادی ندارد. بهعبارت دیگر، فعالیتی با نتیجه تلقی میشود که به تولید تئاتر برای اجرای عموم ختم شود؛ درحالیکه انبوه جشنوارههای موجود، انبوه تئاترهایی را تولید میکند که فقط نهایتا با 2اجرا در جشنواره پایان میپذیرد و کمتر شاهد اجرای عمومی آنها هستیم. این یعنی اینکه برگزاری این جشنوارهها یک سیکل معیوب است. اکنون بهنظر میرسد نگاه تجمیع جشنواره باید برخلاف مسیر قبلی که تکثیر جشنوارهها بود، ادامه یابد. این مسئله در زمینه جشنواره فجر نیز مطرح است؛ چراکه هنوز تعریف دقیقی از جشنواره سراسری فجر وجود ندارد؛ در نتیجه بسیاری نمایشها را هم میتوان در این مجموعه دید یا از حضورش در فجر تعجب کرد. فجر باید مشخص کند قرار است به حرفهایها بپردازد؟ محل بروز اندیشههای نو باشد؟ راهگشای جوانان باشد؟ حامی تئاتر استانها شود؟ تجربههای نوین تئاتر ایران را مطرح سازد یا...؟
فجر و شهرداری
7- اما اگر جشنواره تئاتر فجر مهم است (که هست) چرا از شهرداری در آن نشانی نیست؟ مگر نه آنکه در هر کشوری که در آن سخن از فرهنگ، هنر و توجه به آموزش و تربیت شهروند متعهد به میان میآید، همیشه شهرداریها نیز مطرح میشوند. در زمانه کنونی نگاه ما به ماهیت و جایگاه شهرداری در شهر تغییر یافته است. شهرداری یک نهاد صرفا خدماتی نیست و در تمامی شئون زندگی شهری حضور دارد و در این میان چه چیزی مهمتر از فرهنگسازی؟ در این میان توجه به هنر نقش ارزندهای را ایفا میکند. بدیهی است که هنر، تأثیرگذارترین، جذابترین و ماندگارترین ابزار فرهنگسازی است. اساسا خود هنر در ذات خود میتواند حس زیباییشناسی شهروندان را ارضا کند و این خود آرامش روانی را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین شهرداری باید همواره بکوشد نقش خود را در این زمینه ایفا کند. توجه به زیباسازی شهر، گسترش تئاتر، ساخت پردیسهای سینمایی و همه و همه به زندگی شهری ما رنگی نو میزند.
8-همانگونه که گسترش پردیسهای سینمایی در نقاط مختلف شهر آغازی است بر پایان دادن به یکی از معضلات بزرگ سینما، ساخت (یا تجهیز برخی از سالنهای موجود) برای اجرای صرفا تئاتر میتواند رونق تئاتر را صدچندان کند.
درست است که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با برگزاری جشنواره تئاتر شهر، فعالیتهای تئاتری خود را سازماندهی میکند و اجرای عمومی آثار این جشنواره، شهرداری را به اهداف خود میرساند، اما رسالت واقعی شهرداری فراتر از این است؛ اینکه تئاتر را در گوشه و کنار شهر (و نه فقط در سالنهای حرفهای) گسترش دهد. بنابراین باید جشنواره تئاتر فجر، شهرداری و سالنهای متعدد و امکان تبلیغی گسترده آن را همراه داشته باشد؛ اگر میخواهد تئاتر برای همه باشد و اگر میخواهد تئاتر را به گوشهوکنار شهر ببرد.
9- بدون شهرداری، جشنواره تئاتر فجر به تئاترشهر و اطرافش و ایرانشهر و پیرامونش محدود خواهد شد و این مناسب یک جشنواره سراسری، آن هم در پایتخت نیست. (حتی اگر ابعاد بینالمللی را لحاظ نکنیم.)
چهار شنبه 20 بهمن 1400
کد مطلب :
153466
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/L935j
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved