اشک سرما
نگاهی به فیلم برف آخر
مسعود میر-روزنامه نگار
آتش، پوست قهرمان قصه را مثل گرگ گرفته و هرقدر هم که برف ببارد، باز گویی چیزی از این داغ همراه به سردی نمیگذارد.
این یک جمله سرآغاز روایت یکی از جذابترین و بیادعاترین فیلمهای جشنواره فجر امسال است. امیرحسین عسگری در تجربه سخت و عجیب «برف آخر» از روستا و طبیعت و دامدار و دامپزشک و گله و البته گرگ، در نهایت سادگی و تکلف به عاطفه و انسانیت و عشق و باور میرسد.
تلفیق جدیدترین متدهای زیستمحیطی مثل رهاسازی گرگها در دشت برای کنترل چرخه زیستی با سادهترین پیشفرضهای روستایی درباره دوسرمایه مهم یعنی ناموس و دام، سبب شده تا برف آخر حالاحالاها تازه و دست نخورده باقی بماند.
جز قصه البته باید یک دست مریزاد هم برای بازیهای فیلم کنار گذاشت. یک مجید صالحی متفاوت و یک امین حیایی پا به سن گذاشته جذاب و کاربلد و البته فوقالعاده باهوش باعث شده تا بازی برف آخر بر دل تماشاگر بنشیند.