دویدن با کفش طلایی
محمدحسین عباسی
وقتی به داماش گیلان ملحق شد، در رشت هیچکس نمیدانست این باشگاه چه فوتبالیست بزرگی بهدست آورده اما وقتی داماش را به مقصد لیگ هلند ترک میکرد، همه به خوبی میدانستند که چه جواهری را از دست دادهاند. علیرضا یک بازنده مهم، از آخرین نسل فوتبالیستهایی است که کمتر حرف میزنند و هنرشان را در زمین با توپ به نمایش میگذارند. جماعت انگشتشماری که اهل «پروانه بازی» آنلاین نیستند و هر چه دلبری بلندند، در چارچوب زمین فوتبال رقم میخورد. او در بدو ورود به هلند، کاملا ناشناخته بود. هواداران ان.ای.سی نایمخن اما در کوتاهترین زمان ممکن تلفظ درست نام سخت خانوادگیاش را یاد گرفتند. او اگر چه در اولین فصل شاهد سقوط تیمش به دسته پایینتر بود اما یک تنه همین تیم را به اردویزی برگرداند و چنان طرفداران باشگاه را به خودش علاقهمند کرد که بازی خداحافظیاش در نایمخن، به اندازه یک مجلس ترحیم غصه در خودش جای داده بود. علاقهمندان به آلکمار نیز، همینقدر شیفتهاش شدند. شیفته پسرک محجوب و خجالتی فوتبال ایران. شیفته علیرضا. اولین آقای گل آسیایی تاریخ اروپا. ستارهای که بعد از هتتریک در بازی آخر، گروه زیادی از هوادارها برای تشویق انفرادیاش در ورزشگاه آلکمار باقی ماندند. آنها در طول فصل هیچ عنوانی بهدست نیاورده بودند و حالا کفش طلای جهانبخش را جشن میگرفتند. درست در لحظهای که مرد شماره7 آلکمار آماده ترک زمین میشد، چند هوادار او را صدا زدند تا با یک آغوش، بهسمت باشگاهی بزرگتر بدرقهاش کنند. درست مثل همان اتفاقی که در داماش و نایمخن نیز رخ داده بود. علیرضا با باک پر، بهدنبال راه پر و پیچ و خماش خواهد رفت. در اروپا هنوز او را به اندازه تواناییهایش ستایش نمیکنند. شاید بخشی از این اتفاق، نتیجه شخصیت آرام و بیهیاهوی او باشد و بخش دیگر، نتیجه نمایشهای نه چندان خارقالعاده این بازیکن در تیمملی. با این وجود فوتبال هلند همیشه دروازه ورود فوتبالیستها به لیگهای معتبر دنیا بوده و بهنظر میرسد این اتفاق خیلی زود برای پسر درخشان آلکمار نیز رخ خواهد داد. از صحبتهای تازه رئیس باشگاه ناپولی، این طور پیداست که احتمالا فوتبال ایران، خیلی زود با یک بمب خبری روبهرو خواهد شد. قبل از این اتفاق اما شاید مرور سرنوشت آقای گلهای یک دهه اخیر فوتبال هلند جالب توجه باشد. این عنوان در تاریخ اردیویزی، به ستارههای بزرگی مثل کروین، فنباستن، فننیستلروی، دنیس برگکمپ، روماریو و رونالدو رسیده است.
2007- 2008(کلاوس یان هونتلار)
ستاره آژاکس که برای دومین بار آقای گل هلند لقب گرفته بود، در یک انتقال رویایی با 20میلیون یورو راهی رئال مادرید شد. او در برنابئو عملکرد بدی نداشت اما در ترافیک خط حمله، مادریدیها این بازیکن را به میلان قرض دادند و سپس تصمیم به فروش او به شالکه گرفتند. هونتلار این روزها به فوتبال هلند برگشته و دوباره برای آژاکس توپ میزند.
2009-2008(مونیر الحمداوی)
مونیر با 23گل زده، دومین آقای گل تاریخ تیم فوتبال آ.زد آلکمار در لیگ هلند به شمار میرفت. او یک سال بعد از آقای گلی نیز در آلکمار باقی ماند اما مشکلات مالی شدید باشگاه، این بازیکن را بهطرف آژاکس هدایت کرد. او بعد از آژاکس برای فیورنتینا و مالاگا نیز بهمیدان رفت و سپس به لیگهای عربی ملحق شد. مونیر حالا برای توئنته در لیگ هلند بازی میکند.
2010-2009(لوئیس سوارز)
چند ماه بعد از آقای گلی لیگ هلند با آمار درخشان 35گل زده، لوئیزیتو در ژانویه2011 با قراردادی 5سال و نیمه به لیورپول ملحق شد. خرید او تنها 22میلیون پوند برای قرمزها آب خورد اما آنها برای فروش این بازیکن به بازسا، 88میلیون یورو دریافت کردند. او حالا در بارسا یکی از بهترین مهاجمان دنیای فوتبال است. سوارس بهعنوان یکی از بهترین محصولات تاریخ اردیویزی شناخته میشود.
2011-2010(بیورن ولکمینکس)
مهاجم بلژیکی نایمخن، یکی از معدود صاحبان کفش طلای فوتبال هلند بود که به لیگهای معتبر و درجه یک اروپایی راه پیدا نکرد. او بعد از درخشش در ان.ای.سی به بروژ بلژیک ملحق شد و مدتی نیز در باشگاههای ترکیهای بهمیدان رفت. او این روزها در لیگ کشورش بلژیک بازی میکند. این بازیکن در سال 2011 با 23گل بهترین گلزن اردویزی شده بود.
2012-2011(باس دوست)
باس دوست با 32گل در 34بازی، آقای گلی را در لباس هیرنفین هلند به دست آورد و تابستان همان سال به بوندس لیگا رفت تا برای وولفسبورگ توپ بزند. این مهاجم هلندی در طول 4سال یکی از اصلیترین دلایل موفقیتهای وولفسبورگ بود و در همین دوران به تیمملی کشورش نیز دعوت شد. او بعد از وولسفبورگ به اسپورتینگ لسیبون رفت و هنوز هم برای همین تیم بازی میکند.
2013-2012(ویلفرد بونی)
او دقیقا همان مهاجمی بود که باشگاههای انگلیسی میپسندند. تنومند، سمج، سختکوش و گلزن. بونی به محض آقای گلی در فوتبال هلند، راهی لیگ جزیره شد و با سوانزی قرارداد امضا کرد. بهثمر رساندن 34گل در 70بازی برای سوانزی، کافی بود تا منچسترسیتی برای خرید بونی اقدام کند. دوران حضور این بازیکن در سیتی اما چندان درخشان نبود. این بازیکن اهل ساحلعاج مدتی بهصورت قرضی برای استوک بازی کرد و دوباره به
سوانزی برگشت.
2014-2013(آلفرئو فینبوگاسون)
تعقیبکنندگان تیمملی ایسلند، این بازیکن را به خوبی میشناسند. او درست بعد از بهدست آوردن کفش طلای لیگ فوتبال هلند با 29گل در سال2004، با پیشنهاد هفتونیم میلیون یورویی رئال سوسیهداد مواجه شد و فوتبالش را در لالیگا ادامه داد. ستاره این روزهای باشگاه آگزبورگ در بوندسلیگا، برای المپیاکوس نیز بهصورت قرضی بازی کرده است.
2015-2014(ممفیس دپای)
22 گل زده، کافی بود تا ممفیس با پیراهن پیاسوی عنوان آقای گلی اردویزی را بهدست بیاورد. او پدیده ارزشمندتری را نیز تصاحب کرد و آن، پیراهن شماره7 منچستریونایتد بود. خیلیها تصور میکردند ممفیس، رونالدوی بعدی است اما این بازیکن در اولدترافورد متقاعدکننده نشان داد و از یونایتد کنار گذاشته است. دپای حالا در لیون احیا شده است.
2016-2015(ویسنت یانسن)
شاید اگر علیرضا جهانبخش هم مثل وینست یانسن هلندی بود، رسانههای این کشور به همان اندازه برایش سروصدا به راه میانداختند. وینسنت به کمک پاس گلهای جادویی علیرضا، آقای گل لیگ هلند شد و مستقیما به تاتنهام هاتسپرز پیوست. عملکرد او در تیم پوچتینو اما درخشان نبود و تاتنهامیها این بازیکن را به فنرباغچه ترکیه تحویل دادند.
2017-2016(نیکولای یورگنسن)
درست مثل این فصل، آقای گل فصل گذشته لیک هلند نیز با 21گل زده به این عنوان دست پیدا کرد. نیکولای یورگنسن دانمارکی بعد از آقای گلیاش نیز همچنان در هلند باقی مانده و در این فصل نیز برای فاینورد بهمیدان رفته است. او سابقه بازی در لورکوزن را نیز در
کارنامهاش دارد.