شهر بدون مانع برای معلولان در سایه دسترسپذیری
نعیمه عباسیان/ کارشناسارشد حقوق و فعال حقوق معلولان
این روزها با ابلاغ قانون حقوق افراد دارای معلولیت، پرتویی از نور امید به دل این افراد تابیده شده است؛ امید به اینکه با اجرایی شدن این قانون معلولان نیز مانند دیگر افراد از امکانات جامعه بهرهمند شوند.
از آنجا که ایران مفاد کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت مصوب سال2006 میلادی را پذیرفته است قانون حمایت از حقوق معلولان با عنایت به این کنوانسیون تدوین شده است.
این قانون در پیروی از کنوانسیون حقوق معلولان هیچ حق جدید بشریای وضع نکرده مگر حق بر دسترسپذیری و مناسبسازی. مواد 2 تا 5 قانون حمایت از حقوق معلولان با مدنظر داشتن ماده 9 کنوانسیون به موضوع حق بر دسترسپذیری و مناسبسازی پرداخته است.
حق بر دسترسپذیری زیر بنای دیگر حقوق به شمار میرود. بر این اساس، معلولیت صرفا یک تفاوت است و داشتن سلامت، کمال نیست. افراد جامعه ویژگیهای جسمانی یا ذهنی متفاوتی دارند و در این معنا با دو گروه اکثریت و اقلیت مواجه هستیم.
اکثریت جامعه همیشه گرایش دارد جامعه را طوری بسازد که برای خودش راحتتر است اما حق دسترسپذیری با این دیدگاه بهشدت مخالف است و اعلام میدارد که جامعه باید برای همه افراد دسترسپذیر باشد و همه افراد بتوانند بهطور برابر از امکانات آن استفاده کنند؛ طراحی شهری باید طوری باشد که دیگر افراد نیز بتوانند از امکانات جامعه استفاده کنند.
لذا معلولیت در این دیدگاه نوعی اعتبار است که بهطور نسبی سنجیده میشود و ویژگیهای متفاوت شخص نسبت به دیگران صرفا نیازهای او را متفاوت میکند.
بنابراین دسترسپذیری به معنای آن است که با توجه به ویژگیها و نیازهای هر فرد دارای معلولیت و نوع معلولیت وی، محیط برای او به سهولت قابل دسترس باشد بهطوری که بتواند از همه امکانات بهطور مستقل و با کمترین نیاز به کمک دیگران استفاده کند.
در نهایت آنچه باید بر پایه این دیدگاه به آن توجه کرد این است که فرد دارای معلولیت نباید ایزوله شود و در فضای جدا از دیگران زندگی کند هرچند از تمام امکانات بهرهمند باشد.
مناسبسازی نیز از شاخههای حق دسترسپذیری است که براساس آن فرد دارای معلولیت باید بتواند مانند دیگران از خیابان و محیط شهری و اماکن عمومی استفاده کند.
برای ملموس بودن معنای مناسبسازی و شهری بدون مانع کافی است لحظهای موقع عبور از خیابان چشمان خود را ببندیم و زمان عوض شدن رنگ چراغ راهنما را نبینیم. بهراستی چگونه میتوان بهطور مستقل از خیابان عبور کرد؟
یا اینکه تصور کنیم با ویلچر میخواهیم از خیابانی عبور کنیم که وسط آن میله ممتدی هست و در قسمتهای خط عابر پیاده هم چند میله به هم نزدیک وجود دارد. واقعا چگونه باید عبور کرد؟
آیا باید با دستهایمان چرخهایی را که بهدلیل کم توجهی مسئولان اتوماتیک هم نیستند آنقدر بچرخانیم تا به خطکشی بعدی برسیم؟
به این امید که آنجا مناسبسازی شده باشد، اگر نشده باشد چه؟
با لحظهای تامل مشخص میشود که تردد در شهر، یکی از بزرگترین موانع تعامل و مشارکت افراد دارای معلولیت- با جامعه جهت سود رساندن و سود بردن- است.
تبصره 3ماده 5قانون جدید در همین راستا ضمانت اجرای کیفری برای متخلفان از ترتیب اثر دادن به تکلیف مناسبسازی و دسترسپذیری را پیشبینی کرده است.
میتوان گفت این تبصره قانونی یکی از قدمهای بزرگ قانونگذار درخصوص افراد دارای معلولیت محسوب میشود.
اما آنچه ضروری بهنظر میرسد، توجه به این نکته است که بهراستی این قانون تا چه حد در عرصه عمل اجرایی خواهد بود؟
ضمانت اجرای بیانشده تا چه میزان در عملی شدن آن مؤثر است؟
البته با در نظر گرفتن تلاش افراد دارای معلولیت- در سایه وحدت- برای تصویب این قانون، امید است که در زمینه اجرا نیز حمایت شهرداری و دولت و مسئولان زمینه مشارکت و تعامل همه افراد در جامعه فراهم شود.