که غیراز ما کسی به فکر ما نیست
فاطمه عباسی
دوز سوم واکسن را که کوبیدند روی بازویمان، فکر کردیم که دیگر کمکم باید به زندگی عادی قبل از کرونا برگردیم.
خیلی از ما بیخیال ماسکزدن و فاصله اجتماعی و پروتکلها شدیم، محدودیتها هم برداشته شد و فروشگاهها و ورزشگاهها و رستورانها یکبار دیگر از جمعیت سرریز شد.
سفر رفتیم، مهمانی گرفتیم و دورهمیهایمان دوباره برقرار شد. غافل از اینکه سویه جدید کرونا خیلی مویرگی و آرام آرام جای خودش را در کشور باز کرده و حالا هم که دیگر پیک ششم را با خودش آورده و شهرها را برای چندین بار قرمز کرده است.
اومیکرون در همین یک هفته اخیر مبتلایان زیادی داشته، گذشته از آدمهایی که واکسن دوست ندارند و حاضر نیستند واکسینه شوند، آنهایی که هر 3 دوز واکسن را هم زدهاند، به راحتی مبتلا شدهاند و واکسن فقط کمک کرده که بیماریشان حاد نشود. با همه اینها هنوز ابلاغی به دستگاههای اجرایی بهویژه در تهران (که حالا به رنگ قرمز کرونایی درآمده) با تراکم بالای جمعیت و حضور بیشتر کارکنان برای دورکاری انجام نشده و پروتکلهای قبلی مانند محدودیت در ترددها و بسته شدن مکانهای عمومی هنوز اعمال نشده است. آنطور که وزارت بهداشت و ستاد کرونا پیشبینی میکنند، وضعیت احتمالا از این هم بدتر خواهد شد و بر تعداد مبتلایان و بستریشدگان اضافه میشود.
درست است که خستهایم، دلزده شدهایم و دلمان میخواهد یکبار دیگر شرایط عادی و بدون کرونا را تجربه کنیم، اما اومیکرون شوخیبردار نیست و نمیشود فکر کرد حالا که واکسن هست پس دیگر خبری از ابتلا به کرونا نیست.
شاید محدودیتهاو پروتکلهای سختگیرانهتر تا چند روز دیگر بازگردد، شاید هم نه، هر چه که هست این خود ماییم که باید به فکر سلامتی خود و خانواده مان باشیم. فعلا هم چارهای نداریم به جز اینکه ماسک بزنیم و دور سفر رفتن و اجتماع کردن به بهانه مهمانی و... را خط بکشیم تا پیک ششم را هم به سلامت پشت سر بگذاریم.