مهدی سعیدی- کارشناس مسائل سیاسی
عوامل متعددی در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتهاند که بدونشک تجمیع همه آنها در یک زمان موجب شد تا انقلاب باشکوه ملت ایران در 22بهمنماه1357 به ثمر بنشیند. فقدان هرکدام از آنها کافی بود تا پیروزی انقلاب را برای سالیان متمادی به تأخیر بیندازد و معلوم نبود که آیا در فرصتی دیگر، امکان تکرار شرایط و تجمیع همه عوامل در کنار یکدیگر ممکن بود یا خیر.
در این میان عنصر بصیرت و زمانشناسی بدونشک یکی از مهمترین عواملی بود که زمینهساز موفقیت خیزش بزرگ ملت ایران شد. وجود این خصوصیت هم نزد مردم و هم نزد رهبری و نخبگان عاملی بود که تا در شرایط حساس و بحرانی انقلاب، بهترین تصمیمها بهموقع گرفته شود و کار را بر رژیم دستنشانده پهلوی سخت کند.
حکیم انقلاب اسلامی میفرماید که «در عصر روز هجدهم بهمنماه سال۵۷ در تهران حکومت نظامی اعلام شد. امام به مردم فرمود به خیابانها بریزید. اگر امام در آن لحظه چنین تصمیمی نمیگرفت، امروز محمدرضا در این مملکت بر سر کار بود؛ یعنی اگر با حکومت نظامی ظاهر میشدند و مردم در خانههایشان میماندند، اول امام و ساکنان مدرسه رفاه و بعد اهالی بقیه مناطق را قتل عام و نابود میکردند. ۵۰۰هزارنفر را در تهران میکشتند و قضیه تمام میشد. چنانکه در اندونزی یک میلیون نفر را کشتند و تمام شد؛ امروز هم آن آقا برسر کار است و شخصیت خیلی هم آبرومند و محترمی است! آب هم از آب تکان نخورد! اما امام در لحظه لازم تصمیم لازم را گرفت.» معظمله از این ماجرا نتیجه میگیرد که «اگر خواص امری را تشخیص دادند، بهموقع و بدون فوت وقت عمل کنند، تاریخ نجات پیدا میکند.» (20/3/75)
این تنها گوشهای از بصیرت حکیمی است که هدایت نهضت اسلامی ملت ایران را برعهده گرفت و با هوشمندی تمام توانست گام به گام انقلاب را طراحی کرده و مدیریت کند و اراده ملت ایران را برتر از اراده استکبارجهانی بنشاند. بدونشک بدون وجود بزرگمرد تاریخ ایرانزمین، پیروزی بر حکومت دستنشاندهای که تمامقد مستظهر به حمایت امپریالیسمهای عالم بود، ممکن نبود. همانطور که بسیاری از ملتهای دربند نتوانستند از زیر یوغ استعمار بیرون آیند و همچنان در منظومه قدرتهای سلطهگر جهان تعریف میشوند و بهرهای از استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ندارند.
بصیرت رهبری و خواص آنگاه کامل میشود که تودههای جامعه نیز از بصیرتی مشابه امام خویش برخوردار بوده و به نقش تاریخی خود عمل کنند. در این میان بصیرت عوام ابعاد مختلفی دارد که شرط لازم آن شناخت خواص اهل حق و حرکتکردن پشت سر آنان و جدانشدن از پرچمدار جهاد و مبارزه است. چنین پیوندی بدونشک رمز مهم عدمشکست جریان حق در طول تاریخ است. چه بسیار مردمانی که نتوانستند رهبر نجاتبخش زمانه خود را بشناسند و حول محور او گردهم آیند و سرنوشت خود را تغییر دهند، اما ملت ایران بهخوبی توانست این تشخیص را داده و حضرت امام خمینی(ره) را به رهبری برگزیند و کار انقلاب را با هدایت او به پیش ببرد.
شرط کافی در بصیرت عوام، شناخت دشمن و آگاهی از سناریوهای آن و عدمتبعیت از آنان است. تعبیری که رهبری معظم انقلاب از آن تحت عنوان «جهاد کبیر» یاد و آن را یکی از شاخصهای انقلابیگری معرفی کردند و فرمودند: «در بین جهادها جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را «جهاد کبیر» نام نهاده: وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کبیرًا؛ در سوره مبارکه فرقان است؛ «بِه» یعنی به قرآن، «جاهِدهُم بِه» یعنی بهوسیله قرآن با آنها جهاد کن؛ جِهاداً کبیرًا... فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کبیرًا؛ از مشرکین اطاعت نکن. اطاعت نکردن از کفار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر... اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیت؛ تبعیتنکن. تبعیتنکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیت نکن؛ این شد جهاد کبیر» با چنین شناختی، دیگر بصیرت جامعه به اوج رسیده و در پیوند با بصیرت نخبگان، ارکان جامعه آنچنان استحکامی پیدا خواهد کرد که دیگر هیچ توفانی نخواهد توانست آن را متزلزل کند.
رمز بقا و حیات 43ساله جمهوری اسلامی با وجود هجمههای سنگین اردوگاه دشمنان برای براندازی، همین بصیرت است که نزد ملت ایران نهادینه شده و امروز نیز شرط تداوم آن حفظ و تقویت آن است و بزرگداشت دهه فجر، فرصتی برای بازخوانی همین عوامل است و چراغ هدایتی پیش روی نسل جوانی که آیندهساز کشور خواهد بود.
تودههای بصیر؛ نخبگان بصیر
در همینه زمینه :